امـام صـادق (ع ) فـرمـود: در تورات نوشته است : اى آدمى زاد! تنها بعبارت من پرداز تا دلت را از بـى نـیاز پرکنم و نسبت بخواستت ترا بخودت وانگذار، و بر من است که نیاز را از تـو بـردارم و دلت را از تـرس خـود پـرکـنـم ، و اگـر بـراى عبادتم خود را فارغ نـسـازى : دلت را از گـرفـتـارى دنـیـا پـرکـنـم ، سپس در نیاز را برویت نبندم و ترا با خواستت واگذارم .
امـام صـادق (ع ) فـرمود: خداى تبارک و تعالى فرماید: اى بندگان راستى پیشه من ! در دنیا از نعمت عبادتم برخوردار باشید که در آخرت از آن برخوردار خواهید بود.
رسـولخـدا (ص ) فـرمـود: بـهـتـریـن مـردم کسى است که عاشق عبادت شود، با عبادت دست بـگـردن شود و آنرا از دل دوست دارد و با تن خود انجام دهد و براى آن فارغ شود (بکار دیـگـر دل مـشـغـول نـدارد) چـنـین شخصى باک ندارد که زندگى دنیایش بسختى گذرد یا بآسانى
عـیـسى بن عبدالله به امام صادق (ع ) عرضکرد: قربانت ، عبادت چیست ؟ فرمود: نیت خوب
داشـتـن بـعبارت از راهى که خدا از آنراه اطاعت شود، همانا اى عیسى ! مؤ من نباشى تا آنکه
ناسخ را از منسوخ تشخیص دهى (تا بناسخ عمل کنى و منسوخ را کنار گذارى ).
عرضکردم : قربانت تشخیص دادن ناسخ از منسوخ چیست ؟ فرمود: مگر نه اینستکه با امامى
هـسـتـى و بـا حـسن نیت باطاعتش تصمیم میگیرى ، سپس آن امام در میگذرد و امام دیگر میآید و
تو با حسن نیت با طاعت او تصمیم میگیرى ؟ عرضکردم : چرا، فرمود: همین تشحیص ناسخ
از منسوخست .
امـام صـادق (ع ) فـرمـود: عـبـادت کـنـنـدگـان سـه دسـتـه انـد: 1ـ گـروهـى کـه خـداى عـزوجـل را از تـرس عـبـادت کـنـنـد و این بردگانست ، 2ـ مردمیکه خداى تبارک و تعالى را بـطـمـع ثـواب عـبـادت کـنـنـد و ایـن عـبـادت مـزدورانـسـت ، 3ـ دسـتـه اى کـه خـداى عزوجل را براى دوستیش عبادت کنند و این عبادت آزادگان و بهترین عبادتست .
رسولخدا (ص ) فرمود: چه زشت است فقر بعد از ثروتمندى و چه زشت است گناه بعد از خوارى و درویشى و زشت تر از آن کسى است که عبادت خدا کند و سپس آنرا وا گذارد.
شرح :
زشـتـى فـقـر بعد از ثروتمندى یا از لحاظ اسراف و تبذیر و بیکار ماندن و خرج
کـردنـسـت و یـا از لحـاظ ایـنـسـتـکـه انـسـان را وجـو آنکه ثروت دارد و مدتى با دست باز
زنـدگـى مـیـکـرده اسـت ، نـاگـاه طـریق بخل و خست پیش گیرد و چون فقرا زندگى کند و
یـامـقـصـود زشـتـى در نظر اهل دنیاست ، اگر چه نزد خدا پسندیده باشد و اما زشتى گناه
بـعـد از خـوارى و درویشى بمعنى گناه کردن در زمان پیرى و سستى و یا گناه کردن در
زمان غنا و ثروت است ، پس از آنکه بفقر و درویشى مبتلى باشد.
ـلى بـن الحـسـیـن صـلوات الله عـلیـهـما فرمود: کسى که بدانچه خدا بر او واجب ساخته عمل کند عابدترین مردمست .