نکته ای جالب در مورد اشغال سفارت آمریکا در ایران

 پیوند میان برادران (دینى ) آنگاه که پیش هم هستند دیدار همدیگر است ، و در مسافرت نامه نوشتن بیکدیگر. 

حـضـرت صادق (ع )

 

 

مصاحبه عباس امیرانتظام با روزنامه جامعه 

 

وی در مصاحبه با روزنامه جامعه (توسط ابراهیم نبوی) که ۷، ۸، و ۹ اردیبهشت ۷۷ منتشر شد در باره اتهام جاسوسی آمریکا می‌گوید:

در نوزده سال (از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۷) گذشته منتظر چنین فرصتی بودم که این سؤال در داخل کشور از من پرسیده شود و من بتوانم مسائل را به اطلاع هموطنانم برسانم. شما اطلاع دارید که در دولت موقت من معاون نخست وزیر، سخنگوی دولت و مسئول مذاکره و مکاتبه با تمام سفارتخانه‌ها در داخل کشور بودم، از جمله آمریکا؛ و ما با آمریکا بیشترین قراردادها را داشتیم، چیزی

حدود ۱۲۰۰ قرارداد؛ بنابراین مراجعهٔ آنها برای ارتباط با دولت بیشتر با نخست وزیری انجام شد. چه آقای سولیوان به طور شخصی و یا کاردار ایشان و یا از طریق مکاتباتی که با ما صورت می‌گرفت. بنابراین ملاقات‌ها به صورت روزانه یا چند بار در هفته انجام می‌شد.

ملاقات‌ها کاملاً رسمی و در دفتر نخست وزیری انجام می‌گرفت و معمولاً در حضور عده‌ای از همکاران من که در قسمت سیاسی کار می‌کردند در دفتر خودم اتفاق می‌افتاد. نامه‌هایی را که نمایندگی‌های دولت‌های خارجی در ایران به نخست وزیری می‌نوشتند، من مطالعه می‌کردم و نتیجه را به مهندس بازرگان، نخست وزیر، اطلاع می‌دادم. این مسئولیت را آقای بازرگان به من داده بودند. ما با همهٔ سفارتخانه‌ها مکاتبه می‌کردیم و جواب نامه‌های آنها را می‌دادیم. از جمله سفارت آمریکا. بعدها وقتی در آبان ۱۳۵۸ سفارت آمریکا اشغال شد و اسمش را گذاشتند جاسوس خانه، تمام مکاتباتی را که از آنجا به دست آوردند، به عنوان اسناد لانهٔ جاسوسی تلقی کردند، در حالی که این اسناد مکاتباتی رسمی و قانونی است که بین دولت آمریکا و دولت ایران انجام شده و بخشی از آنها را من از طرف نخست وزیر امضاء کردم، اما آنهایی که سفارت را اشغال کردند، این نامه‌ها را به عنوان اسناد جاسوسی علیه دولت وقت و شخص من مورد استفاده قرار دادند. مطلقاً چیز دیگری نبود، مطلقاً.
قبل از انقلاب من در کنار آقای مهندس بازرگان بودم و به عنوان مترجم ایشان در ملاقات با آقای سولیوان یا سفیر آلمان یا سایر سفرایی که با ایشان ملاقات می‌کردند حاضر می‌شدم. این ملاقات‌ها در دفتر من انجام می‌شد، خود آقای بازرگان هم بودند. گاهی آقای سولیوان بودند، گاهی آقای استمپل در آن جلسات حاضر می‌شدند و من هم کار خودم را به عنوان مترجم انجام می‌دادم. ملاقات دیگری انجام شد که در آن ملاقات آیت‌الله اردبیلی، آقای بازرگان، آقای سولیوان، آقای استمپل و من بودیم. این ملاقات در منزل آقای دکتر بیژن سحابی انجام شد.
منظورم این است که ما در تماس با دولت‌های خارجی مثل دولت آلمان، روسیه یا آمریکا دیدگاه‌های آنها را در می‌یافتیم، این ملاقات‌ها بین مهندس بازرگان با سفرای این کشورها اتفاق می‌افتاد و من به عنوان مترجم در این ملاقات‌ها حضور داشتم

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد