غلط نامه کدخدا۴

 

هرکس اطمینان داشته باشد که آنچه خداوند بر وی مقدر کرده است به او میرسد دلش آرام میگیرد

امام علی علیه السلام

 غلط نامه کدخدا 

 

 

منبع:سایت برترینها 

کپی شده از:http://www.irangrand.ir/archive/11953/غلط-نامه-کدخدا۴/

ادامه مطلب ...

گفته جالب آیت الله جوادی آملی در مورد قانون و ربا در ایران

گشاده رویی دوستان را با انسان مآنوس میگرداند

امام علی علیه اسلام


گفته جالب آیت الله جوادی آملی در مورد قانون و ربا در ایران

.

مهر: آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی ظهر پنجشنبه در دیدار رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: اولین مسئله ای که مجلس باید به آن اهتمام داشته باشد موقعیت شناسی است و نمایندگان باید نسبت به جایگاه خود واقف باشند که وظیفه مجلس قانون شناسی است نه قانون گذاری، چراکه قانون گذاری فقط از سوی خداوند انجام می شود.

وی با بیان اینکه مجلس صراط نیست بلکه سراج است‏، تصریح کرد: وقتی خداوند همه چیز را آفریده است، فکر بیگانه بشر چگونه می تواند قانون وضع کند؟

این مرجع تقلید تاکید کرد: بشر تنها می تواند قانون را بشناسد، چون مواد اولیه قانون از منبع گرفته می شود و مفاهیمی چون عدالت، استقلال و... جزو مبانی هستند که مواد قانونی از آن سرچشمه می گیرد.

آیت الله جوادی آملی وجه تمایز نظام اسلامی با غیراسلامی را در استخراج مبانی از منبع عنوان کرد و گفت: ما در هر بخشی نیاز به یک منبع الهی داریم و هیچ علمی، قوانین بشری را تایید نمی کند.

استاد برجسته حوزه گفت: البته از نظر شکلی بین وضع قانون در تفکر الهی و الحادی شباهتی وجود دارد ولی تفاوت آن در وضع قانون بر اساس توجه به منابع است.

این مرجع تقلید با بیان تعریفی از عدل گفت: در نظام غیر الهی چیزی به نام منبع وجود ندارد که به آن استناد کنند بنابراین وقتی حزب الله از مرزهای خود دفاع می کند آنها را تروریست می نامند.

آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر لزوم رفع مشکلات مردم و نقش مجلس در راستای رفع موانع تولید از وضعیت موجود بانک ها و ارائه تسهیلات با سود زیاد ابراز گلایه کرد و گفت: این بانک ها سودهای کلانی از مردم دریافت می کنند و در حال حاضر 80 درصد مردم با وام و ربا بسر می برند و باید برای اقتصاد ربا فکری شود.

وی پرداخت وام با سودهای کلان را به ضرر تولید ملی دانست و اظهار داشت: ما به هر کسی در مورد این وام ها و تولید گفتیم، گفت که این وام ها برای تولید صرف نمی کند.

وی ادامه داد: وقتی تسهیلات بانکی با سود 20 درصد ارائه می شود این سودها بعد از 5 سال 100 درصد می شود و چیزی برای کسی که وام گرفته نمی ماند و شخص باید تا آخر عمر بدهکار باشد و چه بسا جای او در زندان باشد.

آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: ما خودمان را فریب ندهیم؛ ما مثل کسی که قلبش 80 درصد از کار افتاده و با 20 درصد کار می کند هستیم. تعارف هم نکنیم، با 20 درصد زنده ایم و 80 درصد با ربا بسر می برند.

این مرجع تقلید با ابراز تاسف از اختلاس 3 هزار میلیارد تومان و اختلاس دیگر در مورد بیمه اظهار داشت: این کشور به زحمت و با دعای امام زمان(عج) زنده است.

وی با اشاره مجدد به ماهیت مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: ما منبع را کنار گذاشتیم و خیال می کنیم که کار مجلس قانون گذاری است در صورتی که قانون گذاری فقط کار خداوند است.

مجلس پیگیر کارهای اساسی مردم است

رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در این دیدار با ارائه گزارشی از نحوه تشکیل کمیسیون های مجلس اظهار داشت: مجلس نهم از بعد تخصصی از غنای خوبی برخوردار است و افراد باتجربه که سابقه مسئولیت های اجرایی داشته اند در مجلس حضور دارند. به گونه ای که مجلس نهم با شادابی فعالیت خود را آغاز کرده است.

علی لاریجانی مهمترین رویکرد مجلس نهم را پیگیری کارهای اساسی مردم دانست و تاکید کرد: در 8 دوره مجلس شورای اسلامی برابر 70 سال قبل از آن در مجلس، قانون به تصویب رسیده و ما به دنبال این هستیم که پیگیر امور اساسی مردم باشیم.

به گفته وی توجه به اشتغال و مهار تورم از مسائل مهمی است که در دستور کار مجلس قرار گرفته است و ما سعی می کنیم از نظرات افراد صاحبنظر در بخش های مختلف استفاده کنیم.

 

منبع : سیمرغ

بازنشر : ایران گراند

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

مومن سکوت میکند تا سالم بماند و سخن میگوید تا سود ببرد 

امام سجاد (ع)


نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

 مطمئنا همه شرکت های موفق استراتژی های خاصی را برای نام گذاری و یا انتخاب برند خود و کالاهای شان دارند. برخی از آنها به طور مشخص دلایل نامگذاری شان را اعلام کرده اند و برخی هم تا کنون سخنی در این مورد نگفته اند. در دنیای فناوری هم دلایل فرآوانی برای نام های مختلف ذکر می شود، اما کمتر جایی درباره دلایل اصلی این نامگذاری ها صحبت می شود.

 

احتمالا شما هم شنیده باشید که نام شرکت google از یک عدد بسیار بزرگ ریاضی که googol نامیده می شود، گرفته شده. یا اینکه Microsoft ترکیبی از دو عبارت microcomputer و software است.

 

خب به نظرتان داستان نام هایی مانند تویتر و آندروید و... چه می تواند باشد؟ با ما در ادامه مطلب همراه باشید.

 

Twitter

اسم تویتر توسط یک کلاه انتخاب شد! داستان از این قرار است که گروهی از کارکنان Odeo - استارت آپ یک پادکست که تویتر از آنجا آغاز شد - در یکی از جلسات بارش افکار شان به دنبال نامی برای یک سیستم خبررسانی می گشتند که نشان دهنده حالت وزوز کردن موبایل دورن جیب هنگام دریافت پیام جدید باشد.

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

آنها در انتها به دو نام Jitter و Twitter رسیدند. سپس تصمیم گیری برای انتخاب نام را توسط دو کاغذ به کلاه قاضی واگذار کردند. به همین دلیل است که امروز به جای اینکه بگوییم چند جیت جدید داشتم، می گوییم چند تویت جدید داشتم!

 

 

Android

ظاهرا اندی روبین ، از بنیانگذاران و مدیرعامل سابق آندروید علاقه بسیار زیادی به روبات ها دارد. نیک سیرز یکی دیگر از بنیان گذاران این پلتفرم می گوید:«هنگامی که شما دور و بر اندی و روبات هایش می پلکید باید خیلی مواظب باشید».

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

Yahoo

بنیانگذاران یاهو، دیوید فیلو ، جری یانگ این پروژه را هنگامی که دانشجوی دکتری دانشگاه استنفورد بودند، شروع کردند. اصل این پروژه، دسته بندی و لیست کردن لینک های مفید موجود در وب، با نام اولیه «راهنمای جری و دیوید برای جهان گسترده وب» بود. اگر چه نام دقیقی است، اما اصلا جذاب نیست.

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

Yahoo در حقیقت سر نام عبارت Yet Another Hierarchical Officious Oracle است که می توان آن را تقریبا «باز هم یکی دیگر از سلسله مراتب دانشمند فضول» معنی کرد?.? خود شرکت هم می گوید که دلیل آنها برای انتخاب این نام، چنین تعریفی بوده است?:? جسور، ساده دل، ناهنجار?!?

 

 

Adobe

بنیانگذاران ادوب، جان وارنوک و چاک گسچک در اواخر دهه ?? و اوایل دهمه ?? برای شرکت زیراکس در شهر لوس آلتوس کار می کردند. نهر ادوب هم از میان این شهر می گذرد!

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

طبق گفته های ویکیپدیا، ادوب نام یکی از خانه های اشرافی قرن نوزدهم بوده که در کنار این رودخانه ساخته شده است. با این احوال به نظر می رسد که نام این کمپانی برگرفته از آن ساختمان و یا این نهر آب است.

 

 

BlackBerry

برخلاف باور عموم، شباهت دکمه های این دستگاه با دانه های توت دلیل این نامگذاری نیست. نام BlackBerry یک انتخاب کاملا تجاری بوده است. تیم ارتباطات شرکت درمورد آن چنین می گوید:

RIM به دنبال یک نام مشخص، به یاد ماندنی و سرگرم کننده بود? که به صورت بین المللی هم قابل استفاده باشد و برای همه کاربران جذابیت داشته باشد. ?به همین دلیل شرکت تصمیم گرفت به جای یک کلمه توصیفی و یا اختراعی، از این کلمه ملموس استفاده کند که وجود خارجی دارد?.?

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

 

 

Apple

اپل هیچ داستان تایید شده ای ندارد. شما می توانید هر یک از این شایعات را که برای تان جالب تر بودند انتخاب کنید: 

استیو جابز تابستان ها در باغ های سیب اورگان یا کالیفرنیا کار می کرده و سیب های خوب و قابل تقدیری هم پرورش می داده است. 

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

استیو جابز علاقه فراوانی به گروه بیتلز دارد! 

استیو درخواست ثبت شرکت اش را با سه ماه تاخیر آماده می کرده و تصمیم می گیرید اگر هم دانشکده ای هایش قبل از ساعت ? بعد از ظهر نام مناسبی را پیشنهاد ندهند، شرکت اش را کامپیوتر های اپل (Apple Computers) بنامد. 

استیو جابز می خواسته تا شرکت اش را از تصورات بغرنج، دست نیافتنی و سردی که توسط دیگر شرکت های کامپیوتری آن زمان ایجاد شده بود، دور کند.

 

 

Nintendo

این نام از سه کلمه ژاپنی Nin و ten و do تشکیل شده است. معنی این کلمات به ترتیب عبارت است از: «ما با تمام تلاش مان کار می کنیم» - «ما به بهترین شکلی که می توانیم انجامش می دهیم» و «در انتظار نتیجه می نشینیم»

نینتندو کوتاه شده شعار و نام کارخانه سازنده اش است. چه کسی تصور می کرد که یک غول دنیای بازی های کامپیوتری چنین نام شاعرانه ای داشته باشد؟

نام شرکت‌ها از کجا آمده؟

منبع:http://zappy.blogfa.com/

امام علی و ریاضیات

امام علی و ریاضیات


امام علی (ع) می فرماید : گوش کنید با فراغت

                                                توضیح دهید با متانت

                                                                  بررسی کنید با دقّت

                                                                                  تصمیم بگیرید با عدالت

یک مرد یهودی نزد حضرت علی (ع ) آمد و گفت : یا علی به من عددی بگو که هم نصف و هم ثلث و هم ربع و هم خمس و ... و هم عشر دارد و کامل هم باشد .

امیرالمؤمنین فرمودند : اگر ایام هفته که هفت روز است را در ایام سال که 360 روز است ضرب کنی این عدد که مورد نظر شماست بدست خواهد آمد.

آن مرد یهودی چون حساب کرد دید درست است .

                                                ( 2520 = 7 × 360   )       

504=5÷2520      630=4÷2520        840=3÷2520       1260=2 ÷2520

280=9 ÷2520      315=8÷2520        360=7÷2520          420=6÷2520

252 = 10÷ 2520

..........................................................................................................................

(تقسیم ۱۷ شتر بین سه نفر)

سه نفر در تقسیم هفده شتر با هم نزاع می کردند،اولی مدعی یک دوم ،دومی مدعی یک سوم و سومی مدعی یک نهم آنها بودند وبه هر ترتیب که خواستند شترها را تقسیم کنند که کسری به عمل نیاید نتوانستند. خصومت به نزد حضرت علی(ع) بردند ، حضرت به آنها فرمود :مایل نیستید من یک شتر از مال خودم بر آنها بیفزایم و آنها را بین شما تقسیم کنم ؟ گفتند :بلی ، پس یک شتر بر آنها افزوده شد ومجموعا 18 شتر شدند و آنگاه یک دوم آنها را که 9 شتر باشد به اولی و یک سوم را که 6 شتر باشد به دومی و یک نهم را که 2 شتر باشد به سومی داد و یک شتر باقی مانده را نیز خود یرداشت.


منبع:http://zappy.blogfa.com/post-83.aspx 


 

منابع مرتبط: 

۱۰کشوری که تابحال اسم شان را نشنیده اید!!

 داود بـن زربى گوید: من در مدینه بیمار سختى شدم ، و خبر آن به حضرت صادق (ع ) رسـیـد، پـس بـمن نوشت : خبر بیماریت بمن رسید، پس یکصاع (تقریبا سه کیلو) گندم بـخـر، سـپـس بـپشت بخواب و آن گندم را روى سینه ات بریز و پهن کن بهر گونه که ریخت و بگو: (((اللهم انى اسئلک باسمک الذى اذا سئلک به المضطر کشفت ما به من ضر و مـکـنـت له فـى الارض و جـعـلتـه خـلیـفـتـک عـلى خـلقـک ان تـصـلى عـلى مـحـمـد و آل مـحمد و ان تعافینى من علتى ))) سپس برخیز و درست بنشین و گندمها را از اطراف خود جمع کن ، و (دوباره ) همان دعا را بخوان و آنرا بچهار مد (که هر مدى تقریبا ده سیر است ) تـقـسیم کن ، هر قسمتى را بمسکینى (و مستمندى ) بده و همان دعا را بخوان . داود گوید: من دسـتـور آن حـضـرت را انجام دادم (و آنقدر زود اثر گذاشت که همانساعت بیماریم برطرف شد) و گویا از بند آزاد شدم ، و بسیارى از مردم آنرا انجام داده اند و از آن سود برده اند.  

 

۱۰کشوری که تابحال اسم شان را نشنیده اید!!

 

در جهان تعدادی کشور بسیار کوچک است که شاید تاکنون اسم آن ها را هم نشنیده باشید. کشورهایی که شاید کوچک و جمعیت کمی داشته باشند، و این باعث شده باشد که درباره آنها چیزی ندانید. در اینجا ما ده مورد از آنها را به شما معرفی می کنیم:

1. ناگورنو کاراباخ

جمعیت : ۱۱۰۰۰۰

مساحت : ۴۴۲۴۱۰۲ مایل مربع

مرکز : استپاناکرت

این جمهوری بین ارمنستان و آذربایجان قرار دارد، اما این کشور به هیچ کشور دیگری وابسته نیست، در جایی که ۹۵ درصد از جمعیت ارمنی است و ما بقی یونانیان و کردها هستند.

۲٫ جزایر پیتکرن

جمعیت : ۵۰

مساحت : ۱۸ مایل مربع

مرکز : آدم هوستون

جزایر پیتکرن یک مجمع الجزایر آتشفشانی شامل چهار جزیره، که قبلا مستعمره انگلیس بودند، می باشد. زبان رسمی آنها انگلیسی و تاهیتی است. در سال های اخیر کلیساهای این جزیره را بسته اند چرا که تنها هشت نفر در هر هفته برای عبادت به آنها مراجعه می کردند. همچنین این جزیره فقط یک رستوران دارد.

۳٫ جزایر کوک

جمعیت : ۱۹۵۶۹

مساحت : ۹۱ مایل مربع

مرکز : Avarua

جزایر کوک سالانه پذیرای ۹۰۰۰۰ گردشگر است.بنابراین گردشگری صنعت و منبع اصلی درآمد ساکنانش است. از دیگر منابع درآرمد صادرات غذاهایی دریایی و میوه می باشد.

۴٫ توکلائو

جمعیت : ۱۴۱۶

مساحت : ۵ مایل مربع

مرکز : ندارد

توکلائو یک کشور با حداقل درآمد در جهان است. بنابراین، مردمانش بیشتر با کمک های نیوزیلند زندگی می کنند. ۹۶% از جمعیت توکلائو مسیحی هستند.

۵٫ جزیره من (مرد)

جمعیت : ۸۰۰۸۵

مساحت : ۳۳۹ مایل مربع

مرکز : داگلاس

جزیره ما بین بریتانیا و ایرلند، در دریای ایرلند است. منبع اصلی در آمد آنها بانک دریای و گردشگری است.

۶٫ Guernsey

جمعیت : ۶۵۵۷۳

مساحت : ۳۰ مایل مربع

پایتخت : سنت پیتر پورت

جزیره ای پر از صخره های شیب دار، به خصوص در جنوب آن، که مکانی مناسب برای دامپروری و باغبانی را به وجود آورده است. این جزیره مقصد توریستهای دوست دار طبیعت و پرندگان است. آب هوای این منطقه تقریبا مدیترانه ای و درجه حرارت آن به ندرت به زیر صفر و در تابستان ها هم کمتر به بیش از ۲۰ درجه می رسد، در نتیجه این جزیره مکان مناسبی برای رشت درخت سرو، موز و نخل است.

۷٫ کومور

جمعیت : ۷۹۸۰۰۰

مساحت : ۸۶۳ مایل مربع

مرکز : Moroni

کومور یک کشور جزیره ای در آفریقا ، بین موزامبیک و ماداگاسکار در اقیانوس هند واقع شده است. زمانی یک مستعمره فرانسه بود و در حال حاضر حدود ۳۰۰٫۰۰۰ نفر فرانسوی در کومور زندگی می کنند. ۹۸ درصد از جمعیت این کشور مسلمان است.

۸٫ تووالو

جمعیت : ۱۲۳۷۳

مساحت : ۱۰ مایل مربع

مرکز : فونافوتی

تووالو کشوری جزیره ای در اقیانوس آرام است. این جزیره که در گروه جزایر پلی نزی قرار دارد، سابقا جزایر الیس نامیده می شده است. این کشور در قرن نوزدهم میلادی مستعمره انگلیس شد و در سال ۱۹۷۸ استقلال خود را به دست آورد. حکمران را ملکه انگلیس با پیشنهاد نخست وزیر تووالو انتخاب می کند. مجلس نمایندگان این کشور ۱۵ کرسی دارد که نمایندگان آن با رای مردم برای دوره ای چهار ساله انتخاب می شوند. این کشور که تماما مسطح است، هیچ نقطه ای با ارتفاعی بیش از ۴٫۵ متر ندارد. به همین دلیل مسئله گرم شدن جهانی به معضلی مهم برای این کشور تبدیل شده است.

۹٫ نائورو

جمعیت : ۱۴۰۱۹

مساحت : 2 مایل مربع

مرکز : آرون

نائورو زمانی مستعمره امپراطوری آلمان بود. پارلمان ۱۸ نفره با رأی تمامی افراد بالغ هر سه سال انتخاب می‏گردد. مردم در ماههای نوامبر تا فوریه به جمع آوری آب باران می پردازند زیرا آب شرب در این کشور بسیار کمیاب است. در این کشور نیروی مسلحی وجود ندارد و استرالیا مسئول دفاع از نائورو است.

۱۰٫ وانواتو

جمعیت : ۲۴۳۳۰۰

مساحت : ۴۷۰۶ مایل مربع

پایتخت : پورت ویلا

در این جا ۹۰ درصد مردم به فروش ماهی برای گذاران زندگی مشغولند و ۸۰ درصد از جمعیت در روستاهای دورافتاده زندگی می کنند. غواصی از جاذبه های اصلی توریستی است. صادرات وانوآتو را نارگیل، ماهی و کاکائو تشکیل می دهند و یسلاما، انگلیسی و فرانسوی از زبانهای رسمی به حساب می آیند.

 

منبع : سیمرغ دات کام 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. نکات زیبا و سخنانی جالب از کوروش کبیر 
  2. ماجرای واقعی و ترسناک 
  3. فرضیه علمی در مورد بدن جن 
  4. عجیب ترین خانواده در ایران 
  5. مفهوم بیمار  و مار در ایران 
  6.  عجیب ترین جاذبه های توریستی جهان 
  7. عجایب علم نجوم 
  8. تاریخچه فضانوردی 
  9. دو مطلب از عجایب جهان 
  10. صومعه بتل یکی از سه کلیسای ترسناک

نکات زیبا و سخنانی جالب از کوروش کبیر

مومنان خدمت گذار یکدیگرند,گفتم چگونه,فرمود به یکدیگر فایده و سود میرسانند


امام صادق علیه السلام




دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم.کوروش گفت لیاقت شما برادرمن است که ازمن زیباتر است و پشت شما ایستاده.دخترک برگشت ودید کسی نیست.کوروش گفت:اگر عاشق بودی پشت سرت را نگاه نمیکردی



 

دستانی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستند که رو به آسمان دعا می کنند.
.

.

.

اگر میخواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید.

.

.

.

آنچه جذاب است سهولت نیست، دشواری هم نیست، بلکه دشواری رسیدن به سهولت است .

.

.

.

وقتی توبیخ را با تمجید پایان می دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد خود فکر می کنند، نه رفتار و عملکرد شما

.

.

.

سخت کوشی هرگز کسی را نکشته است، نگرانی از آن است که انسان را از بین می برد .

.

.

.

اگر همان کاری را انجام دهید که همیشه انجام می دادید، همان نتیجه ای را می گیرید که همیشه می گرفتید .

.

.

.

افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را بگونه ای متفاوت انجام می دهند.

.

.

.

پیش از آنکه پاسخی بدهی با یک نفر مشورت کن ولی پیش از آنکه تصمیم بگیری با چند نفر .

.

.

.

کار بزرگ وجود ندارد، به شرطی که آن را به کارهای کوچکتر تقسیم کنیم .

.

.

.

کارتان را آغاز کنید، توانایی انجامش بدنبال می آید .

.

.

.

انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

.

.

.

همواره بیاد داشته باشید آخرین کلید باقیمانده، شاید بازگشاینده قفل در باشد

تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دشوارترین قدم، همان قدم اول است .

.

.

.

عمر شما از زمانی شروع می شود که اختیار سرنوشت خویش را در دست می گیرید .

.

.

.

آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد .

.

.

.

وقتی زندگی چیز زیادی به شما نمی دهد، بخاطر این است که شما چیز زیادی از آن نخواسته اید .

.

.

.

من یاور یقین و عدالتم من زندگی ها خواهم ساخت، من خوشی های بسیار خواهم آورد من ملتم را سربلند ساحت زمین خواهم کرد، زیرا شادمانی او شادمانی من است.


منابع:http://alireza747.persianblog.ir/post/35

        http://roozfun.com 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. ماجرای واقعی و ترسناک 
  2. فرضیه علمی در مورد بدن جن 
  3. عجیب ترین خانواده در ایران 
  4. مفهوم بیمار  و مار در ایران 
  5.  عجیب ترین جاذبه های توریستی جهان 
  6. عجایب علم نجوم 
  7. تاریخچه فضانوردی 
  8. دو مطلب از عجایب جهان 
  9. صومعه بتل یکی از سه کلیسای ترسناک 
  10. فضیلت عجیب بعضی از سوره ها و نتایج جالب آنها

معجزه عشق


هر مسلمانی درختی بنشاند یا کشته ای بکارد و انسان یا پرنده یا حیوانی از محصول آن بخورد برای وی صدقه محسوب میشود.

رسول اکرم(ص)

  


سالها پیش در کشور آلمان زن و شوهری زندگی می کردند که آنها صاحب فرزندی نمی شدند. یک روز که برای تفریح به اتفاق هم از شهر خارج شده و به جنگل رفته بودند ببر کوچکی در جنگل نظر آنها را به خود جلب کرد.
مرد معتقد بود که نباید به آن بچه ببر نزدیک شد، نظر او این بود که ببر مادر جایی در همان حوالی فرزندش را زیر نظر دارد. پس اگر احساس خطر می کرد به هر دوی آنها حمله می کرد و صدمه می زد. اما زن انگار هیچ یک از جملات همسرش را نمی شنید. خیلی سریع به سمت ببر رفت و بچه ببر را زیر پالتوی خود به آغوش کشید و سپس دست همسرش را گرفت و گفت :
عجله کن! ما باید همین الآن سوار اتومبیل مان شویم و از اینجا برویم.
آنها به آپارتمان خود بازگشتند و به این ترتیب ببر کوچک عضوی از اعضای این خانواده ی کوچک شد و آن دو با یک دنیا عشق و علاقه به ببر رسیدگی می کردند.
سالها از پی هم گذشت و ببر کوچک در سایه ی مراقبت و محبت های آن زن و شوهر حالا تبدیل به ببر بالغی شده بود که با آن خانواده بسیار مانوس بود.
در گذر ایام مرد درگذشت و مدت زمان کوتاهی پس از این اتفاق دعوتنامه ی کاری برای یک ماموریت شش ماهه در مجارستان به دست آن خانم رسید.
زن با همه دلبستگی بی اندازه ای که به ببری داشت که مانند فرزند خود با او مانوس شده بود ناچار شده بود شش ماه کشور را ترک کند و از دلبستگی اش دور شود.
پس تصمیم گرفت، ببر را برای این مدت به باغ وحش بسپارد. در این مورد با مسئولان باغ وحش صحبت کرد و با تقبل کل هزینه های شش ماهه، ببر را با یک دنیا دلتنگی به باغ وحش سپرد و کارتی از مسئولان باغ وحش دریافت کرد تا هر زمان که مایل بود بدون ممانعت و بدون اخذ بلیت به دیدار ببرش بیاید.
دوری از ببر برایش بسیار دشوار بود. روزهای آخر قبل از مسافرت مرتب به دیدار ببرش می رفت و ساعت ها کنارش می ماند و از دلتنگی اش با ببر حرف می زد. سرانجام زمان سفر فرا رسید و زن با یک دنیا غم دوری، با ببرش وداع کرد.
بعد از شش ماه که ماموریت به پایان رسید وقتی زن بی تاب و بی قرار به سرعت خودش را به باغ وحش رساند، در حالی که از شوق دیدن ببرش فریاد می زد:
عزیزم من بر گشتم، این شش ماه دلم برایت یک ذره شده بود، چقدر دوریت سخت بود، اما حالا من برگشتم، و در حین ابراز این جملات مهر آمیز به سرعت در قفس را گشود، آغوشش را باز کرد و ببر را با یک دنیا عشق و محبت و احساس در آغوش کشید.
ناگهان صدای فریادهای نگهبان قفس فضا را پر کرد:
"نه بیا بیرون، بیا بیرون! این ببر تو نیست. ببر تو بعد از اینکه اینجا رو ترک کردی بعد ازشش روز از غصه دق کرد و مرد. این یک ببر وحشی گرسنه است."
اما دیگر برای هر تذکری دیر شده بود. ببر وحشی با همه عظمت و خوی درندگی میان آغوش پر محبت زن مثل یک بچه گربه رام و آرام بود!
اگر چه ببر مفهوم کلمات مهر آمیزی را که زن به زبان آلمانی ادا کرده بود را نمی فهمید اما محبت و عشق چیزی نبود که برای درکش نیاز به دانستن زبان و رسم و رسوم خاصی باشد. چرا که عشق آنقدر عمیق است که در مرز کلمات محدود نشود و احساس آنقدر متعالی که از تفاوت نوع و جنس فراتر رود.


***

از محبت خارها، گل می شود                  وز محبت سرکه ها، مل می شود.
از محبت تلخ ها، شیرین شود                   وز محبت مسها، زرین شود. 
از محبت دار، تختی می شود                   وز محبت بار، بختی می شود.
از محبت نار، نوری می شود                   وز محبت دیو، حوری می شود.
از محبت سنگ، روغن می شود                بی محبت موم، آهن می شود.
از محبت نیش، نوشی می شود                  وز محبت شیر، موشی می شود.
از محبت مرده، زنده می شود                   وز محبت شاه،بنده می شود...

منبع:http://matalebeziba.ir/

ماجرای واقعی و ترسناک

رسول خدا (ص ) فرمود: بنگرید: که با چه کسى هـم صـحـبـت هـسـتـیـد؟ زیـرا هیچکس ‍ نیست که مرگش فرا رسد جز آنکه یارانش در پیش خدا بـرابرش مجسم شوند، اگر از نیکان باشد نیکانند (و بدانها شاد شود) و اگر از بدان بـاشـد بد هستند (و بداند که بسرنوشت آنان دچار شود) و هیچکس نیست که بمیرد و هنگام مرگش ‍ برابر او مجسم نشود.


ماجرای واقعی و ترسناک

این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم میخورد که واقعیه:

دوستم تعریف میکرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل،

جای اینکه از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت

جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!

اینطوری تعریف میکنه:

من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی

۲۰ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو

ماشینم خاموش شد و هرکاری کردم روشن نمیشد.

وسط جنگل، داشت شب میشد، نم بارون هم گرفته بود .

اومدم بیرون یکمی با موتور ور رفتم دیدم نه میبینم،

نه از موتور ماشین سر در میارم!!

راه افتادم تو دل جنگل، راست جاده خاکی رو کرفتم و مسیرم رو ادامه دادم.

دیگه بارون حسابی تند شده بود.

با یه صدایی برگشتم، دیدم یه ماشین خیلی آرام وبی صدا بغل دستم ایستاد .

من هم بی معطلی پریدم توش.

اینقدر خیس شده بودم که به فکر اینکه توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم.

وقتی روی صندلی عقب جا گرفتم، سرم رو آوردم بالا واسه تشکر

دیدم هیشکی پشت فرمون و صندلی جلو نیست!!

پشتم لرزید .

داشتم به خودم میومدم که ماشین یهو همونطور بی صدا راه افتاد

هنوز خودم رو جفت و جور نکرده بودم که تو یه نور رعدو برق دیدم

یه پیچ جلومونه!

تمام تنم یخ کرده بود.

نمیتونستم حتی جیغ بکشم

ماشین هم همینطور داشت میرفت طرف دره.

تو لحظه های آخر خودم رو به خدا اینقدر نزدیک دیدم

که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلو چشمم.

تو لحظه های آخر، یه دست از بیرون پنجره،

اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده

نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم.

ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه میرفت،

یه دست میومد و فرمون رو میپیچوند.

از دور یه نوری رو دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم.

در رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون.

اینقدر تند میدویدم که هوا کم آورده بودم.

دویدم به سمت آبادی که نور ازش میومد

رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم رو زمین

بعد از اینکه به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم

وقتی تموم شد، تا چند ثانیه همه ساکت بودند

یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو،

یکیشون داد زد:

ممد نیگا! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشینو هل میدادیم

سوار شده بود 

 مطالب مرتبط:

این مطلب فقط مردانه هست

هـشـام بـن سـالم گـویـد: از امـام صـادق علیه السلام شنیدم که مى فرمود: وعده مؤ من به بـرادر (دیـن ) خـود نذرى است که کفاره ندارد، پس هر که بآ وفا نکند بمخالفت وعده با خدا برخاسته و خود را در غضب او انداخته ، این است گفتار خدایتعالى که (فرماید:): (((اى کـسـانـیـکـه ایمان آورده اید چرا گوئید آنچه را نکنید چه دشمنى گرانى است نزد خدا که بگوئید آنچه را نکنید))) (سوره صف آیه 2 3).


شــرح :

مـقـصـود از گـفـتـار حـضرت که فرمود:(((نذرى است که کفاره ندارد))) بحسب ظاهر براى تـغـلیـظ و اهـمـیـت آن بـر سـایـر نذرها است ، و حمل بر تخفیف و سبکتر بودنش از نذرهاى دیگر، خلاف ظاهر و سیاق عبارت است ، مجلسى (ره ) گوید: اینکه فرمود: (((فبخلف الله بـداء))) بـراى ایـنـسـت کـه خـداونـد از بـنـدگـان پـیـمـان گـرفـتـه کـه بـدسـتـوراتـش عـمـل کنند و نواهى او را ترک نمایند، و چون دستور بوفاء بعهد داده و از خلف و عده نهى فـرمـوده ، پـس آنـکـس کـه خـلف وعـده کـند با عهد خدا مخالف کرده ، سپس در تفسیر آیه و شـاءن نـزولش گـفـتار مفسرین و مختار خود را نقل فرموده که جمعى گفته اند آیه درباره مـنـافـقین و مخالفین نازل شده و ذکر آن بطول انجامید و از وضع ترجمه و شرح ما خارج است


در این پست میخوام مطلبی رو قرار بدم که دوستام خیلی لز اون حرف میزنن ولی مضرات آن رو نمیدونن.مطلبی در مورد خود ارضایی خواهشا کامل بخونید.


