قورباغه کر
روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه بدهند.هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود.جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند و مسابقه شروع شد.کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچکی بتوانند به نوک برج برسند.هرکسی چیزی میگفت:
اوه عجب کار مشکلی
آنها هیچ وقت به نوک برج نمیرسند
هیچ شانسی برای موفقیتشان نیست
برج خیلی بلنده!
قورباغه های کوچک یکی یکی شروع به افتادن کردند به جز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر میرفتند.جمعیت هنوز ادامه میداد((خیلی مشکله!هیچ کس موفق نمیشه!))و تعداد بیشتری از قورباغه های خسته از ادامه دادن منصرف میشدند.ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد.بالا بالا و باز هم بالاتر.این یکی نمیخواست منصرف شود!بالاخره بقیه از بالا رفتن منصرف شدند به جز آن قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها قورباغه ای بود که به نوک برج رسید.بقیه قورباغه ها مشتاقانه میخواستند بدانند که او چگونه این کار را انجام داده؟
آنها از قورباغه پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن را پیدا کرده است؟
مشخص شد که قورباغه برنده کر بوده است
برداشت شما چیست؟
منبع:کتاب اولین روز امروز است
★ با عرض سلام ★
★ قبل از هر چیز سال نو بر شما مبارک ★
★ سال خوب و پر برکتی را برای شما و خانوادیتان آرزومندم ★
★ وبلاگ خوبی داری با موضوعی جالب ★
★ امید وارم همیشه موفق و پیروز و سربلند باشید ★
★ خوشحال میشم به وبلاگ من هم سربزنین ★
hamid1377.blogfa.com
Haramonline88.blogfa.com
دوست دار شما
حمید
[گل][گل][گل][گل][گل]
چقدددددددددددددددر قشنگ بودش
راستی قبلا هم خونده بودمش
سعی کن کپی پست نکنی
داستان جدید از خودت بسازی
با نگاه به اطرافت درباره ماناشنوایان
یک سری به این وبلاگم هم بزن منظورم را میفهمی
http://kamshenava.blogfa.com/