متن انگلیسی خبر اصلی یاهو

 عـمـرو بـن مـروان گـویـد: شـنـیـدم حـضـرت صـادق (ع ) مـى فـرمـود: رسـول خـدا (ص ) فـرمـوده : چهار خصلت از امت من برداشته شده : خطا، فراموشى ، آنچه بـزور بـآن وادار شـونـد، آنـچـه تـاب آنـرا نـدارنـد، و ایـن اسـت مـعـنـاى گـفـتـار خـداى عـزوجـل : (((پـروردگـارا مـگـیر بر ما اگر فراموش کردیم یا خطا کردیم ، پروردگارا تـکـلیـفـهـاى سـنـگـیـن را بـر مـا بـار مـکـن چنانچه بآنانکه پیش از ما بودند بار کردى ، پـروردگارا بما تحمیل مکن آنچه ما تاب آنرا نداریم ))) (سوره بقره آیه 286) و گفتار دیـگـر او (((مـگـر آنـکـه وادار شـود بناخواه در حالیکه دلش مطمئن بایمان است ))) (سوره نحل آیه 106). 

شــرح :
مجلسى (ره ) گوید: شاید مقصود از رفع (در گفتار آنحضرت که فرمود: چهار چیز از امت مـن رفـع شـده و بـرداشـتـه شـده ) رفـع مـؤ اخـذه بـاشـد و عـقـاب ، مـحـتـمـل اسـت در بـعـضـى اصـل آن بـاشـد یـا تـاءثـیـر آن یـا حـکـم تـکلیفى آن ، و شاید خـصـوصـیات امت آنحضرت در برخى منظور نباشد و مقصود اختصاص مجموع آنها باین امت است و گرچه برخى از آنها مشترک این امت و دیگر امتها است ، پس خطا مانند اینکه خواسته اسـت شکارى را با تیر صید کند بانسان خورده ، و مانند خطا کردن طبیب و فتوى دهنده ، و مقصود در اینجا رفع گناه است و این منافاتى با وجوب ضمان در دنیا ندارد گرچه ظاهر این حدیث رفع ضمان هم هست ، و همچنین رفع گناه بسبب فراموشى منافات با وجوب اعاده نـمـاز مـثـلا در آنجا که رکن فراموش شود ندارد و همچنین منافاتى با وجوب سجده سهو و تـدارک بـرخـى از واجـبـات غـیـر رکـنى ندارد و گفته شده است ، از رفع فهمیده شود که ایـنـدو (یـعـنـى خـطـا و نـسیان ) موجب گناه و عقوبت شود ولى خداى تعالى از هر دوى آنها (یعنى گناه و عقوبت ) از راه رحمت و تفضل صرفنظر کرده است ، و اکراه اعم است از اینکه در اصـول دیـن بـاشد یا در فروع آن از آنچه که تقیه در آن جایز است نه آنچه تقیه در آن نـیـست مانند قتل نفس و (((ما لم یطیقوا))) یعنى تکلیفهاى مشقت دار و دستورات سختى که از این امت برداشته شده  

 

هرکه تونست معنی کنه چون خیلی جالبه 

 

Related Content

  • New medium-range missile fires from naval ship during Velayat-90 war game on Sea of Oman near Strait of Hormuz in southern IranEnlarge Photo

    New medium-range missile fires from naval ship during Velayat-90 war game on Sea …

MOSCOW (Reuters) - Iran is capable of carrying out military strikes on U.S. interests all around the world if the Islamic Republic is attacked by the United States, Iran's ambassador to Moscow said on Wednesday.

The United States has tried to force Tehran to scrap sensitive nuclear work by imposing sanctions targeting Iran's central bank and giving U.S. banks new powers to freeze Iranian government assets.

Iran's ambassador to Moscow said that the United States would be making a serious mistake, akin to suicide, if it risked a military strike on OPEC's No. 2 oil exporter.

Washington has announced no such plans, but has said a military option is always on the table if Iran cannot be otherwise prevented from developing atomic weapons.

"The Americans know what kind of country Iran is. They are well aware of our people's unity," Iranian ambassador Seyed Mahmoud-Reza Sajjadi told a news conference in Moscow.

"And that's why Iran is fully able to deliver retaliatory strikes on the United States anywhere in the world," he said, speaking through an interpreter.

"Even if it attacks, we have a list of counter actions. (The United States) would be disappointed with their huge mistake."

Iran has increasingly issued threatening statements against the West in recent weeks as tension has increased over its uranium enrichment program, which it moved last month to a mountain bunker better protected from possible air strikes.

Iran says its nuclear program is peaceful while Western powers fear Tehran is trying to build a nuclear bomb.

"The issue of a military attack from America on the Islamic Republic of Iran has been on the agenda for several years," said Sajjadi, adding that Iran would never strike first.

Iran has warned its response to any such strike would be "painful," threatening to target Israel and U.S. bases in the Gulf, along with closing the Strait of Hormuz used by one third of the world's seaborne oil traffic.

Russia, the world's biggest energy producer, opposes further U.N. Security Council sanctions over Tehran's nuclear program and has sharply criticized U.S. and European Union sanctions.

(Writing by Steve Gutterman and Guy Faulconbridge)

مقاله جالب حسین اعلایی اولین فرمانده سپاه ایران

 مـردى از حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام حدیث کند که فرمود: خدا لعنت کند قدریه را، خدا لعـنـت کند خوارج را، خدا لعنت کند مرجئه را، خدا لعنت کند مرجئه را گوید: من عرض کردم : قـدریـه و خـوارج را هـر کـدام یـک بـار لعنت کردى ، و اینان را (یعنى مرجئه ) را دوباره ؟ فـرمـود: اینها میگویند: کشندگان ما مؤ منند، پس دامنشان تا روز قیامت بخون ما آلوده است ، هـمـانـا خـداونـد در کـتـاب خـود از مـردمـى حکایت کند که (گفتند): (((هرگز ایمان بپیامبرى نـیـاوریـم تـا بـرا یـمـا قـربـانـى بـیـاورد کـه آتـش آنـرا بخورد بگو همانا آمد شما را پـیـامـبـرانـى پـیـش از مـن بـا نـشـانـه هـا و بـا هـمـانکه گفتید پس چرا کشتید آنها را اگر راستگویانید))) (سوره آل عمران آیه 183) فرمود: میانه کشندگان و گویندگان (باین حـرف ) پـانصد سال فاصله بود و خداوند کشتن را بآنان نسبت داده براى اینکه بدانچه آنها (یعنى کشندگان ) کردند راضى بودند. 