مضرات خودارضایی در مردان


بررسی خود ارضایی از نقطه نظر علمی فروید، "پدر" علم روانکاوی، بر این باور است که برقراری رابطه جنـسی در انسان از دو خـواستگاه متفاوت نشات می گیرد.رویـکرد اولـیه غـریزی یـا فیزیـولوژیـک اسـت و دیـگری پـی آمد مـاهیـت نفسانی-عـاطفی انسـان هـاست. با در نظر گرفتن دیـدگاه فیـزیولوژیک، رابطه ی جنسی در نتیجه رشـد ویژگی های ابتدایی جنسی در افراد ایجاد می شود. به عبارت دیگر انسان ها زمانی که از نظر جسمی به رشد کافی میرسند، آمـادگی بـرقرای ارتبـاط جنسی را پیدا می کنند. (این دوران که بلوغ نام دارد، در خانم ها در سن 18 سالگی و در آقایان در سن 21 سالگی به آخرین مرحله ی خود می رسد.) در طول 7 سـال ابتـدایی زنـدگی، نیروی جنسی در یک پسر بچه در تمام قسمت های بدن او توزیع می شود. از 7 تا 14 سالگی، نیروی جنسی به اعضای جنسی منتقل می گردد ( در آقایان بیضه ها و در خانم ها تخمدان) در این زمان تفاوت های ظاهری میان جنس مذکر و مونث پدید می آید. در مردان استخوان ها قدری درشت تر شده و بدن عضلانی تر می شود، و به تدریج تن صدای آنها تغییر پیدا می کند. البته باید توجه داشت که این تغییرات با گذر زمان تکمیل می شوند. شروع این تغییرات حاکی از ابتدای سن بلوغ است. پس از آن منی و به مثابه آن اسپرم تولید می شود، ولی اسپرم ها در این زمان به بلوغ کامل نرسیده اند. بر اساس پژوهش های پزشکی، محققین بر این باورند که اسپرم ها در سن 18 سالگی شروع به بالغ شدن می کنند و در سن 21 سالگی مرحله ی بلوغ آنها تکامل پیدا می کند. در این زمان رشد بیضه ها و غدد مترشحه داخلی بدن نیز به آخرین حد خود می رسد. ارتباط میان غدد جنسی و غدد درون ریز در ارگانیسم بدن انسان 7 غده مترشحه داخلی وجود دارد. هر یک از این غدد هورمون های متفاوتی را ترشح می کنند که پیام های مختلفی را به اعضای دیگر منتقل میسازند. این غدد مسئول تنظیم و تعدیل عملکردهای مختلف بدن از جمله رشد، فشار خون، دمای بدن، میزان کلسیم، شکر، فسفر، و از همه مهمتر عملکرد جنسی افراد هستند. زمانی که هر یک از این غدد به نحوی قادر به نشان دادن واکنش درست از خود نباشند، بدن ممکن است با انواع و اقسام مختلف اختلالات مواجه شود. به همین دلیل است که برخی از افرادی که در غدد خود با اختلال روبرو می شوند، باید با استفاده از هورمون های مصنوعی نیازهای بدن خود را مرتفع سازند. مهمترین غده درون ریز، غده هیپوفیز نام دارد. این غده توانایی آن را دارد که به کل غدد درون ریز شدت و یا کسرت عمل وارد کند. غده ی هیپوفیز همچنین از جمله مهمترین غده های جنسی نیز محسوب می شود. غده معروف هیپوفیز که محور اصلی کنترل فعالیت های بیضه ای/تخمدانی است، کنترل کلیه ی تنظیمات جنسی در بدن خانم ها و آقایان را به عهده دارد. در مردان این غده فعالیت های جنسی خود را از زمان بلوغ -یعنی درست وقتی که هورمونهایی را به منظور تحریک اعضای جنسی به خون می فرستد- کار خود را شروع می کند. در خانم ها هم غده ی هیپوفیز در دوران بلوغ با ایجاد هورمون هایی که سبب تخمک گذاری در تخمدان ها می شوند، کار خود را شروع می کند. هر یک از تخمک ها حاوی هورمون های جنسی زنانه هستند که سبب ایجاد و گسترش خصوصیات زنانه در بانوان می شوند. همه ی انسان ها در تمام طول زندگی خود دائماً در حال انتقال و تغییر شکل انرژی هستند. همه چیز در زندگی انسان ها شروع و پایانی دارد و رابطه جنسی نیز از این امر مستثنی نخواهد بود. اندام های جنسی انرژی را تولید می کنند که باعث ایجاد تمایلات و گرایش های جنسی در افراد می شود؛ اما به منظور تولید یک چنین انرژیی، اندام های جنسی باید از منبع ذهنی تغذیه شوند. افکار و تصورات جنسی به عنوان مواد اولیه ی تولید اسپرم و انرژی جنسی محسوب می شوند. زندگی یک انسان از تلفیق یک اسپرم با تخمک شکل می گیرد. تنها یک اسپرماتوزوئید (نطفه) این توانایی را دارد که یک انسان جدید خلق نماید. گفته می شود که در هر بار انزال، مردها چیزی در حدود میلیون ها اسپرم از دست می دهند. در یک زمین کشاورزی زمانی که کشاورز تصمیم می گیرد دانه بکارد، بهترین انواع دانه ها را انتخاب می کند، زمین را به خوبی شخم می زند، و دو تا سه دانه می کارد –و نه میلیونها- و زمانیکه این دانه ها بزرگ شده و رشد کردند، از آنها استفاده کرده میوه هایشان را میخورد و زندگی می کند. به عنوان مثال یک درخت لیمو را در نظر بگیرید. این درخت زمانی به مرحله تکامل خود می رسد که بتواند میوه های رسیده ی لیمو پرورش دهد. اما اگر کسی به این امر توجه نداشته باشد و میوه ها را پیش از رسیده شدن کامل از درخت بچیند، با این کار خود به رشد درخت صدمه وارد کرده و اجازه نمی دهد که درخت به رشد و تکامل نهایی خود برسد. این امر در مورد ارتباط جنسی نیز صدق می کند. اگر فرد پیش از رسیدن به بلوغ کامل بخواهد از انرژی جنسی خود استفاده کند، به بدن خود صدمات جبران ناپذیری وارد می کند که در زیر نگاه کوتاهی به این مشکلات خواهیم داشت. ارتباط جنسی و ورزش اخیراً محققان از وجود نیروی جنسی باخبر شده اند و سعی می کنند تا از این نیرو بـهره گـرفته و آن را بــرای موارد دیگری ذخیـره کرده و به کار گیرند. در ورزش مشت زنـی، هـر مـربی کارآمدی در حیـن دوره ی آمـادگی، بـوکسور خـود را برای 90 روز از بـرقـراری ارتـباط جنسـی منـع مـی کند تا هم انرژی او بیشتر شود و هم بتواند مشتهای محکمـتری بـه حـریف وارد کند. در تیمهای فوتبال نیز بازیکنان از 3 روز قبل از انجام بازی به حومه شهر انتقال داده میشوند تا انرژی آنها بر اثر بـرقـرای رابـطه جنـسی تحـلیل نـرود. در مسابقات قهرمانی جهان در سال 1986م. تیم ملی کشـور آرژانتـین از هـمه تیم ها مدت زمـان بیشتـری را در اردوی آمـــادگی به سر برد و نتـیجـه چه شد: بدون شـکست از مسـابقات بـیرون آمـدند. یـک گـزارش علمی اثبات می کند که: "تستـوسترون نقـش مهـمی را در شـکل دهـی رفتار افراد بازی می کند. این هورمن به عنـوان نوعی محرک شناخته میشود که در کلیه حالات فردی، از جمله عصبانیت و پرخاشگری نیز تاثیر گذار است." بنابر گزارش فوق در یک بازی فوتبال به راحتی می توان تشخیص داد که کدام یک از تیمها برنده خواهند شد: "تیمی که در رگ های خونی بازیکنانش میزان تستوسترون بیشتری موجود باشد." در "ناسا" که معتبرترین مرکز پژوهش های علمی جهان به شمار می رود، فعالیت های جنسی کلیه ی دانشمندانی که در آنجا مشغول به فعالیت هستند، تحت کنترل است تا پژوهشگران همیشه بتوانند در بهترین وضعیت مممکن ذهنی و جسمی قرار داشته باشند. در گذشته مردهای یونان باستان تا سن 140 سالگی عمر می کردند. تا همین چند وقت قبل هم مردم به راحتی تا سن 90 سال عمر می کردند، اما این روزها به دلیل بروز پاره ای از مشکلات نظیر خودارضایی، آزار و اذیت های جنسی، غذاهای صنعتی، استفاده از هورمون های مصنوعی (که مصارف مختلفی دارند، نظیر: چاق کردن و بزرگ کردن زودرس جوجه ها و احشام) فرایند سالخوردگی از سنین پایینی (تقریباً 35 سالگی) شروع می شود. در کل دنیا افراد انگشت شماری هستند که از نظر اقتصادی کنترل همه افراد را به دست گرفته اند. این افراد از قدرت رابطه جنسی نیز به خوبی اطلاع دارند؛ به همین دلیل کلیه امکانات موجود را فراهم می آورند تا ذهن انسان های دیگر را تنها به این امر متمرکز کرده، عقل را از سر آنها بپرانند و کاری کنند تا آنها مطابق میلشان عمل کنند. آنها به خوبی می دانند که انسان های کم عقل، سرشار از شهوت هستند، بر روی امیال جنسی خود هیچ گونه کنترلی نداشته و به راحتی میتوان آنها را مطیع خود ساخت. تئوری های پوچ مدرن در مورد ارتباط جنسی نوگرایانی که بر روی ارتباط جنسی تحقیق و بررسی می کنند، به سادگی به خود اجازه می دهند که قدرت و حق انتخاب جوانان را از بین ببرند. برخی از آنها مواردی نظیر "خود ارضایی" را به جوانان پیشنهاد می کنند. کینسی، مستر و جانسون که به عنوان پایه گذاران مطالعات جنسی نوین شناخته می شوند بر این عقیده اند که یک جوان می تواند چندین مرتبه در طول روز خود ارضایی کند چراکه علم پزشکی هیچ گونه تاثیر جانبی خطرناکی را پیدا نکرده که مربوط به خودارضایی باشد. آنها بر این باورند که اهمیت خود ارضایی به ویژه در زمان بلوغ که خصوصیات های زنانه و مردانه در افراد بروز می کند از اهمیت بیشتری برخوردار می شود و به همان اندازه که در مردها اهمیت دارد برای خانم ها نیز مهم است. این افراد حتی معتقدند که زن و مرد می توانند در طول زمان قاعدگی ، با هم ارتباط جنسی داشته باشند؛ اما پژوهش های علمی اثبات کرده اند که برقراری رابطه جنسی در زمان قاعدگی خطرناک و در عین حال زیان آور است چراکه در این زمان مواد مرده و فاسد از بدن زن خارج می شود که اگر آلت تناسلی مرد با این مواد تماس پیدا کند آنها را جذب کرده، خواص آن از طریق خون به سلول های عصبی مغز انتقال پیدا می کند و بر روی قدرت جنسی مرد تاثیر نامطلوبی می گذارد. تعداد دیگری از این محققان معتقدند که برقراری ارتباط جنسی از راه مقعد بلامانع بوده و می تواند بر طبق توافق طرفین انجام پذیرد. در مقابل این ادعا باید اظهار داشت که هر یک از ارگان های بدن برای انجام دادن کار خاصی ایحاد شده اند و عملکرد مقعد نیز تخلیه مدفوع است. افرادی که این کار را انجام می دهند به عضلات همکش و تنگ کننده باسن (Sphincters) خود آسیب وارد کرده و سبب بروز بواسیر و سایر عفونت های شدید روده و اثنی عشر می شوند. شایان ذکر است که برقراری یک چنین روابطی به عنوان عمده ترین عامل انتقال بیماری های جنسی از جمله ایدز در میان مردهای هم جنس باز تلقی می شود. ارتباط خودارضایی با ضعف جنسی و انزال زودرس مثالی که پیشتر در مورد زمین کشاورزی، درخت لیمو، و رسیدن دانه های لیمو برایتان بازگو کردیم را یک بار دیگر در ذهن مجسم کنید. ما در آن قسمت عنوان کردیم که اگر اولین برداشت پیش از رسیدن کامل میوه ها باشد، و کشاورز میوه های نارس را از درخت بچیند، عمر درخت کم شده، و توانایی باروری آن نیز به شدت کاهش پیدا میکند. این امر در مورد حیوانات نیز صدق میکند به همین دلیل هم هست که دامپزشکان اهمیت بسیار زیادی برای این امر قائل هستند. باید بدانید که مطلب فوق در مورد انسان ها نیز صحت پیدا می کند. اگر آقایان شروع به برقرای روابط زیاد جنسی با افراد مختلف کنند و یا پیش از رسیدن به سن 21 سالگی، خود ارضایی را تجربه کرده باشند -یعنی زمانی که اسپرم ها به بلوغ کامل نرسیده اند- این امر خلل جبران ناپذیری را به قوای جنسی شان وارد می کند و بعدها عواقبی را در زندگی جنسی شان به وجود خواهد آورد. زمانی که مرکز فعالیت های جنسی به دلیل وجود مزاحمت هایی نظیر خود ارضایی و یا آزار و اذیت های جنسی نتواند به درستی رشد پیدا کند، اندوخته قوای جنسی از سن 35 سالگی به بعد رو به تحلیل می رود و این مورد نه تنها تاثیر نامطلوبی بر روی دستگاه تناسلی می گذارد بلکه عملکرد کلیه سیستم های بدن را نیز تحت الشعاع قرار می دهد: دستگاه هاظمه، گردش خون، عملکرد غدد مترشحه، سیستم عصبی و ... این افراد به سرعت از سن 35 سالگی به بعد شاهد فرایند سالخورده شدن خواهند بود. خیلی زودتر از حالت طبیعی توانایی هایشان را از دست می دهند و متاسفانه خیلی سریع روانه گورستان خواهند شد. در چنین شرایطی ارگان های جنسیشان نیز دچار اختلالات مختلفی شده و انواع بیماری های گوناگون جنسی به همراه بیماری هایی نظیر اختلال سیستم عصبی و دگرگونی سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک و غدد درون ریز می شوند. خودارضایی که از جمله نقص های فردی به شمار می رود، سبب ایجاد تصورات شهوانی در ذهن فرد می شود. در دراز مدت فرد عدم تمایل جنسی نسبت به جنس مخالف خود را پیدا می کند، از نظر ذهنی خسته می شود، و دچار ناتوانی های جنسی خواهد شد. ساموئل اون ویر در بخش 9 کتاب خود با عنوان "ازدواج موفق" اینطور می نویسد که: "تصورات جنسی و تخیلات شهوانی سبب ایجاد ضعف جنسی و ذهنی می شوند. شاید در نگاه اول اینگونه افراد نرمال به نظر برسند و مانند افراد عادی تحریک پذیر باشند، اما زمانی که می خواهند با طرف مقابل ارتباط برقرا کنند و خواسته های او را براورده سازند، به سرعت ارضا می شوند، آلت تناسلی به حالت اولیه باز می گردد، در بدترین حالت ممکن قرار می گیرند، و دچار ناامیدی و افسردگی می شوند. آنها در توهمات جنسی خودشان را غرق کرده اند که این توهمات هیچ ارتباط و یا شباهتی به دنیای واقعی ندارند. به همین دلیل هنگامیکه در شرایط طبیعی قرار می گیرند، نمی توانند از خود واکنش مناسب نشان داده و شکست می خورند. "ضعف جنسی-ذهنی ترسناک ترین تراژدی است که می تواند برای هر زن و یا مرد با احساس و با منطقی اتفاق بیفتد." زمانیکه یک فرد جوان دست به خود ارضایی می زند، بازه زمانی، برای او هیچ اهمیتی ندارد و ترجیح می دهد که هر چه سریعتر خود را تخلیه کند. در علم روانشناسی این امر نهایتاً منجر به بروز عارضه ی انزال زودرس در فرد می شود. علاوه بر این، استمناء سبب انبساط عضلات اسفنکتر می شود که این عامل به نوبه ی خود موجبات انزال زودرس را بیش از پیش فراهم خواهد آورد. از سوی دیگر نباید از این امر غافل شد که "ملاتونین" هورمون بی چون و چرای جوانی است. فرایند سالخوردگی مستقیماً به ترشح این هورمون در بدن بستگی دارد. این هورمون در زمان جوانی به وفور در بدن ترشح می شود و از سن 25 سالگی به بعد ترشح آن در بدن کاهش پیدا می کند. خود ارضایی، به ویژه در زمان جوانی، باعث از دست رفتن میزان بسیار زیادی ملاتونین در بدن می شود. این امر غده ی کاجی شکلی که در بدن ملاتونین ترشح می کند را ضعیف کرده، خاصیت مغناطیسی موجود در این غده را کاهش می دهد و بطور کلی سبب کاهش طول عمر آن می گردد. روابط جنسی نامشروع با افراد متعدد نه تنها از نظر فیزیکی مضرات بیشماری را در بردارد، بلکه می تواند از نظر روحی و ذهنی نیز بر روی افرادی که این کار ار انجام میدهند، تاثیرات نامطلوبی بگذارد. افرادی که در مکالمات محرک جنسی شرکت میکنند، کسانی که به خواندن مجلات محرک جنسی معتاد هستند، و کسانی که به تماشای فیلم های ضد اخلاقی جنسی گرایش دارند، مبحث ظریف و مطبوع رابطه جنسی را به صورت وحشیانه، به دور از انسانیت، و تنها با رضایت ذهنی با نکبت و بدبختی همراه می سازند. انسان ها باید یاد بگیرند که چگونه می توانند هوشمندانه زندگی کنند. عواقب خودارضایی با توجه به رویکرد نفسـانی-عـاطـفی رابـطه جنـسی، فـرویـدمعتـقد است که رابطه جنسی محصول گردهمایی یک زن و یک مرد است کـه یـکدیـگر را دوسـت بـدارند و مکمل یکدیگر باشند. به همین دلیل هم هست که فروید خود ارضایی را یک نقص فردی نـامگـذاری مـی کند (بـه این دلیل که طرف دوم در این ارتباط وجود ندارد مگر در خیال). در حین خود ارضایی فرد اگر مرد بـاشــد، یک زن را در ذهن خود مجسم می کند و اگر زن بـاشد یک مرد را در ذهن خود مجسم کرده و با او وارد رابـطـه جنسی می شود. در این حال خستگی چند برابر می شود، چرا که فرد هم از نظر جنسی از خود کار می کشد و هم از نظر ذهنی. تصویر شریک جنسی خیالی، مانند یک لوح در ضمیر ناخودآگاه فرد حک می شود و سبب بروز انزال های شبانه ناخواسته می شود. به این ترتیب که فرد هر چقدر بیشتر خود ارضایی کند، میزان این انزال های شبانه افزایش می یابد. دمای خارجی بدن انسان 98 درجه فارنهایت است و دمای درونی آن 100 درجه فارنهایت. این دما در زمان خود ارضایی افزایش پیدا می کند. زمانیکه انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب در کیسه ی منی ایجاد می شوند، اما به دلیل خود ارضایی، کیسه ی حاوی منی خیلی زودتر از زمان مقرر تخلیه گردیده است. فرایند طبیعی بدین گونه است که کیسه های منی سعی می کنند تا خود را پر کنند، اما از آنجایی که منی خیلی زودتر از بدن خارج شده، چیزی جز هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد جذب نخواهد شد. این هوا بعداً از طریق کیسه منی به سیستم لنفاوی انتقال داده می شود، سپس به مغز انتقال پیدا کرده و باعث ایجاد شک دمایی شده و فضای سردی را میان ماده ی مغزی و سلول ها ایجاد می کند و این امر واکنش نرمال ماده مغزی، سیستم عصبی و جسمانی را مختل می سازد. کیسه منی می بایست به جای جذب هوا، اسپرم جذب کند، اما این امر مقدور نخواهد بود چراکه اسپرم ها قبلاً آزاد شده اند. علاوه بر این جذب هوا از جذب مایع خیلی ساده تر است. ساموئل اون ویر، فیلسوف، انسان شناس، و محقق امور جنسی و روانشناس بخش مطالعات جنسی، در کتاب خود با عنوان "یادگیری علوم فردی" در مورد این هوای سرد جذب شده تصریح می دارد که: " در خصوص افرادی که به شخصه استمناء می کنند، به راحتی می توان گفت که چه ایرادی می تواند بوجود آید. زمانی که آنها خود ارضایی می کنند، در حال ارتکاب به جرم در برابر طبیعت هستند. وقتی انزال به واسطه خود ارضایی پدید می آید، حرکات کرم وار جذب ایجاد می شوند که این حرکات برای هر مردی کاملاً قابل درک و تشخیص است و به واسطه ی تاثیر خالی بودن کیسه های منی، این کیسه ها سعی می کنند تا خود را پر کنند و به همین دلیل هوای مرطوب از طریق آلت تناسلی مرد با همان حرکات کرمی شکل، جذب می شود. این سیگنال ها به مغز فرستاده می شوند، به همین دلیل مایع مغزی زیادی در این میان از بین می رود، و در نتیجه فرد از نظر ذهنی خسته می شود. بد نیست بدانید که تعداد بیشماری از مردها به دلیل عمل منفور خودارضایی دیوانه شده اند. مغزی که پر از هوا شود دیگر توانایی تفکر ندارد و قابلیت های ذهنی خود را به طور 100% از دست خواهد داد. به همین دلیل ما هم این عمل نادرست را 100% محکوم می کنیم. اسپرم ها حاوی رمز ژنتیکی DNA (اسید دی اکسی ریبونوکلئیکDeoxyribonucleic Acid)، RNA یا اسید ریبونوکلویک (Ribonucleic Acid)، آنزیم ها، کلسیم، فسفر، نمک های بیولوژیک، و تستوسترون می باشند. زمانیکه استمناء صورت می پذیرد، کلیه ی این اجزای حیاتی از بدن فرد بیرون کشیده می شوند و اگر فرد در دوران بلوغ قرار داشته باشد، امکان رشد کافی را پیدا نمی کند و نیرویی که در این مواد وجود دارد، جذب نشده و از بدن او خارج می شوند. از آنجایی که میزان زیادی کلسیم به همراه منی از بدن خارج می شود، فرد احساس خستگی شدید در استخوان ها می کند و ممکن است دچار کوفتگی پا شود. لازم به ذکر است که استخوان های تنومند نشان دهنده ی میزان قدرت فرد هستند. همانطور که می دانید گلبول های قرمز خونی و پلاکت ها در مغز استخوان تولید می شوند. فرد جوانی که خودارضایی می کند، اجازه نمی دهد که مایع مغز استخوان به خوبی شکل بگیرد و باید تا آخر عمر خود شاهد عواقب آن باشد. زمانیکه فسفر بیش از حد طبیعی به واسطه خودارضایی از بدن خارج می شود، مشکلات عصبی از قبیل رعشه برای فرد ایجاد می شود. در زمان خود ارضایی لسیتین نیز از بدن خارج می شود که این امر سبب فرسودگی سیستم عصبی می شود و به مرور زمان موجبات بیحالی، ضعف اعصاب و نهایتاٌ مرگ تدریجی سلول های عصبی را فراهم خواهد آورد. تئوری های پوچ محققان جنسی نوگرا دکتر اسـپایـتک متخصص برجسته کالبد شناسی امریکایی و رئـیس جامعه عصب شناختی نیـویورک در کـتـاب خـود بـا عنوان "انرژی خالق" اظهار میدارد کـه جنـون هـای متفاوتیبـه واسـطه ی خـود ارضایی و آزار و اذیت های جنسی پدید خـواهد آمـد، چراکه مایـع مـغزی ابتـدا سـرشـار از لسیـتـین است و سپس بـواسطه انـزال غیـرمترقبه، از لسیتین خالی می شود. به همین دلیل ارگان ها بـه جـای آن باید از سایر بافت ها و اعصاب موجود در مغز استفاده کنند. در هـر بار انـزال مـردها چیـزی در حـدود 300 تا 400 میـلیون اسپرم به همراه مقادیر زیادی انرژی از دست می دهند. واقعاً چه می شد اگر انسانها می دانستند که چگونه می توانند این انرژی را به جای خارج کردن از بدن، در بدن خود ذخیره نمایند؟! نتیجه حتماً انسانی شبیه به ****من می شد! پروستات غده ای است که دقیقاً در زیر گردنه ی مثانه قرار گرفته است؛ مایعی به رنگ سفید کدر و لزج ترشح می کند که به عنوان وسیله ای برای انتقال اسپرم ها به شمار می رود. این غده تقریباً در سن 21 سالگی به مرحله ی رشد کامل خود می رسد. زمانیکه فرد پیش از رسیدن به بلوغ کامل (در مردان سن 21 سالگی) دست به خود ارضایی می زند، پروستات دچار ضعف و نقصان می شود و این امر سبب بروز اختلالات مربوط به پروستات در سنین چهل سالگی به بعد می شود. این اختلال بدین شرح است که غده ی پروستات بزرگ شده، راه خروج ادرار را مسدود می کند و فرد برای تخلیه ی ادرار باید بالاجبار از سند پزشکی استفاده کند. بد نیست بدانید بچه هایی که پدر آنها خودارضایی می کرده، نمی توانند در سلامت کامل روحی و روانی به سر برند. آنها دارای بیماری های گوناگونی هستند چراکه از یک تخم نه چندان سالم بوجود آمده اند. خود ارضایی همچنین در خانم ها هم دیده می شود و امری زجر آور و دردناک قلمداد می شود. خود ارضایی سبب ایجاد ناتوانی جسمی و انزال زوردس می شود. این امر به وفور در میان مردهای سنین زیر 40 سال قابل مشاهده است. ساموئل اون ویر در کتاب دیگر خود با عنوان " آموزش های بنیادین" در بخش "نوجوانی" اینطور نوشته است که: "جرم های خاموشی وجود دارند و پی آمدهای منفوری در پی آن گریبانگیر افراد می شود. اگر فرد مشکلات جنسی اش را مخفی نگه دارد، مرتکب گناه می شود. اگر در مورد مشکلات خود اطلاعات غلط بدهد نیز مرتکب جرم دیگری شده است." "فسادی که به واسطه خود ارضایی ایجاد می شود، قابلیت ها و توانایی های مغزی را به طور کامل از بین می برد. افراد باید توجه داشته باشند که ارتباط تنگاتنگی میان منی و مغز وجود دارد. مغز برای منی از اهمیت ویژه ای برخودار است و منی هم برای مغز مهم است. مغز برای منی انرژی ایجاد کرده و سبب انتقال آنها می شود، منی هم ذهن را تصفیه کرده و اگر در جهت درست هدایت شود، توانایی های آن را ارتقا میبخشد." "مطالعات فیلسوفانه ای که عمیقاً بر روی عملکرد غده های درون ریز متمرکز شده اند، بر این باروند که بدن طی فرایند خودانزالی انرژی بی شائبه ای را از دست می دهد. چه بسیار افرادی زیادی با چهره های زیبا بوده اند که در اثر انجام این کار زیبایی خود را از دست داده اند! چه بسیار مغزهایی که منحط و فاسد شده اند! و ... همه و همه ی این وقایع به دلیل آن است که انزال در شرایط و موقیعت و زمان مناسب انجام نپذیرفته." "آمار و ارقام گویای این مطلب هستند که این روزها خود ارضایی در خانم ها و آقایان جوان بیش از پیش باب شده است. بیمارستان های روانی مملو از زنان و مردانی هستند که مغزشان به دلیل خودارضایی بیمار گشته. تیمارستان، مقصد نهایی فردی است که به خودارضایی اعتیاد پیدا می کند." خودارضایی در خانم ها خودارضایی در خانم ها نیز به چشم می خورد و این امر، هم دردناک است و هم زجر آور. برخی از مضرات در خانم ها و آقایان مشابه است: اختلال در رشد سیستم عصبی، مغز، خستگی، از دست دادن انرژی و سر زندگی، کاهش قدرت حافظه و عدم تمایل به جنس مخالف. در خانم ها شاهد ناباروری نیز خواهیم بود. بدترین پی آمدی که در خانم ها می توان مشاهده کرد رفتارهای متعارض روانی-اجتماعی است. خانم هایی که مرتکب این امر می شوند به مروز زمان نمی توانند با هیچ مردی ارتباط جنسی برقرار کنند چرا که به تدریج توانایی های اولیه جنسی خود را از دست میدهند. خانمی که خود ارضایی نمی کند، همچنان سرزندگی، زیبایی، برق چشمان، و توانایی جذب بالای خود را حفظ خواهد نمود. خانم ها باید از مشاهده ی تصاویر محرک جنسی خودداری کنند، در مکالمات مبتذل شرکت نکنند، و فقط با افراد شایسته ارتباط دوستی برقرار کنند. چگونه می توان از خودارضایی دست کشید؟ پیش از هر چیز باید بدانید که افراد زیادی به مراکزی که به این منظور دایر شده، مراجعه کرده و حتی در موارد خیلی حاد و پیشرفته نیز موفق به جلوگیری از این عمل غیر اخلاقی شده اند. چرا شما یکی از آنها نباشید؟ باید یاد بگیرید که چگونه می توانید جلوی خود ارضایی را با استفاده از تکنیک هایی که در جلسات آموزشی به شما تعلیم داده می شود، بگیرید. در اغلب این جلسات مشاور سعی می کند تا ضمیر ناخودآگاه بیمار را به کار اندازد. در این جلسات به شما آموزش می دهند که تمایلا خودارضایی به عنوان یک عینینت درونی هستند که به ذهن شما حمله ور می شوند. شما باید در مقابل آنها ایستادگی کرده و اجازه ندهید که به درون ذهنتان نفوذ کنند. در ابتدا شاید انجام این کار قدری دشوار باشد و این توانایی را نداشته باشید که فکرتان را بر روی چیز دیگری متمرکز کنید؛ اما با تلاش به راحتی می توانید آنرا تحت کنترل خود در آورید. شما به راحتی قادر خواهید بود آنرا به طور کامل از زندگی خود حذف کنید. اگر فرد در گذشته دائماً خودارضایی می کرده و سپس این کار را متوقف کند، خودش متوجه تغییرات بوجود آمده در زندگی اش خواهد شد و می تواند مقادیر زیادی انرژی و توانایی های ذهنی اش را ذخیره کرده و بدون احساس هیچ گونه ترس و واهمه ای با حقایق زندگی روبرو شود. آدات سالم را در خود تقویت کنید: از تصاویر محرک جنسی اجتناب کنید، به جوک های مبتذل گوش ندهید، دوستان سالم برای خود انتخاب کنید و از پوشیدن زیر پوش های تنگ و چسبان خودداری نمایید. عوارض خودارضایی (استمنا و استشها) اعتیاد جنسی سه ویژگی دارد که عبارتند از میل شدید و ثابت به قطع رفتار جنسی , صرف مدت زیاد برای انجام فعالیت جنسی , اختلال کارکرد شغلی و روانی و اجتماعی . خودارضایی مکرر سبب افزایش ترشح هورمون های جنسی و افزایش فعالیت سمپاتیک شده و به تدریج سبب تغییر فعالیت مغز می شود . در نتیجه فرد احساس خستگی مفرط , استرس و اضطراب , کمردرد , نازک شدن موها , نعوظ ضعیف , انزال زودرس یا دیررس , اختلال بینایی به صورت تاری دید , درد در ناحیه بیضه ها و درد ناحیه لگن و دنبالچه می کند . در صورت ادامه این عمل ممکن است فرد دچار اختلال حافظه و اختلالات رفتاری بشود . مهم ترین نکته در اینجا قابل درمان بودن این مشکل است که با مراجعه به پزشکان عمومی و داخلی و روانپزشک و روانشناس انجام می شود . اما بطور کلی اقداماتی که در ترک استمنا و خودارضایی در مورد کسانی که اعتیاد شدید دارند،باید انجام شوند عبارتند از : الف – تصمیم و اراده قاطع در ترک عمل ب- دست نزدن به قسمت های حساس بدن پ- به هیچ عنوان نباید شخص تنها باشد ت- اگر با شخص دیگری که این کاررا انجام می دهد رابطه داریم رابطه قطع و در جمع دوستان راجع به این مسئله یا مسائل جنسی تا حدامکان صحبت نشود . ث- حمام زیاد طول نکشد . ج- لباس هنگام خواب و غیر خواب تنگ و چسبان نباشد . چ- وقتی در تختخواب یا ... وسوسه انجام عمل شدیم سریع آن مکان را ترک کرده و حتی اگر گرسنه نباشیم خوراکی مثل میوه میل کنیم . ح – هرگز به تصاویر پرنور نگاه نشود . خ – هرگز سعی نشود راجع به این مشکل زیاد مطلب سوال , مطالعه یا جستجو شود . د- برنامه روزانه فشرده و سخت تنظیم شود مثل برنامه ورزشی . ذ- کارهایی در روز انتخاب شود که بیشترین لذت را برای ما ایجاد کنند مثل تفریحات سالم . ر- مثبت نگری و شاد بودن فراموش نشود . ز- از مصرف غذاهای ادویه دار و چرب بویژه در شب خودداری شود . س- هدف برای ترک از یک روز مشخص شروع شود و برای یک روز مشخص این کار زشت قطع شود و بعد برای دوروز و تا یک هفته و یک ماه و یک سال و بعد برای همیشه قطع شود . ش- یک تقویم محرمانه تهیه شود و روزهایی که از کنترل شما خارج می شود را علامت قرمز بزنید . درنهایت باید روزهای قرمزکمتری وجود داشته باشد , برای خود پاداش و تنبیه درنظر بگیرید بسته به کم یا زیاد بودن علامت های قرمز . ط- از مشاهده و تفکر در مورد مسائل جنسی و صحنه های ***ی جدا خودداری شود . ظ- نیرویی که هنگام استمنا شخص مصرف می کند 30 برابر یک آمیزش جنسی طبیعی است ع – در صورت امکان ازدواج چراکه نه ؟ غ – هر عملی باید از مجرای طبیعی خودش انجام شود و خداوند در وجود انسان میل به آمیزش را قرارداده که بهتراست در چهارچوب خانواده انجام شود و استمنا باعث لذتی در انسان نخواهد شد . ص – دربرخی منابع ذکرشده از هر 10 نفر بستری در تیمارستان 9 نفر سابقه اعتیاد به این عمل را داشته اند . ض- عوارض استمنا و استشها ( زنان ) محدود به موارد ذکرشده در بالا نیستند و عوارض خطرناکتری مثل عقیمی هم می توانند پی آمد این عمل باشند . حدیث : ک – حضرت امام صادق ( ع ) : استمنا گناه بزرگی است , خداوند متعال درکتابش از این عمل نهی فرموده و کسی که استمنا می کند مانند کسی است که باخودش ازدواج کرده و اگر بدانم کسی چنین عملی را مرتکب می شود هرگز باوی غذا نمی خورم . از امام سوال کردند خداوند در کجای قرآن این کاررا نهی فرموده ؟ فرمود سوره مومنون آیات 5 تا 7 , یعنی کسی که جزآنچه گفته شده یعنی ارضای شهوت از طریق مشروع انتخاب کند *****کار خواهد بود . بعد حضرت فرمودند : استمنا رفتن راهی غیر از آن راه معمول است که معین شده است . دوباره از حضرت پرسیدند : بفرمایید آیا گناه زنا بزرگتر است یا استمنا ؟ حضرت فرمودند : استمنا هم گناه بزرگی است . ل – مردی به نام طلحه از امام صادق ( ع ) نقل می کند که مردی را پیش امیرالمومنین علی (ع) آوردند وآن مرد استمنا کرده و عادت به بازی کردن با آلت خود داشت , حضرت دست جنایتکار آن مرد را چنان زد تا خون آلود شد و بعد از بیت المال برای او زن گرفت . پیامبر (ص) می فرماید: «کسی که استمنا می کند مثل آن است که با خود جماع کرده باشد.» امام صادق (ع) می فرماید: «با کسی که استمنا می کند، هم غذا نمی شوم» من سوالی از شما می پرسم. همه شما که اکنون جوان هستید، روزی بزرگ خواهید شد و دارای فرزند خواهید گردید. آیا به فرزند خود اجازه انجام استمنا را خواهید داد. روی این موضوع خوب فکر کنید. مسلما نه. مثل خیلی از پسرها که با دختران *** می کنند، اما هر گاه خواهر یا ناموس خودشان بخواهد با کسی *** داشته باشد، غیرتی می شوند و اصلا تصورش را هم ندارند آن دختری هم که اکنون با او *** میکنند، ناموس کسی است. دیگر در این باره چیزی نمی گویم. چون اگر حرف های من بخواهد در کسی موثر باشد، تا همین جا کافی است. تنها چیزی که می خواهم اضافه کنم آن است که اگر می خواهید انسان (به معنی خواص) باشید، اگر می خواهید از خود، راضی و خوشنود باشید، اگر می خواهید از دام نفس خود رهایی یابید، می بایست در برابر شهوات نفسانی پایدار باشید. تنها راه ترک استمنا، داشتن اراده آهنین است. اگر اراده نداشته باشید، تصور ترک استمنا را هم نکنید. البته به خود بقبولانید که انسانید و انسان، اراده دارد. بنابراین، شما هم می توانید. پس سعی کنید. ممکن است پس از چند روز، یا چند هفته، یا چند ماه، دوباره به این کار رو بیاورید، اما، ناامید نشوید. دوباره از نو شروع کنید. خداوند خود می فرماید: «صد بار اگر توبه شکستی باز آی». خداوند ما انسان ها را خیلی دوست می دارد. مطمئن باشید.هیچ وقت از خداوند غافل نباشید. باور داشته باشید که خدایی هست که در همه حال و همه وقت، نظاره گر ماست. تصور کنید که در حال استمنا، خداوند شما را می بیند. من که واقعا شرم می کنم. شما را نمی دانم. در انتها می گویم که، من هم مثل شما بیننده وبلاگ، یک جوان هستم. من هم مثل شما احساست دارم. بنابراین نیازهای شما را درک می کنم. مشکلات شما را هم درک می کنم. اما مسأله ای هست و آن اینکه هیچگاه مایل نیستم بر خواست نفس اماره کاری را انجام دهم. درباره این مطلبی که نوشتم، خیلی فکر کنید. اگر لازم شد، دو یا سه بار آن را بخوانید. چرا سایت ها و برخی از مردم خارج اینکار را مجاز می دانند : 1) به نظر من، نخستین دلیل این گونه سایت ها، ممکن است کسب درآمد باشد! تنها خدا می داند که از این طریق (***) چه درآمد های کلان نامشروعی به دست می آید. 2) از طرفی من فکر می کنم که در دنیا، سیاستی وجود دارد که می خواهد مردم جهان را به سوی بی مذهبی بکشاند. 3) یک مسأله مهم: پیروان دین مسیحیت، عقیده دارند که، حضرت مسیح (ع) در طول دوران حیات، مشکلات و مصائب فراوانی را تحمل نموده است، و بار گناهان همه پیروان خود را چه در دوران خودش و چه در آینده، به دوش می کشد.بنابراین، تفکری در ذهن غربی ها (مسیحیان) هست به این معنی که از همه لذت های دنیوی باید تا آنجا که کاملا ارضا بشوند استفاده کنند و از آنجا که جور گناه انشان توسط فرد دیگری کشیده شده است، دیگر بر آنان حرجی نیست! من عقیده دارم که علم مطلق، خداست. و همه ما دارای علم نسبی هستیم. وقتی علم مطلق می گوید که این کار درست نیست، شما انتظار دارید که ابتدا علم نسبی، آن را به اثبات برساند و بعد آن را بپذیرید؟ مذهب، همیشه یک قدم از علم فراتر بوده است زیرا مسائلی بوده که ابتدا دین و مذهب آنها را مطرح نموده است، سپس دانشمندان به دنبال آن چیز رفته اند و آن را کشف نموده اند. تا همین 20، 30 سال پیش غربی ها عقیده به ختنه کردن پسران نداشتند و در این زمان به فواید این کار پی بردند. بنابراین، ندانستن چیزی از سوی ما، دلیل بر این نیست که بگوییم آن چیز درست نیست. شاید عقل و دانش ما به آن قد نمی دهد. احساس گناه بعد از خودارضایی، یک امر فطری هست. شما نمی توانید به کسی بگویی که احساس گناه نداشته باشد مگر آنکه قلبش، از گناه آلوده شده باشد و همین احساس گناه و عذاب وجدان، نشان دهند این است که هنوز دیر نشده و خداوند، حاضر است که توبه شما را بپذیرد و به نظر من، احساس گناه و عذاب وجدان، خود محرکی است برای تحول در انسان. من به همه شما عزیزان یک نصیحت برادرانه دارم و آن اینکه، هر از گاهی به درون خودتان مراجعه کنید. تفکر، خودش موهبت بزرگی است که در اختیار انسان نهاده شده است. کمی به خودتان و آنچه در پیرامون شما می گذرد بیندیشید و بهترین زمان برای تفکر، شب ها است. قبل از اینکه به خواب بروید. وقتی همه جا ساکت و آرام می باشد و آن وقت شما هستید و خدای خودتان. آن وقت متوجه می شوید که بله؛ خدایی هم هست. خدای بزرگی که همیشه با شماست، حتی در خلوت هایتان. برخی هم عقیده دارند که سرکوب میل جنسی، عوارضی بد تر از خودارضایی دارد. آقای یا خانم محترمی که این پیام را گذاشتی و البته پیامتان طولانی تر از این بود و برای اثبات گفته ات از نظریه شخصی چون «فروید» ( فکر کنید فروید کی هست که حرفش استناد داشته باشد من فروید را یک روانپریش ، عقده ای می دانم ) گواه آوردی, این حرف شما، یعنی نقض سخن خداوند بزرگ و پیامبر (ص). زیرا ایشان از قول خداوند می فرمایند: «ای جوانانی که شرایط ازدواج برای شما فراهم نیست، راه عفت و پاکدامنی پیش بگیرید.» باز هم تکرار می کنم. آیا ما بالاتر از پروردگار هستیم که سخنی بالاتر از آنچه او فرموده است بگوییم. لطفا ابتدا یک نفر از شما منتقدین این مسأله را برای من مشخص کند.لطفا از نظریات اشخاصی چون «فروید» که مکتب آن رد شده است استفاده نکنید. سعی کنید از مکاتبی چون اسلام استفاده کنید که تا ابد زنده است و هیچ مکتبی بالاتر از آن نیست. من چه مذهبی باشم، چه نباشم. به نظر شما من چرا باید این حرف ها را برایتان بزنم؟ جز اینکه این را وظیفه ای بر دوش خود می دانم؟ اصلا چرا شما باید به خاطر اختلاف نظر با یک قشر خاص، خودتان را فدا کنید؟ مضرات و عوارض استمنا 1) احساس گناه : ممکن است تصور کنید که این احساس، عارضه چندان مهمی نیست، اما همین عارضه، عوارض خودش را به دنبال دارد از جمله احساس شکست، احساس ناتوانی در برابر نفس و احساس تنفر از خود که این عوارض، عوامل مخرب روحی می باشند. 2) انزال زودرس: که از مهمترین عوارض استمنا می باشد. بدین معنی که یک مرد، زود تر از همسرش به انزال برسد. یک سری از مشکلات زوج های جوان که منجر به طلاق می شود، بر سر همین مسائل جنسی می باشد و اینکه این زوج ها نمی توانند یکدیگر را از لحاظ جنسی به خوبی ارضا نمایند. 3) عدم نغوظ کامل: هم یکی از عوارض استمنا می باشد. در اطراف آلت تناسلی، عضلاتی وجود دارد، که به هنگام نغوظ، آلت را راست و به سمت بالا می کشند و نگه می دارند. اما این عضلات در اثر استمنا، فرتوت و فرسوده خواهند شد و در نتیجه شخص، نمی تواند نغوظ کاملی داشته باشد و در نهایت، اغلب با همان آلت تناسلی شل و افتاده، به انزال می رسند که این عمل هم، در حین انجام عمل جنسی با همسر، موجب مشکلاتی برای مرد خواهد شد. 4) فشار به اعصاب مغز: ، بدنتون تکان های غیر عادی و غیر ارادی پس از به دلیل فشاری است که عمل استمنا، به مغز وارد می آورد. 5) کاهش قوای جسمی: هر قطره منی از 30000 قطره خون درست شده است. حالا حساب کنید که چند قطره منی در هر انزال از بدن شما خارج می شود، و آن را در 30000 ضرب کنید. همین انزال های مکرر بوسیله استمنا، موجب کاهش قوای جسمی انسان می گردد. 6) مشکل در روابط جنسی با همسر: وقتی بدن شما به استمنا کردن عادت کرد، شما دیگر تمایلی به ایجاد رابطه با جنس مخالف نشان نمی دهید، و در واقع، به جنس مقابل، به عنوان وسیله ای برای استمنا کردن نگاه می کنید. و همین امر، باعث بروز مشکلاتی در روابط جنسی با همسرتان خواهد شد. 7) غوطه ور شدن در خیالات: باید توجه داشته باشید که انسان، از طریق مغز خود نیز به استمنا کردن می پردازد. احتمالا برایتان پیش آمده است که با فرو رفتن در افکار جنسی، آلتتان راست و بلند می شود. در حین انجام عمل استمنا، شما شریک جنسیتان را در فکر خود می سازید و همین امر در دراز مدت، باعث خیال پردازی در فرد می شود. احتمالا پیش آمده که مدت ها در گوشه ای نشسته اید و در افکار جنسی، غوطه ور شده اید. همین عارضه، خود عوارض دیگری چون افسردگی، کسلی و بی حالی را به دنبال دارد. بیماری های پوستی: مسلم است که بر روی اندام بدن انسان، میکروب های فراوانی وجود دارد. شما با مالش دست بر روی آلتتان، موجب انتقال میکروب های دست به آلت و بالعکس خواهید شد، که همین امر موجب بروز بیماری های پوستی بر روی آلت و سایر نقاط بدنتان خواهد شد. به وجود آمدن جوش هایی روی آلت تناسلی یا زخم شدن آن، از نمونه های عوارض پوستی می باشد.

فرضیه علمی در مورد بدن جن


مـعـمـر بن خلاد گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم : و عرضکردم : قربانت گـردم مـردى در مـیان جمعى است و سخنى بمیان آید و آنها شوخى کنند و بخندند؟ فرمود: بـاکـى نـیـسـت تـا آنـجا که نباشد و گمانم که مقصودش فحش بود (یعنى در صورتیکه بـفـحـش و هـرزه گـوئى نـکـشـد، و فـحـش در آن نـبـاشـد) سـپـس فـرمـود: هـمـانـا رسـول خـدا (ص ) ایـنـگـونـه بود که عرب بیابانى نزدش مى آمد و هدیه اى برایش مى آورد و هـمـانـجـا مـى گـفـت : بـهـاى هـدیـه مـا را بـده ، پـس رسـول خـدا (ص ) مـى خندید، و هر زمان که اندوهگین مى شد مى فرمود: آن عرب بیابانى چه شد؟ کاش نزد ما مى آمد.

فرضیه علمی در مورد بدن جن
 سوالی که همیشه در مورد جنس بدن جن در ذهن بشری که به و جود اون به هر صورتی ایمان داره مطرح میشه این هست موجودی که دارای شعور بالغه و تکلیف هست دیده نمیشه و میتونه از درهای بسته عبور کنه و فکرهارو بخونه و روی ادراک و احساسات انسان تاثیر بگذاره در بدن انسان بیماری یا شفا ایجاد بکنه و حتی باعث مرگ انسان بشه چه چیزی میتونه باشه

دوستان عزیز همه این مطالب دارای توضیح علمیه قبل از هر چیز باید نظریه ملاصدرا رو در مورد جن توضیح بدم که اولین و منحصر به فرد ترین نظریه علمی در مورد جن هستش که توسط فکر بالغ و عقل درشت یک دانشمند ایرانی مطرح شده
اون معتقده که جن دارای جسمی شبیه بخار آبه که میتونه با غلیظ شدن دیده بشه و با رقیق شدن غیب بشه
از زمان ایشان نا اکنون شاید نمیشد این جسم رو تخیل کرد چرا که تا همین اواخر صورت دیگر ماده بنام پلاسما کشف شده . ببینید دوستان پلاسما صورت دیگر ماده هستش که در اون اتمهای جسم مورد نظر فاقد الکترون های گردان دور هسته هستند و یا تعداد اونها خیلی کم هستش برای همین هست که پلاسما در حالت طبیعی بسیار ناپایدار هست در بعضی مواقع حتی قادر به عبور از اجسام جامد و مایع و گاز هم هستش در مورد این ماده نظریات فروانی وجود داره ولی همه دانشمندان در مورد وجود اون متّفق القول هستند شواهدی وجود داره که نشون میده این ماده عجیب در زمان آزاد شدن انرژی فراوان به وجود میاد مثلا 10 سال پیش هنگام خالی شدن باطریهای عظیم اتمی در آمریکا از به وجود آمدن این ماده تصویر برداری شد .
 در ایران در منطقه ای استان کردستان و ایلام که در منطقه ای بلند و مرتفع واقع شدند بارها و بارها (البته در تلوزیون  ایران هم این نشون داده شد)در هنگام رعد و برق مردم محلی اشیا مدور و داغی رو دیدند که از آسمان به طرف زمین حرکت کرده و از شیشه ها عبور کرده و در سقف چوبی خانه ها ایجاد آتش سوزی نموده و جراحات ناشی از سوختگی در افراد ایجاد نموده که شواهد نشان دهنده ایجاد پلاسما هست که از تخلیه سریع انرژی الکتریکی و از بین رفتن الکترون های گازهای اطراف میدان الکتریسیته و تبدیل اون به پلاسما است
پس به این نتیجه میرسیم که تمامی پلاسماهایی که تا اکنون دیده شده اند داری این خصوصیات بودند

1- آنها مدور و معلق بودند
2- آنها داغ و درخشان بودند
3- حضورشان موقتی و بلا فاصله از بین میرفتند

البته منیر و داغ بودنشان به واسطه گرما گرفتن و گداخته شدن آنها از انرژی که اونها روبه وجود آورده بوده که همون طور که میدونید رعد و برق بسیار داغ و گرمای عظیمی دارد مدور و کروی بودنشون هم به علت چگالی اندک پلاسما و و گازی شکل بودن اونها است چرا که احتمالا ملکولها و اتمهای هوای اطراف جرقه الکتریکی طی شرایطی با از بین بردن الکترون ها(البته طبق نظریه ای که پلاسما رو اتمهای بدون نترون و پروتون میدونه این نیرو باعث از بین رفتن نترون اتم میشه )تبدیل به پلاسما شدند و گازی بودن اون اجسام به این خاطر هست و اونها رو کروی نشون میده
و در نهایت زود از بین رفتنشون هم به خاطر این هست که اونها بعد از مدتی نچندان طولانی الکترونهای خودشون رو از مواد مشابه خودشون در یافت و دوباره تبدیل به ماده اولیه تشکیل دهنده خودشون میشن مثلا اگر فرض بگیرید هیدروژن در معرض این جرقه قرار بگیره و الکترون های خودش رو از دست بده اون تبدیل به پلاسمای هیدروژن میشه و چون تمایل به گرفتن الکترون از دست داده داره از هیدروژن اطراف شروع به گرفتن الکترون میکنه و دوباره تبدیل به هیدروژن میشه پس ناپدید میشه این فرایند تبدیل این گاز به پلاسما لزوما یک واکنش هسته ای ناقص با انرژی کمه که در اون هیچ هسته ای شکافته نمیشه و هیچ هسته ای هم با هم مخلوط نمیشه پس ما نه واکنش فوزیون رو داریم نه فیسیون ماده ای که بعد از این واکنش به وجود میاد همون پلاسمای نادر و ناپایدار هستش
حالا منظورم از مطول کردن این مسئله بیان فرضیه علمی وجود پلاسما بود حالا با وجود این فرضیه ما اقدام به خلقت ذهنی بدن جسمانی جن میکنیم .

طبق اطلاعات ما جن از حرارت مسموم آتش آفریده شده همون طور که انسان از گل یعنی خاک آمیخته با آب که این در قرآن به این معنی هستش که فرایند به وجود آمدن مخلوقات رو به ما میگه که به اعتقاد من تمام این معانی با توجه به سرمنشع خداوندی این کلمات همه و همه دارای توجیه فیزیکی و علمی اگر توجیه نمیشن ناشی از ناقص و یا غلط بودن این علوم مثل فیزیک و شیمی و ... هستش ببینید خلقت انسان رو اگر ما ببینیم در قران به فرایندی اشاره میکنه که طی اون عنصر آب و خاک (که معلوم نیست منظور قرآن چه نوع آب و خاکی ایست ) با هم خلط و انسان آفریده میشه و همچنین خلقت جن که در اون از حرارت مسموم (غلیظ) آتش ((که صورتی از انرژیه)) خلق میشه پس این نشانه ها در مورد خلقت جن یعنی حرارت آتش مسموم بسیار شبیه ماده جدید الکشف پلاسما است یعنی هم حرارت داره هم ناپایدار و از انرژی زیاد به وجود اومده است البته من نمیگم لزوما جسم جن از پلاسما هستش چرا که پلاسمایی که ما دیدیم ماده ای بسیار ابتدائی و اولیه است یعنی شاید جسم جن همون پلاسما باشه ولی از نوع پیچیده و منحصر به فردش درست مثل دیگر مواد مثلا ما اشکال مختلف ماده رو در فیزیک و شیمی با هم مخلوط و تحت شرایطی به مواد دیگر تبدیل میکنیم مثلا ما شیر مایع رو تحت شرایطی در حظور عوامل میکرو ارگانیک باکتریایی تبدیل به ماست میکنیم که اصلا شرایط شیر رو نداره یا تبدیل به کره جامد و کشک کاملا جامد میکنیم پس اگر قدرت و توانایی داشته باشیم با پلاسما هم همین کار رو میکنیم و ماده پلاسمایی جدیدی به وجود میاریم
حالا طی این فزضیه جن میتونه ناپدید و از جهاتی هویدا بشه پس ما الان طی این فرضیه ماده ای داریم که مثل بیشتر مواد شکل خاصتی نداره جاذبه تاثیر چندانی روی اون نداره میتونه به هر شکلی در بیاد چون اون شبیه به گازه و از جهاتی شبیه به آب میتونه از خودش نور بده و گداخته بشه میتونه از منافذ بسیار ریز جامدات به راحتی عبور کنه مثلا دیده شده که از شیشه عبور میکنه که همه این کار ها رو جن هم میتونه انجام بده

حالا فرضیه تکوینی بدن جن :

همینطور که میدانیم روح انسان دارای قدرتی است که تا هنگامی که به بدن وابستگی یا علاقه داره بدن رو در حالت حیات قرار میده و اصطلاحا فرد زنده هستش در حقیقت زنده بودن ارگانیکی بدن وابسته به علاقه روح به بدن هستش و این روح است که باعث ادامه حیاط زمینی میشه به محض اینکه بدن در شریطی قرار بگیره که روح نتونه به اون بستگی داشته باشه روح از بدن قطع علاقه پیدا میکنه و فرد عملا میمیره و بدنش یک ارگانیسم مرده محسوب میشه و همینطور این موضوع در مورد جن هم تعمیم داره یعنی این روح جن هستش که باعث تداوم حیاط به جسم شبه پلاسمائیش میشه من طی تحقیقاتم به این نظریه برخورد کردم که جسم جنها پدیده ای پلاسمائی است ما بین ماده و انرژی ، یعنی جسم اون در حقیقت ماده ای است ناپایدار که بلافاصله تمایل به تبدیل شدن به انرژی داره برای همین هم هست که این موضوع که ((جنها نیازی به قبرستان ندارند چون بلافاصله بعد از مردن جسدشون میسوزه ))یعنی طبق تعریف فیزیک تبدیل به انرژی میشه درست مثل پلاسما که به شدت ناپایداره .
البته اینم بگم که دانشمندان معتقدند که میشه در شرایط آزمایشگاهی پلاسمائی رو ساخت که پایدار باشه و تبدیل به انرژی یا ماده اولیه خودش نشه .حالا برمیگردیم سر بحث خودمون تعلق خاطر یا علاقه روح جن به بدنش باعث میشه که جسم جن در حالت معلق بین ماده و انرژی بمونه بنابر تعریف اصل بقاء ماده و انرژی پدیده ها یا ماده هستند یا انرژی ولی جسم جنی ماده ایست مابین ماده و انرژی و این دست خود جن هستش که بیشتر به انرژی متمایل بشه یا به ماده ولی در هر دوصورت ظاهرا محدوده زمانی در اون وجود داره مثلا طبق روایات گفته میشه جنها به هر صورتی در میان (البته در صورتی که تجسد واقعی و قابل رویت برای همه پیدا کنن و نه صور تخیلی که ما ممکن ببینیم که بعدا مفصلا توضیح میدم) ولی این تجسد کاملا موقتی است مثلا میتونن بصورت پدر یا مادرتون در بیان و شما اونها رو ببینید ولی دوباره ناپدید میشن و دائما به این صورت نمیتونن بمونن که این اصل با فرضیه گفته شده قابل توجیه یعنی از اونجائیکه خلقت جن از آتشه((که صورتی از انرژیه)) جسم اونها بشدت متمایل به تبدیل به انرژی شدنه و نمیتونه خیلی به صورت ماده باقی بمونه و این محدودیت زمانی داره .
منبع: jadocity.blogfa.com 
 

 
مطالب مرتبط: 

ضرب المثل های حقوقی

هـر کـه خـشـمـى را فـرو خـورد کـه بـتـوانـد آن را اعمال کند (و از طرف خود انتقام بگیرد)، خدا روز قیامت دلش را از رضاى خود پر کند.

امام صادق علیه السلام
 


ضرب المثل های حقوقی


 1_قانون سه روز پیرتر از دنیاست (استونی)

2_قلم و جوهر بهترین شهودند (پرتقالی)

3_ قضاوت باید گوش بزرگ و دست کوچک داشته باشد (المانی)

4_حقیقت ، دختر زمان است  (ایتالیایی)

5_قانون غالبا دندان خود را نشان میدهد ولی گاز نمی گیرد (انگلیسی)

6_حقیقت سنگین است ، لذا عده ای معدود حاضرند انرا حمل کنند (عبری)

7_حقیقت را میتوان خم کرد ولی نمیتوان انرا شکست (ایتالیایی)

8_حرف حق شمشیری است برنده (فارسی)

9_قاضی که بی گناهی را محکوم  سازد , وجدان خود را محکوم کرده است (سوئدی)

10_حقیقت غالبا در یک استخر زشت پنهان است (چینی)

11_قانون چاه بی انتهاست ، هر که گرفتارش شد کارش ساخته است (چینی)

12_قاضی خوب همسایه بد است (امریکائی)

13_قانون روی میز است و عدالت زیر میز (استونی)

14_قانون مانند تار عنکبوت است ، سوسک از ان رد میشود ولی مگس گرفتار میگردد (چک)

15_قانون همه را می لیسد (اسکاتلندی)

16_حق پشت در منتظر است و باطل در جلسه شرکت میکند (انگلیسی)

17_حقیقت و گل سرخ هر دو خار دارند (اسپانیائی)

18_حق شناسی بار سنگینی است (اسکاتلندی)

19_حق بالاتر از قانون است (روسی)

20_قانونی که درباره شیر و گاو یک جور حکم کند , قانون نیست (انگلیسی)

21_حقیقت در ته چاه نهفته است (فرانسوی)

22_حقیقت گرزی است که فرود می اید و همه را میکشد (فرانسوی)

23_حق همیشه توفیق نیافته است ولی موفقیت همیشه بر حق بوده است (المانی)

24_حقیقت ، بهتر از طلاست (انگلیسی)

25_حقیقت ، مهر خداست (عبری)

26_حقیقت نیش می زند و دروغ درمان میکند (ایتالیایی)

27_حقیقت شبحی است که افراد بسیاری را از خود میترساند (المانی)

۲۸ـ اگر نمی خواهی سرت کلاه برود قیمت جنس را از سه مغازه بپرس (چینی)

۲۹ـ انکه تهمت میزند هزار بار میکشد ولی قاتل فقط یک بار میکشد (چینی)

۳۰ـ اگر مرد دنبال زن افتد به ازدواج گرفتار می شود ولی اگر زن به دنبال مرد افتد بدبخت و بیچاره می شود (عبری)

۳۱ـ از شوخی قاضی فقط خودش می خندد و همنشینش (ایتالیایی)

۳۲ـ بی عدالتی بها ندارد (استونی)

۳۳ـ بی عدالتی دایه پزشک است (المانی)

۳۴ـ تمام براهین دادگاهی قابل قبولند (ترانسوال)

۳۵ـ تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود (فارسی)

۳۶ـ اگر در جوانی سوزنی بدزدی در پیری پول خواهی دزدید (چینی)

۳۷ـ اگر وکیل دادگستری را با اردنگی پایین پله ها اندازید تا پایان عمر به شما خواهد چسبید (انگلیسی)

۳۸ـ تمام قوانین عادلانه نیست (اسکاتلندی)

۳۹ـ افتابه دزدها را به دار می اویزیم و به دزدان بزرگ درود می فرستیم (المانی)

۴۰ـ اگر میخواهی قاضی خوبی باشی باید به حرف های همه گوش بدهی (برزیلی)

۴۱ـ جهنم و محکمه عدالت همیشه باز هستند (المانی)

۴۲ـ از دو کس حقیقت را مپوشان یکی پزشک و دیگری وکیل عدلیه (فرانسوی)

۴۳ـ ازدواج زودش اشتباه است و دیرش اشتباهی بزرگتر (فرانسوی)

۴۴ـ انکه میدزدد به دار اویخته نمیشود بلکه انکه گرفتار میگردد به دار اویخته میشود (چک)

۴۵ـ چو بد کردی مشو ایمن ز افات   که واجب شد طبیعت را مکافات (فارسی)

۴۶ـ حق با زور است (انگلیسی)

47_هر جا که جامعه باشد ، حقوق هم است (لاتینی)

48_ اگر میخواهی بر اسرار مردی واقف شوی ، فقط از همسایگانش سوال کن (چینی)

۴۹ـ انسان نباید با چکش اهنین در خانه قاضی را بزند (المانی)

50_تمام اختلافات از « آری » و « نه » بر میخیزد (فرانسوی)

۵۱ـ برایی آنکه پیش روی قاضی قرار نگیری پشت سر قانون راه برو (انگلیسی)

۵۲ـ خدا می خواست ادمیان را تنبیه کند و قضاوت را به جانشان انداخت (روسی)

۵۳ـ «اشتباه» می تواند حتی از یک شکاف بگذرد ولی «حقیقت» در یک دروازه گیر می کند (اتازونی)

54_عدالت همیشه گرسنه است (بلغارستانی)

55_دل انسان اهن است و قوانین کشور کوره (چینی)

56_دزد مرتکب فقط یک جنایت شده , و انکه مالش به سرقت رفته مرتکب صد جنایت(زیرا به دیگران تهمت دزدی می زند) (ارمنی)

57_شوهر قانون است برای همسرش (روسی)

58_دزد به دزد میزند خدا خنده اش می گیرد (فارسی)

59_دزد , بازار را اشفته می خواهد (فارسی)

60_شمشیر عدالت غلاف ندارد (فرانسوی)

61_صدای جلنگ جلنگ پول غالبا صدای عدالت را از بین می برد (یوگسلاوی)

62_دزد از خانه مفلس خجل اید بیرون (فارسی)

63_عدالت از انچه در قانون نوشته شده معلوم می شود (چینی)

64_فقط پزشکان می توانند ادم بکشند و از کیفر در امان باشند (اسلواکی)

65_عدالت بی عدالتی می شود وقتی که بر سر یک نفر دو ضربه وارد کنی در حالیکه مستحق فقط یک ضربه است (بلژیک)

66_دزد ناشی به کاهدان می زند (فارسی)

67_دزد راه باش ، دزد سفره مباش (اذربایجانی)

68_عرف و عادت مادری است که همه باید از او اطاعت کنند (برنئو)

69_وقتی که رفیق ، قاضی شود باید فاتحه قانون را خواند (ایتالیایی)

70_دزدان بزرگ افتابه دزد را به دار می اویزند (چک)

71_عدالت بهتر از عبادت است (عبری)

72_دادگستری خیلی زیاد ، غالبا ستم خیلی زیاد است (فرانسوی)

73_عدالت کور است و کسی را نمی بیند (انگلیسی)

74_دزد خوب نگهبان خوب می شود (نگروئی)

75_روباه نباید موقع محاکمه مرغ قاضی دادگاه باشد (چینی)

76_ستم بر ستم پیشه عدل است و داد (فارسی)

77_ عرف و عادت قانون ثانوی است (لاتینی)

78_عرف و عادت قوی تر از قانون است (روسی)

۷۹_گواه شاهد صادق در استین باشد (فارسی)

۸۰_مهربانی بزرگتر از قانون است (چینی)

۸۱_مراسم و قانون همسایه یکدیگرند (مونتونگروئی)

۸۲ـ وقتی رشوه از در وارد می شود عدالت از پنجره فرار می کند (ترکی)

۸۳ـ وصیت نامه خطرناک تر از پزشک است , بسیاری از افراد بیشتر در اثر نوشتن وصیت نامه مرده اند تا به علت بیمار بودن (اسپانیولی)

۸۴ـ وکلا مانند درشکه چی ها نیستند ، انها انعامشان را قبل از حرکت می گیرند (اتازونی)

۸۵ـ وجدان بد در ان واحد تهمت زننده ، قاضی ، شاهد و به دارزننده است (هلندی)

۸۶ـ هر قدر بر تعداد قوانین افزوده شود به همان نسبت عده تبهکاران رو به افزایش می گذارند (چینی)

۸۷ـ هر کس بر بازوی عدالت بایستد با مغز بر زمین می افتد (چینی)

۸۸ـ وقتی که سراغ طبیب می روی سراغ قاضی هم برو تا وصیت نامه ات را تهیه کند (المانی)

۸۹ـ وکیل خوب همسایه بد است (فرانسوی)

۹۰ـ یک جیب پر از حق احتیاج به یک جیب پر از طلا دارد (چک)

۹۱ـ یک قاضی و چرخ گاری باید خوب چرب شوند (المانی)

۹۲ـ هرکجا قدرت هست در انجا قاضی هست (روسی)

۹۳ـ هیچ سارقی بدتر از یک کتاب بد نیست (ایتالیایی)

۹۴ـ وقتی پول حرف می زند حقیقت سکوت اختیار می کند (روسی)

۹۵ـ وارث وارث من , وارث من است (لاتینی)

۹۶ـ وجدان به اندازه هزار شاهد خوب و با ارزش است (ایتالیایی)

۹۷ـ هرگز با مرد نیرومند کشتی مگیر و مرد پولدار را به دادگاه مکشان (لاتویا)

۹۸ـ هر کس پول دارد بر حق است (لتوانی)

۹۹ـ هیچ قاضی ایی نجات نمی یابد مگر اینکه جهنم پر شده باشد (مونتونگرویی)

۱۰۰ـ یک دست پر از پول قوی تر از دو دست پر از حقیقت است (سوئدی)

۱۰۱_مکندگان خون مردم دو گونه اند : زالوها و ماموران مالیات (فرانسوی)

۱۰۲_وجدان اگر زخمی شد دیگر خوب شدنی نیست (چینی)

۱۰۳_وقتی که متهم قاضی شود فاتحه قانون خوانده شود (چینی)

۱۰۴_وقتی که قاطر قاضی می میرد همه به تشیع جنازه اش می روند ولی وقتی که خود قاضی می میرد هیچ کس به تشیع جنازه اش نمی رود (تازی)

۱۰۵ـ وجدان یگانه محکمه ایست که در ان به وکیل دادگستری احتیاجی نیست (انگلیسی)

۱۰۶ـ هرانچه حاکم عادل کند همه داد است (فارسی)

۱۰۷ـ همه برای عدالت ارزش قائلند ولی وقتی که می اید در را به رویش می بندند (سوئدی)

۱۰۸ـ ممکن است به حقیقت تو سری زد ولی هرگز نمیتوان خفه اش کرد (لاتینی)

۱۰۹ـ دیوانه جریمه می دهد و عاقل رشوه (اذربایجانی)

۱۱۰ـ قاضی و وکیل دو بال فرشته عدالت هستند (لاتینی)

این داستان ماه عسل چیست؟

امـام صـادق عـلیـه السـلام فـرمـود: على بن حسین بفرزندانش مى فرمود: از دروغ کوچک و بـزرگـش ، جـدى و شـوخـیـش ‍ بـپـرهـیـزید، زیرا آنکسکه در چیز کوچک دروغ گفت بدروغ بـزرگ نـیـز جـرئت پـیـدا کـند آیا ندانید که رسولخدا (ص ) فرمود: بنده (خدا) پیوسته راسـت گـویـد تـا خـدا او را صـدیـق نـویسد، و پیوسته دروغ گوید تا خدا او را کذب (و دروغگو) نویسد

 

 ماه عسل 

 

تا به حال به این فکر کردید که چرا به ماه عسل می گویند ماه عسل و چیز دیگری نمی گویند. ما بر آن شدیم که جواب این سئوال را برایتان پیدا کنیم که از این قرار است.

در کشور بابل در چهار هزار سال پیش رسمی وجود داشته است که بر اساس آن یک ماه پس از مراسم عروسی، پدر عروس برای دامادش یک نوع نوشیدنی شیرین که از عسل درست شده بود تهیه می کرده، آنها این ماه را ماه عسل می گفتند. امروزه این اصطلاح را برای ماه نخست ازدواج بکار می برند.

تخمین میزان آلزایمر

 امـام صـادق عـلیـه السـلام فـرمـود: على بن حسین بفرزندانش مى فرمود: از دروغ کوچک و بـزرگـش ، جـدى و شـوخـیـش ‍ بـپـرهـیـزید، زیرا آنکسکه در چیز کوچک دروغ گفت بدروغ بـزرگ نـیـز جـرئت پـیـدا کـند آیا ندانید که رسولخدا (ص ) فرمود: بنده (خدا) پیوسته راسـت گـویـد تـا خـدا او را صـدیـق نـویسد، و پیوسته دروغ گوید تا خدا او را کذب (و دروغگو) نویسد

 

 تخمین میزان آلزایمر

 

اگر مفهوم پیام تصویری ذیل را در کمتر از 30 ثانیه حدس زدید احتمال ابتلای شما به آلزایمر کمتر از 100 درصد خواهد بود.

سرگرمی / آیا میدانید احتمال ابتلای شما به آلزایمر چقدر است؟

متوجه نشدی؟

جدایی نادر از سیمین!

کنایه لاریجانی به شو‌خی‌های احمدی‌نژاد

  امـام صـادق (ع ) روایـت شـده که فرمود: بدرستى که مبغوض ترین خلق خدا آن بنده ایستکه مردم از زبانش پرهیز کنند

 کنایه لاریجانی به شو‌خی‌های احمدی‌نژاد

 

فارس:جلسه علنی امروز نمایندگان در حالی کار خود را آغاز کرد که پیش از آغاز جلسه علنی امیر پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت روز ارتش یعنی 29 فروردین در مجلس حضور یافته بود و به نمایندگان توضیحاتی را ارائه داده بود.

جلسه علنی امروز مجلس با حاشیه هایی همراه بود:

* قبل از آغاز جلسه علنی حسین نجابت گفت که نمایندگان استیضاح کننده شیخ الاسلام امضاهای خود را پس گرفتند اما همزمان با آغاز جلسه علنی و زمانی که هیئت رئیسه دستور کار جلسه امروز را قرائت کرد، استیضاح شیخ الاسلام اولین دستور کار امروز پارلمان اعلام شد.

* بعد از قرائت قرآن و ترجمه آیات عضو هیئت رئیسه مجلس اعلام کرد که نمایندگان استیضاح کننده امضاهای خود را پس گرفتند بر همین اساس امروز بررسی استیضاح نخواهیم داشت؛ اظهارات عضو هیئت رئیسه مجلس واکنش نمایندگان را به همراه داشت به طوری که حدود یک ساعت از وقت امروز پارلمان به بحث و تذکر و اخطار در مورد استیضاحی سپری شد که استیضاح کنندگان با توجه به مصالح کشور و وعده های صوتی و تصویری مرتضوی مبنی بر استعفا و به درستی آن را پس گرفته بودند.

* مصطفی کواکبیان بدون ذکر نام و در واکنش به حرف های کوچک زاده اظهار داشت: یکی دوست دارد وکیل الدوله باشد و آزاد است اما چرا دهان خود را باز می کند و یک سره فحش می دهد. وی می خواهد به یکی دیگر فحش دهد، از اصلاح طلبان صحبت می کند.

* سنایی نهاوند در جلسه علنی امروز شعرخوانی کرد؛ وی گفت: بی  روز تو نیست هرچه در عالم هست/ از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

علی لاریجانی رئیس مجلس بعد از شعرخوانی سنایی به به جانانه ای گفت و بعد هم خطاب به این نماینده اظهار داشت: به جای این اشعار ماده آئین نامه را بفرمایید.

* کاظم جلالی نماینده شاهرود هم هنگام بیان تذکرش گفت که می خواهم شوخی کنم؛ همه دعواها سر هیئت رئیسه است البته رئیس مجلس نسبت به این مسئله واکنش نشان داد و گفت: اخیرا مد شده در مجلس زیاد شوخی می کنند، اینجا جای صحبت ها و مسائل جدی است.

* دکتر مسعود پزشکیان که عضو کمیسیون بهداشت مجلس هم هست، در حاشیه جلسه علنی امروز عکس رادیولوژی یکی از همکاران خود را بررسی کرد. در هنگام بررسی عکس رادیولوژی یکی از نمایندگان توسط پزشکیان عکاسان سوژه را مناسب دیدند و همه با هم به عکاسی از این سوژه پرداختند.

* راهروهای امروز پارلمان نیز خالی از حاشیه نبود. زمانی که یکی از خبرنگاران با پرسیدن سؤالات جهت دار به سود فتنه سعی داشت بروجردی را وادار کند در خصوص پرونده کهریزک و مرتضوی سخنانی را بیان کند، بروجردی با زیرکی تمام سؤال این خبرنگار را که چند دقیقه به طول انجامید، پاسخ داد.

* در حاشیه جلسه علنی امروز و زمانی که یکی از نمایندگان از بانیان جلسه معروف باغ گیلاس بود، در راهرو حضور داشت، برخی افراد به شوخی به وی می گفتند چرا ما را به باغ گیلاس دعوت نکردید؟

حمله سایت حامی موسوی به پهلوی و اسراییل

  جمیل بن دراج گوید: از امام صادق (ع ) این قول خـداى عـزّوجـلّ را پـرسـیدم : (((اعراب گفتند ما ایمان آوردیم . بگو ایمان نیاوردید، بلکه بـگـویـیـد اسـلام آوردیـم ، تـا هنوز ایمان در دلهایتان نفوذ نکرده است ، 14 سوره 49))) فرمود: مگر نمى بینى که ایمان غیر از اسلام است

 

حمله سایت حامی موسوی به پهلوی و اسراییل

 

کیهان:مدیر یک شبکه ضدانقلاب تایید کرد که خوانندگان لس آنجلسی به جمهوری اسلامی اطلاعات می دهند.

«شهرام.هـ» سلطنت طلب، در تایید حرفهای یک شنونده که از افشای اطلاعات خوانندگان لوس آنجلسی توسط یکی از همین افراد خبر می داد، تایید کرد که برخی از خوانندگان با جمهوری اسلامی در زمینه مسائل اطلاعاتی همکاری دارند.