شــرح :
قـدریـه در روایـات بـر جـبـرى و تفویضى هر دو اطلاق شده و در اینجا مقصود دومى است چنانچه پیش از این نیز گذشت ، و خوارج آنهایند که بر امام (علیه السلام ) خروج کنند و مـرجـئه بـحـسـب لعـنـت از ارجـاء بـمـعـناى تاءخیر است ، و بکسانى گویند که على (علیه السـلام ) را از مـرتـبـه خـود در خـلافـت تاءخیر اندازند و خلیفه چهارم دانند، و نز بآنان گـویند که معتقدند که هیچ گناهى بایمان زیان نرساند زیرا ایمان در نظر آنها صرف عـقـیده است و عمل هیچ دخالتى در آن ندارد و روى این جهت گویند هیچ مصیبتى بایمان زیان نـرسـانـد چـنـانـچـه هیچ طاعتى با کفر سود ندهد، و این دسته دوم آنهایند که گویند هیچ مـصـیـبـتـى بـایـمـان زیـان نرساند چنانچه هیچ طاعتى با کفر سود ندهد، و این دسته دوم آنـهـایـنـد کـه گـویـند کشتن امام و مؤ منین اخیار موجب عذاب نشود زیرا صرف اعتقاد بخدا و رسـول را ایمان دانند و وجه این که آنها را مرجئه گویند اینست که اینان عذاب را از گناه پـس انـدازنـد و مـؤ خر کنند، و ظاهر این است که مقصود از مرجئه این معناى دوم است اگرچه چـنـانـچـه مـرحـوم مـجـلسـى (ره ) گـویـد: مـمـکـن اسـت بـمـعـنـاى اول هم باشد زیرا انان که على را خلیفه چهارم دانند (و انتخاب خلیفه رابراى مردم دانند) کـشـتـن هـر کـس کـه بـر خـلیـفـه زمان بشورد جایز دانند اگر چه از ائمه دین و فرزندان رسـولخـدا (ص ) بـاشـنـد، و بـایـد دانـسـت کـه آیـه نقل بمعنا شده و گرنه لفظ آیه (((لا نؤ من ))) است بجاى (((لن نؤ من ))) 

 

مقاله جالب حسین اعلایی اولین فرمانده سپاه ایران

 

روز ۱۹ دی ماه سال ۱۳۵۶ سر آغاز قیامی مردمی و فراگیر است که ظرف حدود یک سال توانست شاه را از کشور بیرون کند و به نظام سلطانی ۲۵۰۰ ساله در ایران پایان دهد. اما این ماجرا خیلی ساده شروع شد و بهانة آن را خود حکومت فراهم کرد. در روز ۱۷ دی ماه روزنامة اطلاعات که توسط یک سناتور مورد اعتماد اداره می‌شد مقاله‌ای را با عنوان ارتجاع سرخ و سیاه علیه آیت الله خمینی که توسط شاه به عراق تبعید شده بود به چاپ رساند. چاپ این مقاله مورد اعتراض طلاب حوزة علمیة قم قرار گرفت و من که خود در آنجا بودم به اتفاق تعدادی از طلاب به در منزل تعدادی از اساتید حوزه علمیه قم مراجعه کردیم تا آنها به درج یک طرفه مقاله توهین‌آمیز علیه شخصیت محبوب مردم اعتراض کنند. این رفت و آمد به در خانة علمای قم دو روز به طول انجامید و حکومت شاه به بهانه نداشتن مجوز برای راهپیمایی به طلاب و جوانان در خیابان صفائیه حمله کرد و تعداد ۶ نفر از طلاب و معترضین را کشت و عده‌ای را نیز مجروح کرد. رفتار غلط مأمورین امنیتی شاه،نارضایتی مردم از حکومت سلطنتی را به اوج رسانید و به استمرار آن کمک کرد.چنین رفتاری موجب شد تا چهلم‌ها در ایران به راه بیفتد و رژیم شاه ظرف یک سال بیش از ۲۰۰۰ نفر از مردم معترض را در خیابان‌های شهرهای مختلف بکشد.ولی هرچه بر کشته‌های خیابانی و بازداشت مردم و تعداد زندانیان سیاسی افزوده می‌شد عملا از اقتدار نظام شاهنشاهی کاسته می‌شد. ‏
تا قبل از این حوادث، مردم مستقیما شاه را خطاب مخالفت‌های خود قرار نمی‌دادند و سعی می‌کردند تا انتقادات را متوجه نبود آزادی بیان در کشور،فقدان آزادی‌های سیاسی و رفتار بد مأمورین دولتی به ویژه عناصر گارد شاهنشاهی و در نهایت دولت وقت بکنند. اما تداوم رفتارهای خشن حکومت و سرکوب شدید اعتراضات باعث شد که مردم لبة تیز مخالفت‌های خود را متوجه شخص شاه بکنند و خواستار تغییر اساسی در نظام حاکم شوند. نامه نگاری‌ها به شاه شروع شد و او به حق عامل همة نابسامانی‌های کشور اعلام شد.‏

این روند ادامه یافت تا آن که مردم، آزادی و نجات خود را در برپایی جمهوری اسلامی دیدند تا هم از حکومت یک شخص به صورت مادام العمر جلوگیری کنند و هم مردم با انتخابات آزاد بر سرنوشت خود حاکم باشند و هم حکومت برخاسته از متن فرهنگ مردم که اسلام است باشد و تعارضی بین باورهای مردم و اَعمال حاکمیت نباشد. به هر حال شاه به سرکوب‌ها و توسعه اختناق ادامه داد تا با رهبری امام خمینی همة مردم علیه وی بسیج شدند و او برای نجات جان خود و خانواده‌اش مجبور به فرار از کشوری شد که خود را صاحب آن می‌دانست. به نظر می‌رسد احتمالا سوالات زیر پس از فرار برای شاه مطرح شده باشد که می‌تواند برای سایرین تجربه‌ای مهم و عبرت آموز باشد.