جرس با بیان اینکه «رضا پهلوی در مصاحبه با کانال 10 تلویزیون اسرائیل، از دولتمردان اسرائیل خواست تا به جای حمله به ایران، کمک های مالی و تکنولوژیکی خود را به مخالفان رژیم اختصاص دهند»، نوشت: ظاهراً او ناامید از کمک های آمریکا و غرب دست کمک به سمت اسرائیل دراز کرده است. اما باید پرسید آیا برای مبارزه می توان به هر ترفندی متوسل شد؟ رژیم اسرائیل به دلیل حمایت مالی و معنوی غرب از زمان تأسیس تاکنون دارای کارنامه سیاهی در مورد رعایت قوانین سازمان ملل و حقوق بشر است. کلیه قطعنامه هایی که بر علیه اسرائیل به سازمان ملل رفته است توسط آمریکا وتو شده است و اسرائیل تنها حکومتی است که در دنیا فراتر از قوانین و چارچوب های بین المللی رفتار می کند.

نویسنده اضافه می کند: دولت اسرائیل یک دولت نژادپرست است و حتی حقوق شهروندان مناطق تحت اشغال خود را به رسمیت نمی شناسد و با خودی و غیر خودی کردن شهروندان خود و جداسازی جنسیتی مورد انتقاد بزرگترین حامی خود، یعنی آمریکا قرار گرفته است. تلاش دولت اسرائیل و حمایت پشت پرده آن از حرکت های جدایی طلبانه در آذربایجان و کردستان و همچنین ارتباط نظامی با گروه تروریستی جندالله، همگی نشان از نیت پلید اسرائیل برای تجزیه ایران دارد.

عجیب ترین خانواده در ایران

سعدان گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : چیست آن که ایمان را در بنده پایدار کند؟ فرمود: ورع و پارسائى (و پرسیدم ) آنچه که او را از ایمان بیرون بود چیست ؟ فرمود: طمع است 

 

عجیب ترین خانواده در ایران 

 

این خانواده عجیب تا به حال با هیچ انسانی غیر از خودشان معاشرت نداشته‌اند، ساندویچ و غذاهای امروزی نخورده‌اند،‌موبایل را به چشم ندیده‌اند و تمام این اتفاقات در سال ۱۳۹۰ در مرکز شهر مشهد افتاده است تنها همبازی آن ها در تمام این ۳۵ سال تعدادی گوسفند زنده بودند که پدر آن‌ها برای‌ رهایی از تنهایی برایشان گرفته بود عجیب‌تر از تمام این حوادث ثروت هنگفتی است که حالا پدر خانواده برای آنها به ارث گذاشته پسر دوم خانواده برای اولین بار به تنهایی از در منزل خارج شد. او حاضر شد حقایقی شگفت‌انگیز را از این خانه مرموز در اختیار ما قرار دهد

شروع اسارت

لباس سفید عروسی به تن داشت که پا در خانه‌ای طلسم‌شده گذاشت. دختر روستایی به اصرار پدر و مادرش با مردی ازدواج کرد که همسری نازا داشت و نمی‌دانست که بعد از مراسم ازدواج برای همیشه روستای‌شان را ترک خواهد کرد. باور کردنی نیست حتی اگر واقعیت داشته باشد! ۱۹ سال بیشتر نداشت که مردی در خانه‌شان را زد، کارمند بود و می‌خواست با این دختر جوان و شاداب ازدواج کند، وقتی شنید قرار است هووی زن نازایی شود به گوشه‌ای پناه برد، می‌دانست خودش حق انتخاب ندارد و پدر و مادرش با تصور اینکه خواستگار کارمند است و حقوقی دارد وی را به او خواهند داد. بار سفر را بستند تا به مشهد بروند، حتی اشک‌هایش خشک شده بود.

شاید باید به خاطر تنهایی‌هایش گریه می‌کرد، به‌خود دلداری می‌داد تا تصور کند شوهرش فرشته است که می‌خواهد به او پرواز‌کردن یاد بدهد. با دنیایی از امید عروس شد. ۳۵سال پیش بود که در خانه‌‌ای با دیوارهای سیمانی و شیروانی زنگ‌زده‌ای باز شد و نوعروس با پای گذاشتن روی موزائیک حیاط برای همیشه زندانی شد. در نخستین حکمی که از سوی شوهرش صادر شد باید نه تنها با خانواده‌اش برای همیشه قطع رابطه می‌کرد بلکه حق خروج از آن چهاردیواری را نداشت. مرد رفتار عجیبی داشت، نوعروس جوان بود و خواست یاغی‌گری کند که زیر مشت و لگدهای شوهر چاره‌ای جز تسلیم ندید، همان سکوت نخست کافی بود تا دیگر جرات نداشته باشد یک کلمه‌ای حرف بزند.

نو عروس همراه با دیوارها و ‌ثانیه‌ها روز به روز فرسوده‌تر می‌شد در فضای سرد و بی‌روح خانه متروکه. وقتی برای نخستین‌بار باردار شد تصور کرد دوران بدبختی‌ها تمام شده است، می‌دانست شوهرش بچه‌دوست دارد و همین می‌تواند در زندان را به روی او باز کند و پر پرواز را به او بدهد. این روزنه امید نیز رنگ باخت چون پدر خانواده نه تنها در زندان را باز نکرد بلکه دختر و ۳پسرش را نیز به سرنوشت مادرشان گرفتار کرد.

مادر زندانی

خانه پر از سکوت بود، همه از پدر وحشت داشتند، همسایه‌ها این خانه را یک معما می‌دانستند، بچه‌ها تنها زمانی دیده می‌شدند که به مدرسه می‌رفتند. پدر هرازگاهی به خانه سرکی می‌کشید و خرید بر‌عهده خودش بود، هر بار می‌آمد آشغال‌هایی با خود همراه داشت و در گوشه‌‌ای از حیاط می‌گذاشت، روز به روز خانه شیروانی‌دار پر از زباله می‌شد تا جایی‌که ماشین پیکان زیر همین آشغال‌ها مدفون شد.

بچه‌ها حق بازی حتی در حیاط خانه را نداشتند بیشتر با نگاه بود که با هم حرف می‌زدند وقتی نمره‌های‌شان۲۰ می‌شد انگیزه‌ای برای خوشحالی نداشتند انگار سلام‌دادن را یاد نگرفته بودند و در یک جزیره ناشناخته تنهای تنها بودند. کتک‌خوردن از پدر یک عادت شده بود، وقتی پای در خانه شیروانی می‌گذاشتی باور نمی‌کردی خانواده در آن زندگی می‌کنند، بوی بد زباله و فاضلاب همه را به عقب می‌راند انگار مادر خانواده نیز روحیه‌ای برای تمیزی نداشت، همه جا را خاک گرفته و زیبایی حیاط خانه لابه‌لای تپه‌ای از زباله گم شده بود.

بچه‌ها یکی پس از دیگری با نمرات ممتاز دیپلم گرفتند و تنها بهانه‌ برای خارج‌شدن از خانه را نیز از دست دادند. همه می‌دانستند قفل این اسارت روزی شکسته خواهد شد، پدر خانواده بدبین‌ و سخت‌گیرتر شده بود تا اینکه بیمار شد و خیلی زود خود را تسلیم سرنوشت مرگ کرد. طلسم شکست، وقتی مادر و بچه‌ها شنیدند زنگ پرواز نواخته شده است حتی به‌‌دلیل مرگ پدر قادر به گریه نبودند.

دیدار پس از ۳۵ سال

در آهنی زنگ‌زده با صدای خشکی باز شد و آنها برای همیشه آنجا را ترک کردند، صحنه دیدار زن با خانواده روستایی‌اش آن هم بعد از ۳۵ سال زندگی در زندان. بچه‌ها انگار از دنیای دیگری آمده‌اند، هیچ‌کس را نمی‌شناختند و نمی‌دانستند در مهمانی‌ها چه رفتاری داشته باشند. خانه پر از سکوت دیگر جای‌ماندن نبود جالب این که مشخص شد پدر سخت‌گیر نزدیک به یک میلیارد تومان برای زندانی‌هایش ارثیه گذاشته است. با مرگ مرد‌ مرموزی در مشهد، راز زندگی وحشتناک خانواده‌‌اش در یک خانه متروکه و فرسوده فاش شد. همسر این مرد از همان روز نخست ازدواج در خانه زندانی بوده و بچه‌هایش نیز مانند او، مطیع دستورات پدر سلطه‌گر بودند. وقتی ماموران کلانتری شهید فیاض‌بخش مشهد وارد خانه شیروانی شدند باور نمی‌کردند داستان زندگی زنی با ۴ بچه‌اش در این خانه واقعیت داشته باشد.

زندگی‌ام سوخت

زن ۵۴‌ساله با چهره‌ای تکیده، شادی کم‌روحی به چشم‌هایش داده بود و دل پردردی داشت، ۳۵‌سالی می‌شد که تنها مونس و هم‌دمش بچه‌هایی بودند که سرنوشتی بهتر از او نداشتند. این زن با ادبیات خاصی حرف می‌زند: «۱۹سال بیشتر نداشتم که با این مرد ازدواج کردم، از وقتی به این خانه آمدم جز بداخلاقی و بی‌اعتنایی ندیدم، باید با همه قطع رابطه می‌کردم، به کتک‌های شوهرم عادت کرده بودم و گریه‌هایم تنها با نوازش بچه‌ها آرام می‌گرفت». وی می‌گوید: «یک روز زن همسایه‌ آتش تنوری برای ما آورد، در را به آرامی باز کردم و آن را گرفتم، وقتی شوهرم متوجه شد آن را از دستم گرفت و به سرم کوبید، باور می‌کنید هم‌کلاسی‌های بچه‌هایم نیز جرات آمدن به در خانه را نداشتند، شوهرم آنها را هم کتک می‌زد.»

زن آهی کشیده و ادامه می‌دهد: «وقتی شوهرم نبود راحت‌تر زندگی می‌کردیم البته جرات خارج‌شدن از خانه را نداشتیم اما حتی اگر در خواب او را می‌دیدم از ترس می‌لرزیدم، ابتدا سعی می‌کردم خانه‌ای تمیز داشته باشم بعد که دیدم هر کاری می‌کنم پدر بچه‌ها اعتنایی ندارد و با جمع‌آوری زباله و رنگ‌نزدن به دیوارها خانه را به یک زباله‌دان تبدیل کرده من هم دل و دماغم را از دست دادم و خانه روز به روز خاک گرفته‌تر شد.» زن از رهایی لذت می‌برد و می‌گوید: «در این سال‌ها در هیچ مراسمی خانوادگی و فامیلی شرکت نکردیم، شوهرم وقتی بیرون می‌رفت روی در علامت می‌گذاشت و اگر بدون اجازه در باز می‌شد من و بچه‌ها را کتک می‌زد، در این مدت سلامت روحی و جسمی‌ام را از دست دادم و وقتی پدر بچه‌ها مُرد توانستم برادرها و خواهرانم را ببینم، یک آرزو بود که به آن رسیدم.»

وی از روز نخست آزادی می‌گوید: «باورم نمی‌شد مشهد این‌قدر تغییر کرده باشد، مهم‌تر از همه شنیدم یک‌میلیارد تومان ارثیه داریم که دیگر برای خوشبختی‌ ما فایده‌ای نداشت، ما از همه‌چیز محروم بودیم و حالا یک ثروت خوب داریم، اما کل دنیا را هم داشته باشیم دیگر فایده‌ای نداشت، چرا که زندگی‌ و سرنوشت‌مان سوخته و از این به بعد تنها شرایط بهتری خواهیم داشت و من از اینکه بچه‌هایم اجتماعی نیستند نگران هستم.»

گفت‌وگوی اختصاصی با پسر بزرگ خانواده اسیر در خانه شیروانی

پسری با عینک ته‌استکانی پیش روی‌مان نشست، ۳۲ سال دارد، اما رفتارش کودکانه است، به سختی داخل خانه شیروانی دعوت‌مان می‌کند. «مهدی» با استرس عجیبی جلوتر قدم برمی‌دارد، خانه کلنگی به فروش گذاشته شده است، در حیاط مقدار زیادی آشغال، تکه‌های آهن‌پاره، پلاستیک و نان خشک روی هم تلنبار شده. هر قدم که برمی‌داری تصور می‌کنی یا زیر پایت فرو خواهد رفت یا حیوان گزنده‌ای به تو حمله خواهد کرد. شاید پیش از فروش این خانه، دیوارهایش آوار شوند. زیرزمین مخوفی دارد، پای در اتاق پر از خاک می‌گذاریم که تلویزیون کوچکی در وسط آن قرار دارد، در یک قدمی‌اش پتویی کثیف می‌بینیl که انگار کسی زیر آن خوابیده است، مهدی می‌گوید برادرش دوست ندارد کسی را ببیند، از آنجا خارج می‌شوم و از مهدی می‌خواهم به همه سوالاتم جواب بدهد. مکث می‌کند، انگار نمی‌خواهد حرفی بزند، انتظار دارم از حالات چهره‌اش پی به راز درونش ببرم اما امکان ندارد. درحالی‌که چشمانش نشان می‌داد جواب منفی خواهد داد، ناگهان می‌پذیرد.

در اتاقی پر از تارهای عنکبوت می‌نشینم، نخستین سوالم ناشی از کنجکاوی‌ام بود:

چرا به سر و وضع خانه نرسیده‌اید؟

مهدی، نگاهش را به اطراف می‌چرخاند: در زندگی ما دیگر حوصله‌ای نبود که دست به تعمیرات بزنیم، نه مادرم و نه ما روحیه‌ای نداشتیم، ما تنها زنده بودیم، زندگی نمی‌کردیم.

چرا این شرایط را داشتید؟

پسر جوان انگار به سکوت عادت کرده‌است خیلی طول می‌کشد تا حرفی بزند: «ما از پدرمان وحشت داشتیم، ببینید یک خواهر و ۲ برادر دارم، هیچ کدام ازدواج نکرده‌ایم و همه‌مان به نوعی مشکل روحی و روانی داریم، مادرم که دختر روستایی بود همسر دوم پدرم شد آن‌ها ده سال با هم تفاوت سنی داشتند و هیچ‌وقتی نتوانستند زندگی خوبی داشته باشند.»

مادرت چه رفتاری با پدرت داشت؟

مادرم از پدرم می‌ترسید البته من و خواهر و برادرانم هم می‌ترسیدیم، مرد وحشتناکی بود.

مگر چه رفتاری داشت؟

پدرم خیلی سخت‌گیر بود و اجازه نمی‌داد از خانه بیرون برویم، کسی نیز حق نداشت به خانه‌مان رفت‌وآمد کند.

دلیلی نداشت؟

معتقد بود در خارج از خانه ما خلافکار و معتاد می‌شویم نسبت به مادرم نیز بدبین و شکاک بود، شاید راست می‌گفت، ‌ما الان
نه معتاد هستیم و نه خلافکار اما به جای آن روانی شدیم، ما یک عمر زندانی بودیم.

زندانی؟

منظورم زندانی‌شدن در همین خانه است، مادرم ۳۵سال پا از این خانه بیرون نگذاشت، من و خواهر و برادرانم نیز تنها اجازه داشتیم به مدرسه برویم و زود برگردیم.

در مدرسه دوستانی داشتی؟

در مدرسه هیچ‌وقت با کسی دوست نشدیم چرا که می‌‌دانستیم پدرم بفهمد بیچاره‌ایم.

ما تسلیم بودیم

معلمان‌تان علت این رفتارها را نمی‌پرسیدند؟

چون از نظر تحصیلی همیشه شاگرد اول بودیم و هوش و استعداد زیادی داشتیم از طرف معلمان و مدرسه مشکل خاصی احساس نمی‌شد و کسی شک نکرد در چه شرایطی زندگی می‌کنیم.

بستگان‌تان بی‌تفاوت بودند؟

آن‌ها هیچ رفت‌وآمدی به خانه‌مان نداشتند، همگی از پدرم دلخور بودند، بستگان مادرم که روستایی هستند جرات نداشتند به سراغ ما بیایند.

به روستای مادرت نرفته‌اید؟

اصلا، اعضای خانواده ما تا‌به‌حال به مسافرت نرفته، هنوز از مشهد خارج نشده‌ایم.

جایی را می‌شناسید؟

تنها از طریق تلویزیون شهرهای مختلف و مناطق تفریحی کشورمان را شناخته‌ایم.

خودت تمایلی به سفر داری؟

راستش را بخواهید دوست نداریم به مسافرت برویم، به‌این زندگی عادت کرده‌ایم، ببینید در ایام عید و تابستان همیشه در خانه زندانی بودیم، پدرم همه‌چیز را می‌خرید حتی حق بازی در حیاط را هم نداشتیم.

با پدرتان حرف می‌زدید؟

کتک‌های پدرمان تنها چیزی است که از او به یاد داریم، او اصلا اهل دردودل کردن و حرف‌زدن نبود.

با مادر و خواهر و برادرانت چطور؟

حرف نزدن یک عادت شده بود، هیچ‌یک از ما با هم چندان حرفی نمی‌زدیم، خیلی از چیزهایی را که می‌خواستیم و حتی انتظارات خود را از همدیگر با نگاه به هم می‌‌فهماندیم و زیاد صحبت نمی‌کردیم.

هم بازی‌ای نداشتید؟

تنها هم بازی‌های‌مان تعدادی گوسفند بودند که مدتی پدرم در حیاط خانه نگهداری می‌کرد اما بوی بد آن‌ها باعث شد همسایه‌ها اعتراض کنند و پدرم با دعوای مفصلی گوسفندان را با خود برد و باز تنها ماندیم.

پدر ولخرجی داشتی؟

اصلا، از روزگار خانه مشخص است که پدرم خسیس بود، در عمرم پول توجیبی نگرفته و هر چه خودش می‌خواست می‌خرید.

مادرت جر و بحثی نداشت؟

گاهی اوقات جر و بحث داشتند، پدرم خیلی عصبی بود و در آن سو مادری مطیع و آرام داشتم، هیچ‌وقت اختلافات آن‌ها جدی نشد، من و خواهر و برادرانم نیز تسلیم پدرمان بودیم و هیچ‌گاه گلایه‌ای نکردیم.

متوجه شدم جواب سلام من را ندادی، چرا؟

نمی‌دانم چقدر باید جواب این سوال را بدهم، دوست ندارم با کسی حرف بزنم، از زمان کودکی هم اگر بچه‌های همسایه‌مان سلام می‌کردند حق نداشتم جواب‌شان را بدهم چون پدرم راضی نبود با کسی حرف بزنم و اگر خلاف این را از من و دیگر اعضای خانواده‌ام می‌دید به حسابم می‌رسید.

در خرید لباس حق انتخاب داشتید؟

اصلا، در موقع لباس‌خریدن می‌گفت که نباید لباس شیک و مد روز باشد با اینکه پول به ما نمی‌داد همیشه تاکید داشت ولخرجی نکنیم.

وقتی خبر مرگ پدرت را شنیدی چه احساسی داشتی؟

ناراحت شدیم اما هیچ‌کدام گریه نکردیم چون اعتقادی به گریه نداریم، روز سوم مرگ پدرم همراه بستگان‌مان به قبرستان رفتیم خیلی سعی کردم به زور چند قطره اشک بریزم اما فایده‌ای نداشت.

ارثیه میلیاردی می‌تواند جایگزین سرنوشت تلخ زندگی‌تان باشد؟

بعد از مرگ پدرم بود که فهمیدیم یک میلیارد‌تومان ارث برده‌ایم. آن را تنها پشتوانه خودمان می‌دانیم.

با این پول چه می‌کنی؟

یک خانه به ارزش۳۵۰ میلیون تومان در مشهد خریده‌ایم که مادر، خواهر و یکی از برادرانم در آنجا زندگی می‌کنند.

پس تو و برادرت چرا اینجا هستید؟

می‌خواهیم این خانه را بفروشیم و برای همیشه آن را فراموش کنیم، اینجا مانده‌ایم تا برخی از اثاثیه‌مان را دزد نبرد، بعد از فروش حتما به همان خانه می‌رویم.

پدر خوب یعنی دکتر حسابی

از لحاظ روحی در چه شرایطی هستید؟

خواهرم سخت بیمار است، هم از لحاظ روحی و هم جسمی، باید مقداری از پول‌ها را خرج درمان او بکنیم.

می‌خواهی چه شغلی را دنبال کنی؟

هیچ فکری در این خصوص نکرده‌ام با این ارث باید خیال‌مان راحت باشد و نگران شغل نباشیم.

چه آرزویی داری؟

من هیچ آرزویی ندارم، موبایل هم ندارم.

درخصوص عشق چه می‌دانی؟

تا به‌حال عاشق نشده‌ام چون با کسی معاشرت نکرده‌ام.

می‌خواهی ازدواج کنی؟

معیار خاصی برای انتخاب همسر درنظر دارم؛ می‌خواهم صداقت داشته باشد و اگر روزی مثل پدرم خواستم به او ظلم کنم، سکوت نکند و حق خودش را بگیرد.

خودت مثل پدرت خواهی شد؟

امکان ندارد، من معتقدم باید به همسرم خیلی محبت کنم و زندگی‌ آسان و راحتی برایش فراهم کنم.

پدر خوبی برای بچه‌هایش خواهی بود؟

در مسئله این‌که آیا بچه‌دار می‌شوم یا نه باید بگویم تا به حال فکرش را نکرده‌ام، بچه خیلی خوب است و قول می‌‌دهم اگر روزی بچه‌دار شدم با بچه‌هایم دوست باشم، آن‌ها را به پارک ببرم، هر چه دوست دارند برای‌شان بخرم و حتی با آن‌ها در خانه‌ام بازی کنم.