۱-اگر در واکنش به حضور مردم در مجالس ترحیم فرزند امام خمینی سعه صدر به خرج می‌دادم و با مقاله توهین‌آمیز که نویسنده آن داریوش همایون وزیر اطلاعاتم با اسم مستعار بود،مردم را تحریک نمی‌کردم بهتر نبود؟

۲- اگر پس از انتشار مقاله در روزنامه حکومتی، اجازه پاسخ به آن مقاله را در همان روزنامه می‌دادم حکومتم دوام بیشتری نمی‌یافت؟

۳- اگر به مردم معترض اجازه راهپیمایی مسالمت‌آمیز را می‌دادم و آنها را متهم به اردو کشی و زورآزمایی خیابانی نمی‌کردم، مسئله خاتمه نمی‌یافت؟

۴- اگر به مأمورین دستور می‌دادم که به تظاهر کنندگان تیراندازی نکنند و هوشمندانه و با تدبیر آنها را آرام کنند،نتیجه بهتری نمی‌گرفتم؟

۵- آیا اگر به جای حصر کردن بعضی از بزرگان در خانه‌هایشان و تبعید تعدادی دیگر به سایر شهرهای دوردست و زندانی کردن فعالین سیاسی، باب گفت‌وگو و مراوده با آنها را باز می‌کردم، کار به فرار من از کشور می‌انجامید؟

۶- اگر به جای اتهام زدن به مردم که خارجی‌ها عامل تحریک شما هستند به شعور جمعی آنها توهین نمی‌کردم حالا خودم مجبور بودم به خارجی‌ها پناه ببرم؟

۷- آیا اگر به جای متهم کردن مخالفین خودم به اقدام علیه امنیت کشور،وجود مخالف را می‌پذیرفتم و حتی آن را قانونی تلقی می‌کردم و برای آنها حق قائل بودم نمی‌توانستم بیشتر برمسند قدرت باقی بمانم؟

طبیعی است که دیکتاتورها برای خود حق ابدی حاکم بودن بر مردم قائل هستند و در زمانی که در کاخ سلطنت با همراهان متملق و چاپلوس احاطه شده‌اند فرصت طرح این سوالات را ندارند و زمانی به فکر می‌افتند که مثل قذافی پس از موش و حشره خواندن مخالفین، مجبور شوند فرار را بر مقاومت و ایستاده مردن ترجیح دهند. فاعتبروا یا اولی الابصار

اقتصاد ایران

 زراره از یکى از دو امام باقر و یا صادق علیه السلام حدیث کند که فرمود: همانا خداى تـبـارک و تـعـالى بـراى آدم در فرزندانش مقرر ساخته که هر که آهنگ کار نیکى کند و آن کار را نکند براى او یک حسنه نوشته شود، و هر که آهنگ کار نیکى کند و بکند براى او ده حـسـنـه نـوشته شود، و هر که آهنگ کار بد کند و آن را نکند بر او نوشته نشود، و هر که آهنگ آن کند و انجام دهد یک گناه بر او نوشته شود.  
 
مهمانان گرامی من این مطلب را گذاشتم چون فکر کردم این هم از عجایب جهان هست
 
اقتصاد ایران
 
بانک جهانی در اولین گزارش خود در سال جاری میلادی موسوم به «چشم‌اندازهای اقتصاد جهان در سال 2012؛ تردید‌ها و آسیب‌ها» به بررسی وضعیت اقتصادی جهان در سال پیش رو پرداخته و از افزایش رشد اقتصادی ایران به‌رغم کاهش رشد اقتصادی جهان در سال جاری میلادی خبر داده است.
به نوشته «دنیای اقتصاد»، تازه‌ترین گزارش بانک جهانی همچنین به رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۲ پرداخته و در آن با تایید گزارش قبلی خود که مهر ماه منتشر شده بود پیش‌بینی کرده روند فزاینده رشد اقتصاد ایران در سال جاری میلادی ادامه پیدا کند. همچنین، بانک جهانی در این گزارش پیش‌بینی کرده است رشد اقتصادی ایران در سال جاری میلادی با حفظ روند افزایشی نسبت به سال ۲۰۱۱ که ۲/۵ درصد بود با افزایش ۰/۲ درصد در سال ۲۰۱۲ به ۲/۷ درصد برسد. اعلام افزایش رشد اقتصادی ایران در شرایطی صورت گرفته است که به زعم بانک جهانی ایران تجربه تحریم‌ها را در کارنامه اقتصادی خود دارد.

پیش از این بانک جهانی در گزارشی از اوضاع اقتصادی ایران، رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۰ را یک درصد اعلام و پیش‌بینی کرده بود این رقم در سال ۲۰۱۱ میلادی به صفر و در سال ۲۰۱۲ به ۳ درصد برسد. این ارزیابی بانک جهانی دو ماه پس از انتشار برآورد صندوق بین‌المللی پول مبنی بر رشد صفر درصدی اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۱، صورت گرفت که بر اساس آن، بانک جهانی همچنین برآورد صندوق بین‌المللی پول از رشد یک درصدی اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۰ را تایید کرد و در عین حال برای سال ۲۰۱۲ ایران رشدی سه درصدی را پیش‌بینی کرد.
ارائه این گزارش‌ها با واکنش منفی مقامات اقتصادی کشورمان مواجه شد، شمس‌الدین حسینی، وزیر اقتصاد ایران، اما در واکنش به پیش‌بینی رشد صفر درصدی، آن را «کاری سیاسی» برشمرده بود که با اقتصاد ایران همخوانی ندارد. پس از آن نیز معاون وزیر اقتصاد کشورمان اعلام کرد که IMF در برابر این انتقادها، گروهی از کارشناسان خود را برای بررسی این گزارش و اصلاح آن به ایران فرستاده است.
کارشناسان صندوق بین‌المللی پول هم پس از دیدار از ایران، نرخ‌های اعلامی رشد اقتصادی ایران توسط این صندوق را به‎دلیل «عدم دسترسی» به اطلاعات آماری، «برآوردی» اعلام کردند که با کسب اطلاعات جدید به خصوص از بخش‌های صنعت و کشاورزی برآوردهای قبلی در این باره «اصلاح» خواهد شد.

سرانجام ارائه اطلاعات جدید به سازمان‌های بین‌المللی موجب تجدیدنظر در برآوردهای صندوق بین‌المللی پول شد و پس از آن بانک جهانی نیز با تجدید نظر در پیش‌بینی رشد اقتصادی صفر درصدی برای سال ۲۰۱۰میزان این شاخص را برای سال گذشته میلادی ۵/۲ درصد پیش‌بینی کرد و در عین حال برای سال ۲۰۱۲ ایران رشدی ۳ درصدی را پیش‌بینی کرد.

اما آن گونه که خبرگزاری فارس گزارش داده است، رشد اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۲ به ۲/۷ درصد ختم خواهد شد. بنابراین گزارش، بانک جهانی وضعیت اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۲ را نسبت به سال گذشته میلادی بهتر دانسته و افزایش رشد اقتصادی ایران در سال جاری میلادی را پیش‌بینی کرده است. ایران در سال ۲۰۱۱ رشد ۵/۲ درصد در اقتصاد خود را تجربه کرد و انتظار می‌رود این رقم در سال ۲۰۱۲ به ۷/۲ درصد افزایش یابد. رشد اقتصادی ایران برای سال ۲۰۱۳ نیز ۱/۳ درصد پیش‌بینی شده است.

رشد ایران بیشتر از متوسط خاورمیانه

بر اساس این گزارش رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۱ بیشتر از متوسط رشد خاورمیانه بوده است. منطقه خاورمیانه در این سال رشد ۷/۱ درصدی را تجربه کرد و پیش‌بینی شده است متوسط رشد این منطقه در سال ۲۰۱۲ نیز به ۳/۲ درصد برسد که کمتر از ایران خواهد بود.
بانک جهانی در ادامه با اشاره به بی‌اثر بودن تحریم‌ها بر شاخص‌های کلان اقتصاد ایران نوشت: «به‌رغم تحریم‌های بین‌المللی، افزایش قیمت نفت و برداشت خوب محصول در داخل باعث رشد ۵/۲ درصدی اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۱ شد».

هدفمندی یارانه‌ها؛ اثر کنترلی بر تورم

این گزارش در مورد هدفمندی یارانه‌ها نیز در ایران نوشت: تحلیلگران خارجی نگاه مثبتی نسبت به بازنگری ایران در نظام یارانه‌ها و پرداخت پول نقد برای ایجاد توازن در ترازهای مالی و اختصاص منابع مالی به مردم دارند، اما مشکلات شدید در بخش غیرنفتی همچنان ادامه دارد. بانک جهانی هدفمندی یارانه‌ها را دارای اثر کنترلی در درازمدت بر تورم دانسته و با تاکید بر اجرای مراحل بعدی این طرح افزود: ایران تلاش‌های مهمی را برای اصلاح نظام حمایت درآمدی خود و کنار گذاشتن پرداخت یارانه‌ها و حرکت به سمت یک نظام تامین اجتماعی هدفمند انجام داده است. این تلاش‌ها دامنه تورم را به ۱۵ تا ۲۰ درصد محدود کرده است.

این‌گونه اصلاحات باید بیش از پیش انجام شود تا تورم در این کشور تک رقمی شود.
این گزارش تراز حساب‌های جاری ایران در سال ۲۰۱۱ را نیز معادل ۹/۸ درصد تولید ناخالص داخلی ایران اعلام و پیش‌بینی کرده است این رقم در سال ۲۰۱۲ به ۶/۶ درصد و در سال ۲۰۱۳ به ۲/۴ درصد برسد.

کاهش رشد اقتصادی جهان

بانک جهانی همچنین در این گزارش به بررسی چشم‌انداز اقتصاد جهان و کشورهای مهم در این سال پرداخته و از کاهش رشد اقتصادی جهان به ۵/۲ درصد در سال جاری میلادی خبر داده است. بر اساس این گزارش در حالی که اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۰ رشد ۳ برابری نسبت به سال ۲۰۰۹ را تجربه کرد در سال ۲۰۱۱ با کاهش رشد مواجه شد. رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۰۹ منفی ۳/۲ درصد بود، اما این رقم در سال ۲۰۱۰ به ۱/۴ درصد رسید. به‌رغم آن رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۱۱ دوباره کاهش یافت و به ۷/۲ درصد رسید. بر این اساس پیش‌بینی شده است رشد اقتصادی جهان در سال ۲۰۱۲ نیز کاهش یابد و به ۵/۲ درصد برسد.