وقتی پدرت زنده بود چه آرزویی داشتی؟

تنها آرزویم نمره‌های ۲۰ درس‌هایم در مدرسه بود که با گرفتن دیپلم آن هم با معدل ممتاز این‌سری از آرزوهایم نیز، مرده‌اند.

به موسیقی علاقه داری؟

هیچ اطلاعی از موسیقی ندارم اصلا اهل این جور چیزها نیستم، در این سال‌ها تنها تفریح من و خانواده‌ام تلویزیون بوده است.

خواهرت خواستگاری دارد؟

خواهرم تنها دل‌نگرانی من است، دختر بسیار خوب و مهربانی‌است اما هیچ‌کس به خواستگاری‌اش نیامده.

دلتنگ پدرت هستی؟

گاهی دلم برایش تنگ می‌شود اما دوست ندارم در مورد گذشته‌ها چیزی به خاطر بیاورم، بعد از مرگ پدرم تنها یک‌بار، آن هم روز سوم مرگش به قبرستان رفته‌ام.

تا حالا ساندویچ خورده‌ای؟

در مورد غذای بیرون و ساندویچ باید بگویم اعتقادی به این نوع غذاها ندارم.

کدام منظره‌ را دوست داری؟

در تلویزیون دیده‌ام دریا زیباست اما اطلاع زیادی از آن ندارم، تا حالا به ساحل دریا نرفته‌ام و نمی‌توانم در مورد دریا نظری بدهم.

چه رنگ‌هایی را دوست داری؟

رنگ‌های تیره و سورمه‌ای را بیشتر دوست دارم.

تعریفت از زندگی چیست؟

همان چیزی که در یک کتاب خوانده‌ام، زندگی یعنی فاصله بین نقطه تولد تا مرگ!

شعر دوست داری؟

اصلا اهل شعر نیستم، هوش و حواس شعرگفتن را ندارم.

به‌نظرت بهترین پدر کیست؟

یک پدر باید مثل دکتر حسابی باشد و بچه‌هایش را دوست بدارد. پدرم هیچ‌وقت به هیچ‌کس نگفت دوستت دارم، من هم تا به حال نگفته‌ام و بعید می‌دانم حاضر شوم از این جمله استفاده کنم.

آلبوم عکس‌های‌تان را که نگاه می‌کنی چه حسی پیدا می‌کنی؟

باید بگویم ما تا به حال اصلا عکس نگرفته‌ایم و به جز عکس‌هایی که همراه پدرمان می‌رفتیم می‌گرفتیم یعنی آلبوم عکس نداریم، پدرم می‌گفت عکس گرفتن یعنی مسخره‌بازی.

حرف دیگری نمانده، با دلی تکیده و غمگین می‌خواهیم از خانه پر از سکوت خارج شویم وقتی فضای به هم ریخته حیاط را می‌بینم و می‌پرسم چرا بخشی از آن‌جا خالی شده است می‌شنوم ، جای پیکان مدل ۵۷ پدرش است که سال‌ها زیر زباله‌ها بود و بعد از مرگ وی به‌عنوان خودروی فرسوده، فروخته‌اند.
مهدی، خیلی زود در را به روی من می‌بندد و داخل می‌شود، اما و اگر‌های زیادی در ذهنم رژه می‌روند و اینکه باید چنین حقیقتی را بپذیرم و تصور نکنم کابوس دیده‌ام.

 

گردآوری : گروه اینترنتی ببینین . کام

 

منبع : مجله ایده آل 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. مفهوم بیمار  و مار در ایران 
  2.  عجیب ترین جاذبه های توریستی جهان 
  3. عجایب علم نجوم 
  4. تاریخچه فضانوردی 
  5. دو مطلب از عجایب جهان 
  6. صومعه بتل یکی از سه کلیسای ترسناک 
  7. فضیلت عجیب بعضی از سوره ها و نتایج جالب آنها 
  8. کلیسای تسخیر شده توسط ارواح(صومعه وبرن) 
  9. شگفتی آفرینش آدم و فرشتگان 
  10. سه مطلب جالب از گوشه و کنار جهان

چهل کار که دخترها نمیتونن انجام بدن

حـضـرت باقر علیه السلام فرمود: که رسول خدا (ص ) فرموده : هرکس در یک شب ده آیـه از قرآن بخواند از غالفین نوشته نشود، و هرکس پنجاه آیه بخواند در زمده ذاکرین نـوشـتـه شـود و هر کس صد آیه بخواند در زمره قانتین نوشته شود، و هرکس دویست آیه بـخواند از خاشعین نوشته شود، و هر که سیصد آیه بخواند از فائزین نوشته شود، و هر که پانصد آیه بخواند از جمله مجتهدین نوشته شود، و هر که هزار آیه بخواند براى او (ثـواب انـفـاق ) یـک قـنـطـار از طـلا نـوشـتـه شـود و قـنـطـار پـانـزده هـزار مثقال طلا است ، که هر مثقالى بیست و چهار قیراط است که کوچترین آنها باندازه کوه احد و بزرگترین آنها باندازه آنچه میان زمین و آسمان است .


چهل کار که دخترها نمیتونن انجام بدن >>>

۱- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش …

۲- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری

۳- ۲۴ ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن …۴- بلند کردن چیزی

۵- پرتاب کردن

۶- پارک کردن

۷- خواندن نقشه

۸- دزدی کردن از بانک

۹- آرام و ساکت جایی نشستن

۱۰- بیلیارد بازی کردن

۱۱- پول شام رو حساب کردن

۱۲- مشاجره کردن بدون داد کشیدن

۱۳- مواخذه شدن بدون گریه کردن

۱۴- رد شدن از جلوی مغازه کفش فروشی

۱۵- نظر ندادن در مورد لباس یک غریبه

۱۶- کمتر از بیست دقیقه داخل یک دستشویی بودن

۱۷- دنده ماشین را با انگشت عوض کردن

۱۸- راه انداختن درست یک ویدئو

۱۹- تماشای یک فیلم جنگی

۲۰- انتخاب سریع یک فیلم

۲۱- ایستاده جیش کردن

۲۲- ندیدن فیلم هندی

۲۳- غیبت نکردن

۲۴- فحش ناموسی دادن

۲۵- نرقصیدن موقع شنیدن یک آهنگ شاد

۲۶- آرایش نکردن

۲۷- لاک نزدن

۲۸- صحبت نکردن وقتی که باید ساکت باشن

۲۹- سیگار برگ و یا چپق کشیدن

۳۰- درک کردن شوهر وقتی اعصابش خورده

۳۱- گریه کردن بدون آبریزش بینی

۳۲- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون

۳۳- تماشای اخبار و خوندن روزنامه

۳۴- نق نزدن

۳۵- لگد زدن

۳۶- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن

۳۷- اخ تف کردن

۳۹- خواستگاری رفتن

۴۰- از همه مهمتر موارد بالا رو قبول کردن



دختر خانوما نظر یادشون نره

گالری عکس ماشین

  اسـحـاق بـن عـمـار گوید: شنیدم از حضرت صادق (ع ) که مى فرمود: همیشه پدرم مى فرمود: پناه مى بریم بخدا از گناهیکه در نابودى شتاب کنند و مرگ ها را نزدیک سازند و خانه ها را ویران کنند و آنها: قطع رحم ، و آزردن و نافرمانى پدر و مادر، و واگذاردن احسان و نیکى است .

 

با سلام 

میخوام برای تنوع هم که شده در این قسمت گالری عکس رو قرار بدم.مجموعه ای از بهترین عکسها از لوکس ترین خودروها.این عکس ها به صورت مجموعه و به صورت فشرده میباشد که در هر مجموعه تقریبا ۱۵ تا عکس داره.من این عکس ها رو از سایت میهن دانلود گرفتم.برای دانلود به ادامه مطلب برید. 

 

ادامه مطلب ...

نشانه های عاشق شدن

ـمـران بـن اعـیـن گـویـد: از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام پـرسـیـدم از گـفـتـار خـداى عـزوجـل (کـه در سـوره دهـر آیـه 3 فـرمـاید:) (((همانا براه رهبریش کردیم یا سپاسگذار بـاشـد و یـا نـاسـپـاس ))) در پـاسـخ فـرمـود: یـا بـگـیـرد (و عـمـل کـنـد) پـس او (سـپـاسـگـزار و) شـاکـراسـت و یـا وانـهـد (و عمل نکند) پس او (ناسپاس ) و کافر است . 

نشانه های عاشق شدن 

 

عشق زیباترین حادثه ای است که در زندگی رخ می دهد. عشق لذتی اغلب مثبت است که موضوع آن زیبایی است، همچنین احساسی عمیق، علاقه ای لطیف و یا جاذبه ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می تواند در حوزه هایی غیر قابل تصور ظهور کند. وقتی کسی را دوست دارید علائمی در شما ظاهر می شود که وجود این عشق را تایید میکند. در این مقاله با ۱۲ نشانه اصلی که ثابت می کند عشق در قلب شما جوانه زده است و همچنین انواع عشق و تقسیم بندی آن ها آشنا خواهید شد. اگر این علائم را در خود دیدید دیگر به عشق خود نسبت به طرف مقابل شک نکنید و قدم های خود را استوارتر بردارید. 

 

۱- متن ها و اس ام اس های او را دوباره و دوباره می خوانید.

۲- وقتی با او هستید بسیار آهسته قدم می زنید.

۳- هر زمان که پیش او هستید، تظاهر به خجالتی بودن می کنید.

۴- وقتی به او فکر کنید، قلباتان تند تر و تند تر می تپد.

۵- زمانی که به صدایش گوش می دهید، بدون دلیل لبخند می زنید.

۶- وقتی او را تماشا می کنید، دیگر قادر به دیدن اطرافیانتان نیستید و فقط او را می بینید.

۷- شروع به گوش دادن به آهنگهای آرام می کنید.

۸- او همه فکر شما می شود.

۹- بوی او شما را به وجد می آورد.

۱۰- متوجه می شوید که زمان فکر کردن به او، همیشه به خود لبخند می زنید.

۱۱- حاضرید هر کاری برایش انجام دهید.

۱۲- هنگام خواندن این متن همواره فقط یک نفر در ذهن شما بود. اگر عاشقید دکمه لایک را کلیک کنید!

 

انواع عشق:

- عشق حیرانی – اصطلاح حیرانی (Agape) توسط مسیحیان اولیه (و به خصوص یونانیان، ریشه این کلمه یونانی است) برای اشاره به پذیرش بی قید و شرط و دوست داشتن یک فرد اطلاق شده است. این نوع از عشق بر اساس تصمیم و نه احساسات شکل می گیرد.

- عشق با وقار – نوعی رفتار مودبانه وموقرانه که در اواخر قرون وسطی در مورد خانم ها و عاشقان آنها به کار می رفت.

- عشق دروغین – نوعی عشق نادرست با هدف کسب مادیات(می توان مفهوم عشق را برای این نوع، قائل نشد.)

- عشق جنسی (eros) – میل جنسی نسبت به یک فرد

- عشق به خانواده – عشق به افراد خانواده و مهربانی به آنها

- عشق آزاد – رابطه جنسی بر اساس انتخاب فرد که محدود به ازدواج نمی شود

- شیفتگی – در عهد جدید به معنای عشق احساسی مشروط به کار می رود یعنی «دوستت دارم چون…»

- عشق افلاطونی – یک رابطه نزدیک که در آن رابطه جنسی وجود ندارد یا سرکوب یا محدود شده است.

- عشق ظاهری – رابطه عاشقانه ای که در آن پختگی لازم وجود ندارد و «راستین» نیست. این کلمه دارای بار معنایی منفی است و تاکید دارد که عشق در دوران جوانی معمولاً کمتر راستین و واقعی است.

- عشق به مذهب – تعهد و دوست داشتن خدا یا مذهب

- عشق رومانتیک – علاقه ای که ترکیبی از صمیمیت و میل جنسی است

- عشق راستین – عشق بدون قید و شرط یا انگیزه خاص. دوست داشتن فرد فقط به خاطر خود و نه رفتارها یا عقایدش. همچنین به عشق بی قید و شرط اشاره دارد.

- عشق یک طرفه – مهر عاطفه ای که یک طرفه است

- شهوت – عاطفه بر اساس شهوت و تمایل به ارضای نفس.

- عشق لحظه ای – عشقی که در لحظه ای که فرد برای اولین بار با فردی تماس می گیرد به وجود می آید. از این عشق به مراتب در داستان ها و ادبیات یاد شده است و به “ love at first sight ” معروف است.

- عشق مستلزم فداکاری – فداکاری و گذشتن از جان یا چیز با ارزش دیگری بر مبنای عشق.

 

تقسیم بندی انواع عشق:

۱- اروس(eros): عشق شهوانی – عشق به زیبایی – فاقد منطق – عشق فیزیکی که بواسطه جذابیت و کشش های جسمانی و یا ابراز آن بطور فیزیکی نمایان می گردد -همان عشق در نگاه اول – با شدت آغاز شده و به سرعت فروکش می کند.

۲- لودوس(ludus): عشق تفننی – این عشق بیشتر متعلق به دوران نوجوانی می باشد – عشق های رمانتیک زودگذر – لودوس ابراز ظاهری عشق می باشد – کثرت گرا نسبت به شریک عشقی – به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمی گرداند -رابطه دراز مدت بعید بنظر می رسد.

۳- فیلو(philo): عشق برادرانه – عشقی که مبتنی بر پیوند مشترک می باشد -عشقی که بر پایه وحدت و همکاری بوده و هدف آن دست یابی به منافع مشترک می باشد.

۴- استورگ(storge): عشق دوستانه – وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع متقابل – در این عشق همنشینی و همدمی بیشتر نمایان می باشد – صمیمانه و متعهد- رابطه دراز مدت است – پایدار و بادوام – فقدان شهوت.

۵- پراگما(pragma): عشق منطقی – این مختص افرادی است که نگران این موضوع می باشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند شد؟ عشقی که مبتنی بر منافع و دورنمای مشترک می باشد – پایبند به اصول منطق و خردگرا می باشد – همبستگی برای اهداف و منافع مشترک.

۶-مانیا(mania): عشق افراطی – انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز – شیفتگی شدید به معشوق – اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضایت از رابطه – مانند وسوسه می ماند و میتواند به احساسات مبالغه آمیز و افراطی منجر گردد – عشق دردسر ساز – عشق وسواس گونه.

۷-اگیپ(agape): عشق الهی – عشق فداکارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمایل انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشمداشت) – عشق گرانقدر

 

قرآن:
قرآن در سوره روم آیه ۲۱ چنین آورده است:
و از نشانه‏ های خداوند اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید، و در میانتان دوستی و رحمت قرار داد، آری در این [نعمت] برای مردمی که می ‏اندیشند قطعا نشانه‏ هایی است.
بر اساس دیدگاه مراجع شیعه، بیان عشق میان دختر و پسر (بدون منظور ازدواج) گناه است، چرا که ترس افتادن به گناه در میان است، اگرچه خواستگاری، بدون بیان عشق، برای ازدواج مانعی ندارد. تا وقتی که نگرانی از بروز گناه و فساد جنسی، در میان نباشد، داشتنِ صرفِ محبت و عشقِ قلبی (بدون اظهار آن) اشکالی ندارد.
از احادیث پیامبر اسلام است که: «اگر مرد به زن خود بگوید «تو را دوست دارم» هرگز این کلام از دل و ذهن زن خارج نمی شود و همواره در خاطر او باقی می ماند»

نکاتی زیبا در باب عبادت

امـام صـادق (ع ) فـرمـود: در تورات نوشته است : اى آدمى زاد! تنها بعبارت من پرداز تا دلت را از بـى نـیاز پرکنم و نسبت بخواستت ترا بخودت وانگذار، و بر من است که نیاز را از تـو بـردارم و دلت را از تـرس خـود پـرکـنـم ، و اگـر بـراى عبادتم خود را فارغ نـسـازى : دلت را از گـرفـتـارى دنـیـا پـرکـنـم ، سپس در نیاز را برویت نبندم و ترا با خواستت واگذارم .


امـام صـادق (ع ) فـرمود: خداى تبارک و تعالى فرماید: اى بندگان راستى پیشه من ! در دنیا از نعمت عبادتم برخوردار باشید که در آخرت از آن برخوردار خواهید بود.


رسـولخـدا (ص ) فـرمـود: بـهـتـریـن مـردم کسى است که عاشق عبادت شود، با عبادت دست بـگـردن شود و آنرا از دل دوست دارد و با تن خود انجام دهد و براى آن فارغ شود (بکار دیـگـر دل مـشـغـول نـدارد) چـنـین شخصى باک ندارد که زندگى دنیایش بسختى گذرد یا بآسانى


عـیـسى بن عبدالله به امام صادق (ع ) عرضکرد: قربانت ، عبادت چیست ؟ فرمود: نیت خوب داشـتـن بـعبارت از راهى که خدا از آنراه اطاعت شود، همانا اى عیسى ! مؤ من نباشى تا آنکه ناسخ را از منسوخ تشخیص دهى (تا بناسخ عمل کنى و منسوخ را کنار گذارى ).
عرضکردم : قربانت تشخیص دادن ناسخ از منسوخ چیست ؟ فرمود: مگر نه اینستکه با امامى هـسـتـى و بـا حـسن نیت باطاعتش تصمیم میگیرى ، سپس آن امام در میگذرد و امام دیگر میآید و تو با حسن نیت با طاعت او تصمیم میگیرى ؟ عرضکردم : چرا، فرمود: همین تشحیص ناسخ از منسوخست .


امـام صـادق (ع ) فـرمـود: عـبـادت کـنـنـدگـان سـه دسـتـه انـد: 1ـ گـروهـى کـه خـداى عـزوجـل را از تـرس عـبـادت کـنـنـد و این بردگانست ، 2ـ مردمیکه خداى تبارک و تعالى را بـطـمـع ثـواب عـبـادت کـنـنـد و ایـن عـبـادت مـزدورانـسـت ، 3ـ دسـتـه اى کـه خـداى عزوجل را براى دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادتست .


رسولخدا (ص ) فرمود: چه زشت است فقر بعد از ثروتمندى و چه زشت است گناه بعد از خوارى و درویشى و زشت تر از آن کسى است که عبادت خدا کند و سپس آنرا وا گذارد.

شرح :
زشـتـى فـقـر بعد از ثروتمندى یا از لحاظ اسراف و تبذیر و بیکار ماندن و خرج کـردنـسـت و یـا از لحـاظ ایـنـسـتـکـه انـسـان را وجـو آنکه ثروت دارد و مدتى با دست باز زنـدگـى مـیـکـرده اسـت ، نـاگـاه طـریق بخل و خست پیش گیرد و چون فقرا زندگى کند و یـامـقـصـود زشـتـى در نظر اهل دنیاست ، اگر چه نزد خدا پسندیده باشد و اما زشتى گناه بـعـد از خـوارى و درویشى بمعنى گناه کردن در زمان پیرى و سستى و یا گناه کردن در زمان غنا و ثروت است ، پس از آنکه بفقر و درویشى مبتلى باشد.


ـلى بـن الحـسـیـن صـلوات الله عـلیـهـما فرمود: کسى که بدانچه خدا بر او واجب ساخته عمل کند عابدترین مردمست .

داستان زیبای وسوسه

امـام صـادق (ع ) فـرمـود: در تورات نوشته است : اى آدمى زاد! تنها بعبارت من پرداز تا دلت را از بـى نـیاز پرکنم و نسبت بخواستت ترا بخودت وانگذار، و بر من است که نیاز را از تـو بـردارم و دلت را از تـرس خـود پـرکـنـم ، و اگـر بـراى عبادتم خود را فارغ نـسـازى : دلت را از گـرفـتـارى دنـیـا پـرکـنـم ، سپس در نیاز را برویت نبندم و ترا با خواستت واگذارم . 

 

وسوسه 

 

روزی روزگاری در روستایی تاجری به روستاییان اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۲۰ دلار به آنها پول خواهد داد.روستایی ها هم که دیدند اطرافشان پر از میمون است به جنگل رفتند و شروع به گرفتن میمونها کردند. 

مرد تاجر هزاران میمون را به قیمت ۲۰ دلار از روستاییان خرید ولی با کم شدن تعداد میمونها روستایی ها دست از تلاش کشیدند.به همین خاطر مرد این بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها ۴۰ دلار خواهد پرداخت. 

با این شرایط روستاییان تلاش خود را از سر گرفتند.پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستاییان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشت زارهایشان رفتند. 

این بار پیشنهاد به ۴۵ دلار رسید و در نتیجه تعداد میمونها آنقدر کمتر شد که به سختی میشد میمونی برای گرفتن پیدا کرد. 

این بار مرد تاجر اعلام کرد که برای خرید هر میمون ۶۰ دلار خواهد داد ولی چون برای کاری به شهر میرفت کارها را به شاگردش محول کرد تا از طرف او میمون ها را بخرد. 

در غیاب تاجر شاگرد به روستایی ها گفت:این همه میمون در قفس را ببینید.من آنها را به ۵۰ دلار به شما خواهم فروخت تا شما پس از بازگشت مرد آنها را به ۶۰ دلار به تاجر بفروشید. 

روستاییان که وسوسه شده بودند پولهایشان را روی هم گذاشتند و تمام میمونها را خریدند. 

البته از آن به بعد دیگر کسی مرد تاجر و شاگردش را ندید. 