گمراهی یا گمراهان

هـاشـم صـاحـب بـریـد گـویـد: مـن بـا مـحـمـدبـن مـسـلم و ابو الخطاب گردهم بودیم پس ابوالخطاب به ما گفت : چه گوئید درباره کسى که امر امامت را نشناسد؟ من گفتم : هر که آنـرا نـشناسد کافر است ، ابوالخطاب گفت : کافر نیست تا حجت بر او اقامه شود و چون حجت بر او اقامه شد و آنرا نپذیرفت آنگاه کافر است ، محمد بن مسلم به او گفت : سبحان الله اگـر نـپـذرد و انـکـار هـم نکند کافر است ؟ اگر انکار نکند کافر نیست ، گوید (این جـریـان گـذشـت تا به حج رفتیم ) همین که حج کردم خدمت حضرت صادق (علیه السلام ) شـرفـیـاب شـدم و جـریـان را خـدمـتـش عرضه داشتم ، فرمود: تو اکنوى هستى ولى آن دو غایبند موعد شما (هر سه ) امشب نزد جمره وسطى درمنى باشد.

گوید همینکه شب شد من و محمد بن مسلم و اءبولخطاب خدمتش رفتیم ، پس حضرت بالشى برداشت و بسیهه نهاد (و بر آن تکیه زد) سپس بما فرمود: شما درباره خدمتکاران و زنان و خاندان خود چه گوئید؟

آیـا شـهـادت و گـواهـى بـیگانى خدا یگانه ندهند؟ عرض کردم : چرا، فرمود: آیا گواهى نـدهـنـد که محمد (ص ) رسول (و فرستاده ) خدا است ؟ عرض کردم : چرا، فرمود: آیا آنچه شـمـا بـر آنید (از شناسائى امام و امر امامت ) آنها مى شناسند و میفهمند؟ عرض کردم : نه ، فرمود: آنها در نظر شما چگونه هستند؟ عرض کردم : هر که امر امامت را نشناسد کافر است .

فرمود: سبحان الله ؛ آیا اینان که سر راههاى (ى مکه و غیر آن ) و کنار آبها(ى چاه و غیره مـنـزل کـرده انـد) ندیده اى ؟ عرض کردم : چرا، فرمود: آیا نیستکه اینها نماز مى خوانند و روزه مـیگیرند و حج میکنند؟ آیا نیستکه گواهى دهند که معبودى جز خداى یگانه نیست و محمد (ص ) رسولخدا است ؟ عرضکردم : چرا، فرمود: آنچه شما برآنید (از اءمرا است ) میدانند؟ عـرضـکردم : نه ، فرمود: آنها در نزد شما چگونه هستند؟ عرض کردم : هر که این امر امامت را نشاسد کافر است .

فـرمـود: سـبحان الله ؛ آیا اینان که سر راهها(ى مکه و غیره آن ) و کنار آبها(ى چاه و غیره مـنـزل کـرده اند) ندیده اى ؟ عرض ‍ کردم : چرا، فرمود: آیا نیستکه اینها نماز مى خوانند و روزه میگیرند و حج میکنند؟ آیا اینستکه گواهى دهند که معبودى جز خداى یگانه نیست و محمد (ص ) رسولخدا است ،

عـرض کـردم : چـرا، فـرمـود: آنچه شما بر آنید (از اءمر امامت ) میدانند؟ عرض کردم : نه ، فـرمـود: آنها در نزد شما چگونه هستند؟ عرض کردم : هر که این امر امامت را نشناسد کافر است .

فـرمـود سـبـحـان الله : آیـا تـو خـانـه کـعـبـه و طـواف کـنـنـدگـان آن اهـل یمن و آویختن آنها را بپرده کعبه ندیده اى ؟ عرض کرد: چرا، فرمود: آیا گواهى ندهند کـه معبودى جز خداى یگانه نیست و محمد (ص ) رسولخدا است و (آیا) نماز نخوانند و روزه نگیرند و حج نکنند؟ عرض کرد: چرا، فرمود: آیا آنچه شما بر آیند (از امر امامت ) میدانند؟ عـرض کردم : نه ، فرمود: درباره آنها چه گوئید؟ عرض کردم : هر که نشناسد (امر امامت را) او کافر است .

فرمود: سبحان الله : این گفتار خوارج است ، سپس فرمود، اگر بخواهید آگاهتان کنم ؟ من عـرض کـردم : نـه ، پـس فـرمود: همانا براى شما بد است که چیزى را تا از ما نشنیده اى بگوئید: من فهمیدم که حضرت ما را بگفتار محمد بن مسلم وا میدارد.


شــرح :
مـجـلسـى (ره ) گـویـد: عقیده صاحب برید این بوده که هر که امر امامت را نشناسد چه حجت بر او قائم شود و چه انکار هم بکند یا نکند کافر است ، ولى عقده محمد بن مسلم این بوده کـه در صـورتـى کـافـر اسـت کـه انـکـار کند، و اگر انکار نکند کافر نیست ، و این همان واسـطـه بین ایمان و کفر است که متضعف و گمراه نامیده شود، و گویا مقصود از کافر در اینجا کسى است که احکام کفر مانند نجاست و عدم جواز مباشرت و نکاء و غیره آن بر او بار بـاشـد چـنـاچه برخى از اصحاب گفته اند و گرنه در استحقاق عقوبت و خلود برخى از آنان در آتش خلافى نیست .
و این که حضرت فرمود: (((این گفتار خوارج است ))) زیرا آنها گویند: هر که گناه کبیره کـنـدو اصرار بر صغیره کند کافر است و از اسلام بیرون رود و سزاوار کشتن است ، و از ایـن رو بـکـفـر امـیـرالمـؤ مـنـین (علیه السلام ) در قصه حکمیت حکم کنند، با اینکه خود آنها حـضـرت را بـر قـبـول حـکـمـیـت وا داشـتـنـد، و او را مـجـبـور بـر قـبـول حـکـم آن مرد احمق و جائر و دشمن امیرالمؤ منین (علیه السلام ) کردند، و با اینکه آن بزرگوار بطور مطلق بحکم آنان رضا نداد، بلکه در صورتى که بر طبق کتاب و سنت حـکـم کـنـند رضایت داد، و آن دو ملعون بر خلاف کتاب و سنت حکم کردند و آنچه آن حضرت (عـلیـه السـلام ) انـجـام داد معصیت نبود و تفصیل این مطلب را در کتاب کبیرمان گفته ایم . فـیـض (ره ) گـویـد: ایـن کـه راوى حـاضـر نـشـد کـه حـضـرت صـادق علیه السلام بحق آگاهشان کند براى این بوود که دانست که حضرت بر خلاف عقیده او بگوید، و آنگاه نزد آن دو نفر که طرف نزاعش بودند رسوا شود از این رو حاضر نشد و شاید پیش خود مطلب را قبول کرده بود و از حرف سابقش برگشته است .

منع همنشینی با گناهکاران

  1. حـضـرت صـادق عـلیه السلام فرمود: براى مؤ من سزاوار نیست که در مجلسى بنشیند که خداوند در آن مجلس نافرمانى شود و آن مؤ من قدرت بر بهمزدن آن مجلس نداشته باشد.
  2. جـعفرى گوید: شنیدم حضرت ابوالحسن علیه السلام بمن فرمود: چرا مینگرم که تو نزد عـبـدالرحـمـن بـن یـعـقوب هستى ، (جعفرى ) عرض کرد: او دائى من است ؟ حضرت فرمود: او درباره خدا سخن ناهموارى گوید؟ خدا را (بصورت اجسام و اوصاف آن ) وصف کند؟ پس یا بـا او هـمـنشین شو و ما را واگذار یا با ما بنشین و او را ترک کن عرضکردم : او هر چه مى خواهد بگوید بمن چه زیانى دارد وقتیکه من نگویم آنچه را که او گوید؟ ابوالحسن علیه السـلام فـرمـود: آیـا نـمـى تـرسـى از ایـنـکـه بـه او عـذابـى نـازل گـردد و هـر دوى شـما را فرا گیرد؟ آیا ندانى (داستان ) آنکس را که خود از یاران مـوسـى عـلیـه السـلام بـود و پـدرش از یاران فرعون ، پس هنگامیکه لشکر فرعون (در کـنار دریا) بموسى (و یارانش ) رسید، (آن پسر) از موسى جدا شد که پدرش را پند دهد و بـمـوسـى (و یـارانش ) ملحق سازد، و پدرش براه خود (در لشکر فرعون ) میرفت و این جوان با او (درباره مذهبش ) ستیزه میکرد، تا اینکه هر دو بکنارى از دریا رسیدند و (همینکه لشـکـر فرعون غرق شدند) آندو نیز باهم غرق شدند، خبر بموسى علیه السلام رسید، فرمود: او در رحمت خدا است ولى چون عذاب نازل گردد از آنکه نزدیک گنهکار است دفاعى نشود.
  3. حضرت صادق علیه السلام فرمود: با اهل بدعت رفاقت و هم نشینى نکنید تا نزد مردم چون یکى از آنها محسوب شوید، رسولخدا (ص ) فرمود: انسان بر کیش دوست و رفیق خود است .
  4. حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام حـدیث شده است که فرمود: رسولخدا (ص ) فرموده است : هـرگـاه پـس از مـن اهـل ریـب و بـدعـت را دیدید بیزارى خود را از آنها آشکار کنید، و بسیار بـآنـهـا دشـنـام دهـیـد، و دربـاره آنـه بـد گـوئیـد، و آنـهـا را بـا بـرهـان و دلیـل خـفـه کـنـیـد که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه کنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع کـنـنـد، و در نـتـیـجـه مـردم از آنـهـا دورى کـنند و بدعتهاى آنها را یاد نگیرند، و خداوند در بـرابـر ایـن کـار بـراى شما حسنات بنویسد و درجات بنویسد و درجات شما را در آخرت بالا برد.

    شــرح :
    مـجـلسـى (ره ) گوید: گویا مقصود از اهل ریب آنهائى هستند که در دین شک کنند. و مردم را با القاء شبهات بشبه اندازند، و گفته شده : که مقصود کسانى هستند که پایه دین آنها بـر گـمـان و اوهـام فـاسـده بـنـا نـهـاده شـده مـانـنـد عـلمـاى اهل خلاف ؛ سپس کلام مصباح اللغة را در معناى بدعت ذکر کرده ، و پس از آن فرماید: بدعت در عـرف شـرع بـآن چـیـزى گـویـند که پس از رسولخدا (ص ) پدیدار گشته و درباره خـصـوص آن نصى نرسده و داخل در تحت دستورات عمومى هم نباشد یا بطور خصوص یا عـمـوم از آن نـهـى شـده ، پـس آنـچـه در عـمـومـات (واجـبـه یـا مـسـتـحـبـه ) داخـل اسـت بـدعـت شـامـل آن نـگـردد مـانـنـد سـاخـتـن مـدارس و امـثـالش کـه داخـل در عـمـومـات (مـسـتـحـبـه ) سـکـنا دادن بمؤ من و کمک کردن بآنه است ، و مانند تاءلیف کـتـابهاى علمى که داخل در کمک بعلوم شرعیه است ، و مانند (پوشیدن یا دوختن ) جامه ها و یـا خـوردن غـذاهـائى کـه در زمـان رسـول خـدا (ص ) نـبـوده کـه داخـل در عـمـومـات حـلیـت (زیـنـت و اءکـل ) اسـت و نـهـیـى دربـاره آن نـرسـیـده ، و آنـچـه داخـل در ایـن گـونـه عـمـومـات است تا بدان خصوصیتى ندهند بدعت نیست ، و گرنه اگر بصورت خاصى انجام دهند که دلیل و نصى نداشته باشد بدعت گردد، مانند اینکه نماز بـهـتـریـن مـوضـوعـسـت و در هر وقت و زمان انجام آن مستحب است اما اگر همین نماز را در وقت مـخـصـوص و مـکـان مـخـصـوص و رکـعـات مـخـصـوصـى بـدون دلیـل و نـصـى بـجـا آورد بدعت گردد (مانند دستوریکه عمر براى جماعت خواندن نمازهاى نافله شبهاى ماه رمضان داد، و خود او هم گفت : خوب بدعتى است ) و هم چنین سایر کارها، و اینکه اهل سنت بدعت را مانند احکام پنجگانه (واجب ، مستحب ، حرام ، مکروه ، مباح ،) پنج قسمت کـرده انـد بـراى تصحیح همان گفتار عمر است (چنانچه رسولخدا (ص ) فرموده است : که هـر بـدعـتـى گمراهى است ، و هر گمراهى راهش بدوزخ است ، و آنچه عمر کر از بدعتهاى مـحرمه است زیرا پیغمبر (ص ) از جماعت در نافله نهى فرموده بود، پس این تقسیم ، آنان را نـفـع نـبـخـشـد، سـپـس مـرحـوم مـجـلسـى (ره ) کـلام شـهـیـد (ره ) را در ایـن بـاره نقل فرموده که آنهم نظیر کلامى است که گذشت .
  5. حـضـرت صـادق عـلیـه السـلام فـرماید: براى مسلمان سزاوار نیست که با فاجر (هرزه ، تباهکار، نافرمان ) و نه با احمق و نه با دروغگو رفاقت کند.