فقط روستاییان ماندند و یک دنیا میمون 

برداشت شما چیست؟ 

 

منبع:کتاب امروز اولین روز است 

اثر:پاپوش-باقی آبادی

دو داستان کوتا و جالب

دو داستان جالب
  1. داستان درجات ایمان
مـردى سـراج کـه خدمتگزار امام صادق (ع ) بود گوید: زمانى که امام صادق (ع ) در حیره بـود، مـرا بـا جـمـاعـتـى از دوسـتـانش پى کارى فرستاد، ما رفتیم ، سپس وقت نماز عشاء (انـدوهـگـیـن ) مـراجـعـت کـردیـم ، بـسـتـر مـن در گـودى زمـیـن بـود کـه در آنـجـا مـنـزل کرده بودیم ، من با حال خستگى و ضعف آمدم و خود را انداختم ، در آن میان امام صادق (ع ) آمـد و فـرمـود، نـزد تـو آمـدیـ ((8)) مـن راسـت نشستم و حضرت هم سر بسترم نشست و از کاریکه مرا دنبالش ‍ فرستاده بود پرسید، من هم گزارش دادم ، حضرت حمد خدا کرد.

بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...

معجزه ایی در درمان سرطان : سایبرنایف

از امـام صادق علیه السلام روایت شده که امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: اى مردم همانا سـتـمـگـرى و بـغـى یـاران خـود را بـه آتـش (یـا دوزخ ) کـشـد، و اولین کسى که بر خدا سـرکـشـى کـرد عـناق دختر آدم بود، و اولین کشته که خدا او را کشت (همان ) عناق بود، که نـشـیـمنگاهش یک جریب در یک جریب بود و بیست انگشت داشت که در هر انگشتى دو ناخن بود چـون دو داس ، پـس خـدا شـیرى مانند فیل ، و گرگى ببزرگى شتر، و کرکسى باندازه استر و بر او مسلط کرد، و آنها او را کشتند، خداوند زور گویان و سرکشان را در بهترین حال و آسوده ترین وضعى که داشته اند کشته است .


شــرح :
مـقصود اینست که ستمگران گول آسودگى وضع و مهیا بودن اسباب قدرت و شکوت خود را نـخـورنـد، زیـرا چـه بـسـا زور گـویـانـى کـه در کمال خوشى و آسودگى خاطر بوده اند و ناگهان خداوند بواسطه تعدى و ستمکاریشان آنها را نابود کرده است


معجزه ایی در درمان سرطان : سایبرنایف


سایبرنایف در حال حاضر پیشرفته ترین ، پرقدرت ترین و دقیق ترین تکنولوژی جراحی رادیویی در جهان میباشد که قابلیت شگفت انگیزی در نابودی تومورهای مغزی ، ریه ، پروستات ، ساقه مغز ، مخچه و ... دارد .سایبرنایف قابلیت آن را دارد که تومورهایی را نابود کند که هیچگاه جراحان تصور درمان آن را نداشتند و یا در منطقه ایی قرار دارد که دست جراح به آن نمیرسد


بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

نداشته خدا

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر مردمى خداى یگانه بى شریک را عبادت کنند و نماز گـزارنـد و زکـاة دهـنـد و حـج خـانه خدا بجا آرند و ماه رمضان را روزه دارند، و پس از همه ایـنـهـا نـسبت به چیزى که خدا یا رسولش کرده بگویند: چرا بر خلاف این نکرد؟ یا این مـعـنـى را در دل خـود احـسـاس کنند (بى آنکه به زبان آورند) به همین سبب مشرک باشند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: (((نه ، به پروردگارت سوگند، ایمان ندارند تا ترا در اخـتـلافـات خـویـش حـاکـم کـنـنـد، سـپـس در دلهـاى خـویـش ‍ از آنـچـه حـکـم کـرده ئى مـلال و گـرفـتـگـى نـیابند و بى چون و چرا گردن نهند65 سوره 4ـ))) سپس امام صادق علیه السلام فرمود: بر شما باد به تسلیم .


نداشته خدا


بار خدایا من در این کلبه حقیرانه و کوچک خودم چیزی دارم که تو در عالم کبریایی و بزرگ خودت نداری.من خدایی مثل تو را دارم و تو وجودی مثل خودت نداری.

 

امام سجاد علیه السلام


از تمام نعمت هایت متشکرم

جایگاه ادب از دیدگاه یک ریاضیدان

امـام صـادق (ع ) فـرمود: سه چیز است که هر که یکى از آنها را نزد خدا برد، خدابهشت را بـراى او واجب کند: انفاق در حال تنگدستى و خوشروئى براى همه مردم و انصاف دادن از خود (یعنى حق را بگوید اگرچه بر زیان او باشد).

جایگاه ادب از دیدگاه یک ریاضیدان



روزی از یک ریاضیدان نظرش را در باره انسانیت پرسیدند ، در جواب گفت :


اگر زن یا مرد دارای ادب و اخلاق باشند : نمره یک میدهیم 1

اگر دارای زیبائی هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم : 10

اگر پول هم داشته باشند 2 تا صفرجلوی عددیک میگذاریم : 100

اگردارای اصل ونسب هم باشند 3 تا صفرجلوی عدد یک میگذاریم : 1000

ولی اگر زمانی عدد 1 رفت ( اخلاق )؛ چیزی به جز صفر باقی نمیماند ، 000

صفر هم به تنهائی هیچ است و با آن انسان هیچ ارزشی ندارد
و این یادآور کلام حکیم ارد بزرگ است که می گوید : نخستین گام در راه پیروزی ، آموختن ادب است و نکو داشت دیگران .


منبع:http://da3tanekotah.persianblog.ir/post/151/

جملات کوتاه و زیبا

بـو بـصـیـر گـوید: پرسیدم از حضرت صادق (علیه السلام ) از (تفسیر) گفتار خداى عـزوجـل : (((آنانکه ایمان آوردند و ایمانشان را به ستم آلوده نکردند ))) (سوره انعام آیه 82) فرمود: (مقصود از ستم ) شک است (یعنى ایمانشان را به شک نیالوده اند).

جملات کوتاه و زیبا


گر نیت این را دارید که زندگی سازنده تری داشته باشید

به این ۳۰ جمله ایی که با “اگر” آغاز می شوند به خوبی توجه کنید .

۱-اگر محصول یا خدمتی را نمی شناسید تا وقتی به آن شناخت دست نیافته اید آن را نخرید.

۲-اگر تسلطی بر اعمال خود ندارید، ولی بدانید که در نهایت اقدامات شما از آن شماست.

۳-اگر شما حداقل ۱۰ درصد درآمد تان را پس انداز نمی کنید بدانید که صرفه جویی نخواهید کرد.

۴-اگر بیش از حد صحبت کنید،مردم شنیدن حرفهایتان را متوقف خواهند کرد.واگر به اندازه کافی حرف نزنید، مردم هرگز نقطه نظرات شما را نخواهند شنید.


بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

حس زیبا

ـمـیـل بـن دراج گـویـد: بـه حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام عـرض کردم : در دلم چیز بـزرگـى آمـده ؟ فـرمـود: بـگو لا اله الا الله ، جمیل گوید: هرگاه در دلم چیزى میآید مى گفتم : لا اله الا اللّه آن چیز از دلم بیرون مى رفت .

حس زیبا


من یک کودک استثنایی ام از دست هایم به جای گوش استفاده می کنم و از پاهایم به جای دست از چشمانم به جای صدا استفاده می کنم و از صدایم به جای چشمانم چون من یک کودک استثنایی ام.

خداوند انسان ها را آفرید و نیز کودکانی را که نمی توانند بشنوند ، حرف بزنند، نمی توانند ببیند ، راه بروند و با دستهایشان کاری انجام دهند. خدایا، تو به انسان تمام چیزی را کهنیاز دارد داده ای مثل روح جسم ، چشم دست ، پا ، حس بویایی ، شنوایی، لامسه ... و هم چیزی که انسان را کامل کند ولی بعضی از این افراد ناقص هستند درست نمی شنوند ولی می توانند حرف بزنند تو به جای شنوایی به او چیزی دیگری دادی که در انسان هایی دیگر شاید کمتر پیدا شده.
تو به بچه های نابینا یک دنیای سیاه دادی ولی آنها معتقدند این دنیا سیاه نیست آنها نمی بینند ولی می توانند لمس کند می توانند بشنوند اگر از بچه های نابینا حس شنوایی را بگیری دنیای این بچه های استثنایی چه می شود؟
وقتی دو ناشنوا باهم تشکیل یک زندگی را می دهند ثمره آن را در وجود یک بچه سالم و شنوا می بینند دیگر عضه های پدر و مادر تمام می شود دیگر اون سکوتی که همیشه در یک خونه بود می شکند با صدای گریه کردن، خندیدن یک کودک شنوا، وقتی کودک به مراتب بزرگ می شود و پدر ومادر به جای صدای خودشان از وی استفاده می کند به جای او حرف می زنند دیگر پدر و مادر اون ناراحتی که قبلاً داشتند ندارند. خوشحالند که صدا دارند درست است که نمی شنوند ولی صدا دارند.
یک دسته ی دیگر از بچه های استثنایی بچه هایی عقب مانده ذهنی هستند درست مانند یک انسان کامل نمیباشند ولی کارهایی انجام میدهند که از بعضی افراد شاید برنیاید.
پس خداوند به هرکسی یک نوع استعداد خارق العاده داده است خدایا ممنونم و خوشحالم چون دیدم و یاد گرفتم که کودکان استثنایی هیچ فرقی با کودکان سالم ندارند شاید برتر از کودکان سالم هم باشند کودکان سالم از دستهایش برای کار و از چشمایش برای دیدن طبیعت و کنیه دوزی و کارهای اشتباه و از گوش هایشان برای شنیده حرفها ، سخنرانیهای بیهوده ودروغ استفاده می کنند
ولی شعار کودک استثنایی این نیست او یک کودک معمولی نیست او یک فرد استثنایی است به خاطر اینکه برتر و بهتر از کودکان سالم هست.


منبع:شکست سکوت


اینو نوشتم برای کسی که خیلی برام عزیزه

نوشتم برای حقوق دان ...

چرا CD ها ۷۴ دقیقه اند ؟

مام صادق (ع ) فرمود: خداى عزوجل به برخى از پیغمبران وحى کرد: که بدخوئى کردار را تباه سازد مانند سرکه که عسل را تباه کند.

چرا CD ها ۷۴ دقیقه اند ؟

هفتاد و چهار دقیقه بودن آنها را می توان تقصیر یک مرد ناشنوای آلمانی گذاشت.

دیسک های فشرده یا همان CD که امروزه کاربردهای فراوانی در زندگی ما دارند، در سال ۱۹۸۰ به دنیا وارد شدند. ولی چرا دیسک های فشرده ۷۴ دقیقه ای هستند، نه ۶۰ دقیقه ای و نه ۷۰ دقیقه ای !؟ ‏
هفتاد و چهار دقیقه بودن آنها را می توان تقصیر یک مرد ناشنوای آلمانی گذاشت. ‏
شرکت سونی و فیلیپس که آن زمان در حال طراحی استاندارد CD بودند بین اندازه دیسک های فشرده با هم اختلاف داشتند. شرکت فیلیپس به دنبال طراحی دیسک های با قطر ۱۱/۵ سانتیمتر بود و سونی به ۱۰ سانتیمتر بسنده کرده بود. ‏
هر کدام از ۲ استاندارد فوق می توانستند ۶۰ دقیقه از موسیقی استریو با نرخ ۱۶ بیت و با فرکانس ۴۴٫۰۵۶ هرتز را در خود جای دهند. ‏
ولی این مقدار از دید آقای نوریو اهگا کافی نبود. وی که یک تاجر ابزار الکترونیکی در ژاپن بود و برای خوانندگی اپرا هم تعلیم دیده بود، پس از اینکه از کیفیت پایین ضبط صوت سونی به آن شرکت تحت یک نامه شکایت کرد، به استخدام سونی درآمد و پس از گذشت زمان در سال ۱۹۸۲ مدیر شرکت سونی گردید. وی که علاقه خاصی به موسیقی کلاسیک داشت، اصرار داشت که باید سمفونی نهم لودویگ وان بتهوون را بر روی یک دیسک فشرده جای داد. ‏
به گفته فیلیپس : طولانی ترین اجرا ۷۴ دقیقه به طول انجامید … موسیقی که در فستیوال شهر بایروت آلمان در سال ۱۹۵۱ به رهبری ویلهلم فورت ونگلر اجرا گردید را نمی شد در۶۰ دقیقه جای داد. ‏
و این بود سرآغاز دیسکهای ۱۲ سانتیمتری که ۷۴ دقیقه ظرفیت داشتند، استانداردی که متاثر از نوابغ آلمانی و ژاپنی ایجاد شد. ‏

باب غیب و بهتان

حـضـرت صـادق (عـلیـه السـلام ) فـرمـود: کـه رسـول خـدا صلى الله و آله و سلم غیب در (نابودى ) دین مرد مسلمان زودتر کارگر شود از بیمارى خوره در درون او.

فـرمـود: و نـیز آن حضرت صلى الله علیه و آله فرموده است : نشستن در مسجد به انتظار نـمـاز عـبـادت اسـت تـا حـدثـى از او سـرزنـد عـرض شـد: اى رسول خدا حدص چیست ؟ فرمود: غیبت کردن است .



غـیـبت در لغت به معناى اغتباب است و آن یاد کردن انسان است دیگرى را به چیزى که در آن بدى اوست ، جوهرى در صحاح گوید: آن است که پشت سرشخصى عفیف سخنى گوید که اگـر بـه شـنـود غـمناکش کند، پس اگر راست باشد غیبت است ، و اگر دروغ باشد بهتان است ))) و اما در عرف شرع مجلسى (ره ) و دیگران گفته اند: غیبت در نظر شرع یاد کردن شـخـص مـعـین یا آنکه در حکم معین است (ماننداینکه بگوید: یکى از دو قاضى این شهر) در نـبـودن او و در حـال غـیبتش به چیزى که در او هست و بد دارد نسبت دادن زبان باشد یا به اشـاره یـا بـکـنـایـه ، گوشه زند یا تصریح کند. و غیبت از گناهان کبیره و بزرگ است چنانچه شیخ (ره ) در متاجر گوید نهایت ظاهر اخبار حرمت آن را مخصوص به مؤ من فرموده ، و البـتـه بـایـد دانـست که در موارد زیادى غیبت را جایز دانسته اند. و از حرمت آن استثناء شـده اسـت کـه بـراى اطـلاع بـیـشـتـر خـوانـنـدگـان مـحـتـرم بـکـتـاب مـتـاجـر شـیـخ و مرآة العقول مجلسى علیهما الرحمة و غیر آنها مراجعه کنند.


امـام صـادق عـلیـه السـلام فـرمود: هر که درباره مؤ منى بگوید آنچه دو چشمش دیده و دو گـوشـش شـنـیـده پس او از کسانى است که خداى عزوجل درباره آنها فرموده : همانا آنانکه دوست دارند فراوان (یافاش ) شود فحشاء درباره آنان که ایمان آورده اند، ایشان را است عذابى دردناک ، (سوره نور آیه 18)



مـجـلسـى (ره ) گـویـد: مـقـصـود ایـن اسـت کـه مـورد آیـه تـنـهـا بـهـتـان نـیـسـت بـلکـه شامل حقى هم که دیده و شنیده است میشود.


داود بـن سـرحـان گـوید: از امام صادق علیه السلام از غیبت پرسیدم (که چیست ؟) فرمود: این است که درباره برادرت در دین او بگویى چیزیرا که نکرده است ، و بزبان او منتشر کنى چیزیرا که خداوند بر او پوشانیده بود و حدى درباره آن اقامه نکرده بود.


در کـلام حـضـرت کـه فـرمـود: (((بـرادرت در دیـن او... ))) دو احـتـمـال مى رود، یکى آنکه مقصود برادر دینى باشد که در این صورت فهمیده شود: که غـیـبـت کـافـر و مـخـالف جـایـز اسـت ، و دیـگـر آنـکـه جـمـله مـتـعـلق بـه (((تـقول ))) باشد که معنا چنین شود که (((بگویى درباره دین او چیزى را که نکرده است ))) بـنـسـبـت دادن کـفـر و یـا مـعـصـیـتـى بـاو، و هـر دو احـتـمـال را مـجـلسـى (ره ) ذکـر کـرده اسـت و سـپـس گـویـد: ایـن حـدیـث دلالت کند که غیبت شـامـل بـهـتـان نـیز مى شود و این اصطلاح دیگرى است براى غیبت . سپس وجهى ذکر کرده براى اینکه مقصود همان غیبت اصطلاحى باشد و معناى تازه نباشد.


از امـام صـادق عـلیـه السـلام حـدیـث شـده کـه فـرمـود: از پـیـغمبر صلى الله علیه و آله پرسیدند: کفاره غیبت چیست ؟ فرمود: از خداوند طلب آمرزش کنى براى آنکه غیبتش کردى هر زمان بیادش افتادى .


از این حدیث استفاده شود که در کفاره غیبت استحلال (و حلالیت طلبیدن ) واجب نیست چنانچه جـمـاعـتـى نـیـز واجـب نـدانـسـتـه انـد، و در مـقـابـل جـمـع زیـادى واجـب دانـسـته اند، و جمعى تـفـصـیـل داده انـد مـیـانـه آنـمـوردى کـه غـیـبـت بـگـوش او رسـیـده بـاشـد کـه : ایـنـجـا اسـتـحـلال واجـب اسـت ، و آنجائیکه بگوشش نرسیده باشد که واجب نیست و استغفار کافى اسـت مـجـلسـى (ره ) گـویـد: مـمـکـن اسـت ایـن خـبـر را نـیـز حـمـل بـر ایـن صـورت دوم کـرد و بـدیـنـوسـیـله میان تمامى اخبار در باب غیبت جمع کرد و توافق کرد.


ابـن ابى یعفور از امام صادق علیه السلام حدیث کند که فرمود: هر که بمرد مؤ من یا زن مـؤ مـنـه بـهـتـان زنـد بـآنـچـه در او نـیـسـت ، خـداونـد او را در طـیـنـت خبال برانگیزد و نگهدارد تا از آنچه گفته بیرون آید، گوید: من عرض کردم : طینت چیست ؟ فرمود: چرکى است که از فرج زنان بدکاره بیرون آید.


عناى کلام حضرت که فرمود: (((تا از آنچه گفته بیرون آید))) ممکن است کنایه از دوام و خـلود بـاشـد زیـرا اثـبـات آن بـر او مـمـکـن نـیـسـت چـونـکـه بـهـتـان زده ، و مـحـتـمـل اسـت مـقصود پاک شدن از چرکى گناه بوسیله آتش باشد، و طیبى در شرح مشکوة گـفـتـه اسـت : یـعـنـى تـوبـه کـنـد یا پاک شود، و مجلسى (ره ) فرماید: شاید مقصودش توبه در دنیا باشد لکن بعید است


از یحیى ازرق حدیث شده که گفت : حضرت ابوالحسن (موسى بن جعفر) علیه السلام بمن فرمود: هر که پشت سر مردى چیزى را گوید که در اوست و مردم میدانند که آنچیز در اوست غـیبت کرده او را نکرده ، و هر که پشت سر کسى چیزیرا گوید که در اوست ولى مردم نمى دانـنـد غـیـبـتش کرده ، و هر که پشت سر کسى چیزى گوید که در او نیست به او بهتان زده است .


عـبـدالرحـمـن بـن سـیـابـه گـویـد: شنیدم امام صادق علیه السلام مى فرمود: غیبت آنستکه درباره برادرت بگوئى چیزى را که خدا بر او پوشانده است ، و اما چیزى را که در وجود او آشـکـار و ظـاهـر اسـت مـثل تندخوئى و شتابزدگى (گفتن آن ) غیبت نیست ، بهتان آنستکه درباره اش بگوئى چیزیکه در او نیست .

قورباغه کر

از امـیـرالمؤ منین علیه السلام روایت شده که رسولخداست صلوات الله علیه و آله و صلم فـرمـود: خدا حرام کرده است بهشت راست بر هر فحاشى بى آبرو و کم شرمى که باکى از آنـچـه گوید و آنچه باو گفته شود ندارد، زیرا اگر بازرسى از حالش کنى یا زنا اسـت یـا از شرکت شیطان ، بوى عرض شد: اى رسولخداست در میان مردمان شرکت شیطان هـم هـست ؟ فرمود: آیا گفتار خداى عزوجل را نخوانده که (بشیطان فرماید:) (((و شرکت کن با ایشان در مالها و فرزندان ))) (سوره اسراء آیه 64).
رواى گـویـد: مـردى از فـقـیهى پرسید: آیا در میان مردم کسى هست که باکى از آنچه باو گفته شود ندارد؟ آنکسکه متعرض ‍ مردم شود و به آنان دشنام گوید در صورتیکه میداند کـه آنـهـا رهایش نکنند اینست آنکسیکه باکى از آنچه گوید و آنچه درباره اش گفته شود ندارد.


قورباغه کر


روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه بدهند.هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد.کسی توی جمعیت  باور نداشت که قورباغه های به این کوچکی بتوانند به نوک برج برسند.هرکسی چیزی میگفت:

اوه عجب کار مشکلی

آنها هیچ وقت به نوک برج نمیرسند

هیچ شانسی برای موفقیتشان نیست

برج خیلی بلنده!

قورباغه های کوچک یکی یکی شروع به افتادن کردند به جز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر میرفتند.جمعیت هنوز ادامه میداد((خیلی مشکله!هیچ کس موفق نمیشه!))و تعداد بیشتری از قورباغه های خسته از ادامه دادن منصرف میشدند.ولی فقط یکی به  رفتن ادامه داد.بالا بالا و باز هم بالاتر.این یکی نمیخواست منصرف شود!بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز آن قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک برج رسید.بقیه قورباغه ها مشتاقانه میخواستند بدانند که او چگونه این کار را انجام داده؟

آنها از قورباغه پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن را پیدا کرده است؟

مشخص شد که قورباغه برنده کر بوده است


برداشت شما چیست؟


منبع:کتاب اولین روز امروز است