داستان جالب از آیه ای امید بخش

داستان جالب از آیه ای امید بخش

در داستان جالبى از امیر المومنین حضرت على(علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است که روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخش ترین آیه قرآن کدام آیه است ؟ بعضى گفتند آیه "ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء"(خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد) سوره نساء آیه 48
امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه "و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفرالله یجد الله غفورا رحیما" (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت) سوره نساء آیه 110
امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .
بعضى دیگر گفتند آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم" (اى بندگان من که دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمرآیه53
امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله" (پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد)
سوره آل عمران آیه135
باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه کردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم که فرمود:
امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است
"واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذاکرین"
سوره هود آیه 114

و فرمود: اى على! آن خدایى که مرا به حق مبعوث کرده و بشیر و نذیرم قرار داده یکى از شما که برمى‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏شود از نمازش کنار نمى‏رود مگر آنکه از گناهانش چیزى نمى‏ماند، و مانند روزى که متولد شده پاک مى‏شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بکند نماز بعدى پاکش می‏کند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شمرد
بعد فرمود: یا على جز این نیست که نمازهاى پنجگانه براى امت من حکم نهر جارى را دارد که در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع کسى که بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حکم را دارد.

شرح یک حدیث خیلی جالب

حـضـرت بـاقـر عـلیـه السـلام فـرمود: رسولخدا (ص ) فرموده : پنج چیز است که اگر بـآنها برخورد کردید از آنها بخدا پناه برید: هرگز در مردمى زنا پیدا نشود که آن را آشـکـارا کـنـنـد جـز ایـنـکه در ایشان طاعون و دردهائیکه در گذشتگان آنها سابقه نداشته پـدیـدار گـردد، و از پـیـمـانـه و تـرازو کـم نـگذارند جز اینکه بقحطى و سختى مخارج زنـدگـى و سـتـم سـلطـان گرفتار شوند، و از دادن زکوة منع نکنند جز اینکه آمدن باران آسـمـان بر آنها ممنوع گردد و اگر بخاطر چهار پایان نبود هیچ باران بر آنها نبارد، و پـیـمـان خـدا و رسـولش را نـشـکـنـند جز اینکه خداوند دشمنانشان را بر ایشان چیره کند و بـرخـى امـوالشـان را بـگـیـرد، و بـغـیـر آنـچـه خـداى عزوجل نازل کرده حکم نکنند جز اینکه خداوند کشمکش و ستیزه میان آنها قرار دهد.
شــرح :
مجلسى (ره ) گوید: بعضى گفته اند که بر هر گناهى عقوبتى مناسب با آن مترتب شده زیـرا در اولى ضـایـع کـردن نـسـل اسـت و بـا طـاعـون کـه مـوجـب قـطـع نـسـل اسـت مـنـاسـب اسـت ، و در دومـى چـون مـقـصـود در کـم فـروشـى ازدیـاد مـال اسـت بـا قحطى و سختى و جور سلطان مناسب است ، و در سومى چون از دادن آنچه که خـدا بـوسـیـله آب بـآنـهـا داده جـلوگـیـرى کـرده انـد یـا جـلوگـیـرى نـزول باران مناسب است ، و در چهارمى ترک عدل مناسب با تسلط دشمن است ، ترک نمودن شـریـعـت و پـشـت پـا زدن قـوانـین حقه مناسب با وقوع ظلم میان ایشان و غلبه بعضى بر بعضى است .

2-و نـیـز حـضرت باقر علیه السلام فرمود: که در کتاب رسولخدا یافتیم (نوشته بود): هـر گـاه پـس از من زنا پدیدار شود مرگ ناگهانى فراوان گردد، و هرگاه از پیمانه و تـرازو کـم شـود، خـداونـد آنـان را بـقـحـطـى و کـمـى (خـوار و بـار و سـایـر وسـائل زنـدگـى ) مـاءخـوذ دارد، و هـرگاه از دادن زکاة دریغ کنند، زمین برکات خود را از زراعـت و مـیـوه هـا و مـعـادن هـمه آنها (از آنان ) دریغ کند، و هرگاه در احکام بنا حق حکم کنند همکارى در ستم و عدوان کنند (و بستم همدیگر دچار شوند) و چون پیمان شکنى کنند خداوند دشـمـنـشـان را بـر آنـان مـسـلط کـنـد، و چـون قـطـع رحـم کـنـنـد خـداونـد امـوال (و ثـروتـها) را در دست اشرار قرار دهد، و چون امر بمعروف و نهى از منکر نکنند و پـیـروى از نـیـکـان اهـل بین من ننمایند خداوند اشرار آنان را بر ایشان مسلط گرداند، پس نیکان آنها دعا کنند و مستجاب نشود.
توضیح :
مـجـلسـى (ره ) گـویـد: ایـنـکـه قـطـع رحـم سـبـب افـتـادن امـوال در دسـت اشـرار اسـت بتجره رسده و براى آن اسبابى نهانى و ظاهرى است ، و عمده اسباب نهانى آن قطع لطف خداوند از ایشان است و از جمله اسباب ظاهرى آن اینستکه آنها در جـلوگـیـرى از سـتـم هـمـکـارى نـکـنـنـد پـس اشـرار بـر آنـهـا چـیـره گـردنـد و اموال آنها را بگیرند.

تشکیل تیم وانت تلفنی رفاه

حـضـرت صـادق علیه السلام فرمود: رسولخدا (ص ) فرموده است : هر که بمؤ منى نگاه کند نگاهى که او را بآن بترساند، خداى عزوجل در روزیکه سایه (رحمت و پناهگاهى ) جز سایه (رحمت ) او نیست او را بترساند.


تشکیل تیم وانت تلفنی رفاه


با سلام-این قسمت با قسمت های دیگه تفاوت زیادی داره چون این مورد فقط در رابطه با خودم هست.

ما تیمی تشکیل دادیم به نام جایی که در آن کار میکنم به نام تیم وانت تلفنی رفاه.این تیم برای شرکت در جام کارگران استان یزد(جام 22 بهمن)تشکیل شده و ده بازیکن و یک سرپرست و یک سر مربی دارد


سرپرست:سید علی آقا زارع

مربی:سید محمد باقری فهرجی

بازیکنان :

  1. مهدی شجاعی
  2. داود رجبی
  3. حسن طالبی
  4. سید علی حسینی
  5. مجتبی کوچه باغی
  6. حسین آخوندی
  7. محمد ندافیان
  8. ر ندافیان
  9. ر کوچه باغی
  10. م زارع

البته باید این موضوع را متذکر شوم که این تیم دارای 5 عضو دیگر میباشد که در تمرین فردا سه شنبه اعضای اصلی تیم معرفی و ثبت نام میشوند

و در آخر تصویر پیراهن این تیم را قرار دادم


عاشق زشت ترین دختر شدم

حـضـرت بـاقـر عـلیـه السـلام فـرمـود: کـسـیـکـه در کـمـک کـردن بـه بـرادر مـسـلمـانـش بـخـل ورزد و از اقـدام در انـجـام حـاجـتـش دریـغ کـنـد گـرفـتـار بکمل کسى شود که در آن کمک گناهکار (خدا) شود و مزدى هم نبرد.

عاشق زشت ترین دختر شدم

دختر دانش آموز صورتی زشت داشت. دندان‌هایی نامتناسب با گونه‌هایش، موهای کم پشت و رنگ چهره‌ای تیره...
روز اولی که به مدرسه ما آمد، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند. نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت... او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید: میدونی زشت‌ترین دختر این کلاسی؟!! یک دفعه کلاس از خنده ترکید …
برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!
بعضی‌ها هم اغراق آمیزتر می‌خندیدند. اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله‌ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه‌ای در میان همه و از جمله من پیدا کند :
اما کاترینای عزیزم،بر عکس من تو بسیار زیبا و جذاب هستی...
او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان‌ترین فردی است که می‌توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می‌خواستند با او هم گروه باشند...
او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود:
به یکی می‌گفت چشم عسلی و به یکی از دبیران، لقب خوش اخلاق‌ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب‌ترین یاور دانش آموزان را داده بود.
ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید‌هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف‌هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه‌های مثبت فرد اشاره می‌کرد.
مثلاً به من می‌گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می‌گفت بهترین آشپز دنیا! و حق هم داشت...
آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود؟!
سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری‌اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم...!
5 سال پیش وقتی برای خواستگاری‌اش رفتم،دلیل علاقه‌ام را جذابیت سحر آمیزش می‌دانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی‌اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز، باید قبل از آن جذاب بود!
در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم. دخترم بسیار زیباست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند. روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست؟!
همسرم جواب داد: من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم...!
و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید...

روایتی جالب در مورد خلف وعده

هـشـام بـن سـالم گـویـد: از امـام صـادق علیه السلام شنیدم که مى فرمود: وعده مؤ من به بـرادر (دیـن ) خـود نذرى است که کفاره ندارد، پس هر که بآ وفا نکند بمخالفت وعده با خدا برخاسته و خود را در غضب او انداخته ، این است گفتار خدایتعالى که (فرماید:): (((اى کـسـانـیـکـه ایمان آورده اید چرا گوئید آنچه را نکنید چه دشمنى گرانى است نزد خدا که بگوئید آنچه را نکنید))) (سوره صف آیه 2 3).


شــرح :
مـقـصـود از گـفـتـار حـضرت که فرمود:(((نذرى است که کفاره ندارد))) بحسب ظاهر براى تـغـلیـظ و اهـمـیـت آن بـر سـایـر نذرها است ، و حمل بر تخفیف و سبکتر بودنش از نذرهاى دیگر، خلاف ظاهر و سیاق عبارت است ، مجلسى (ره ) گوید: اینکه فرمود: (((فبخلف الله بـداء))) بـراى ایـنـسـت کـه خـداونـد از بـنـدگـان پـیـمـان گـرفـتـه کـه بـدسـتـوراتـش عـمـل کنند و نواهى او را ترک نمایند، و چون دستور بوفاء بعهد داده و از خلف و عده نهى فـرمـوده ، پـس آنـکـس کـه خـلف وعـده کـند با عهد خدا مخالف کرده ، سپس در تفسیر آیه و شـاءن نـزولش گـفـتار مفسرین و مختار خود را نقل فرموده که جمعى گفته اند آیه درباره مـنـافـقین و مخالفین نازل شده و ذکر آن بطول انجامید و از وضع ترجمه و شرح ما خارج است .


منبع:اصول کافی