ده نکته از اعجوبه های تاریخ

 ده نکته در مورد جامعیت علومی قرآن کریم

 

1- امام صادق علیه السلام فرمود: خداى تبارک و تعالى در قرآن بیان هر چیز را فرو فرستاده تا آنجا که بخدا سوگند چیزى را از احتیاجات بندگان فروگذار نفرموده: و تا آنجا که هیچ بنده‏ئى نتواند بگوید ایکاش این در قرآن آمده بود جز آنکه خدا آن را در قرآن فرو فرستاده است. 

 

2- امام باقر علیه السلام مى‏فرمود: خداى تبارک و تعالى چیزى از احتیاجات امت را وانگذاشت جز آنکه آنرا در قرآنش فرو فرستاد و براى رسولش از آن مرز تجاوز کند کیفرى قرار داد.   

3- امام صادق علیه السلام فرمود: خدا حلال و حرامى نیافریده جز آنکه براى آن مرزى مانند مرز خانه هست آنچه از جاده است جزء جاده محسوب شود و آنچه از خانه است بخانه تعلق دارد تا آنجا که جریمه خراش و غیر خراش و یک تازیانه و نصف تازیانه (در حلال و حرام خدا) معین شده است.  

 

3- امام صادق علیه السلام فرمود: چیزى نیست جز آنکه در باره‏اش آیه قرآن یا حدیثى هست.  

 

5- ابوجارود گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: چون بشما از چیزى خبر دهم از من بپرسید کجاى قرآنست آنگاه حضرت ضمن گفتارش فرمود: پیغمبر (ص) از قیل و قال و تباه ساختن مال و زیادى سؤال نهى فرموده است، بحضرت عرض شد، پسر پیغمبر! همینکه فرمودید در کجاى قرآنست؟ فرمود: خداى عزوجل مى‏فرماید: (114 سوره 4) در بسیارى از سر گوشیهاى مردم خیرى نیست جز آنکه بصدقه یا نیکى یا اصلاح میان مردم دستور دهد. و فرمود (5 سوره 4) اموالتان را که خدا اقوام کار شما قرار داده بکم خردان میدهد، و فرموده (101 سوره 5) از چیزهائیکه اگر بر شما عیان شود غمگینتان کند سؤال نکنید. 

 

6- امام صادق علیه السلام فرمود: هیچ امرى نیست که دو نفر در آن اختلاف نظر داشته باشند جز آنکه براى آن در کتاب ریشه و بنیادى است ولى عقلهاى مردم به آن نمیرسد. 

 

7- امیرالمؤمنین (ع) فرمود: اى مردم خداى تبارک و تعالى پیغمبر را بسوى شما فرستاد و قرآن حق را بر او نازل فرمود در حالى که شما از قرآن و فرستنده قرآن بى‏خبر بودید و هم از پیغمبر و فرستنده او، در زمان تعطیلى پیغمبران و خواب دراز ملتها و گسترش نادانى و سرکشى فتنه و گسیختن اساس محکم و کورى از حقیقت و سرپیچى ستم و کاهش دین و شعله‏ورى آتش جنگ، همزمان با زردى گلستان باغ جهان و خشکیدن شاخه‏ها و پراکندگى برگها و نومیدى از میوه و فرو رفتن آبهاى آن، پرچمهاى هدایت فرسوده و پرچمهاى هلاکت افراشته بود، دنیا برخسار مردم عبوس و روى درهم کشیده بود، به آنها پشت گردانیده روى خوش نشان نمى‏داد: میوه دنیا آشوب و خوراکیش مردار بود نهانش ترس و آشکارش شمشیر بود: بند از بند شما جدا گشته و پراکنده بودید، دیدگان مردم جهان نابینا و روزگارشان تاریک بود پیوند خویشى خود را بریده و خون یکدیگر را مى‏ریختند، دختران خود را در جوار خود زنده بگور کردند، زندگى خوش و رفاه و آسایش از ایشان دور گشته بود، نه از خدا امید پاداشى و نه از او بیم کیفرى داشتند، زنده ایشان کورى بود پلید و مرده آنها در آتش و نومید. در آن هنگام پیغمبر اکرم نسخه‏اى از کتب آسمانى نخستین بر ایشان آورد که کتب جلوترش را تصدیق داشت و حلال را از حرام مشکوک جدا ساخت، این نسخه همان قرآنست، از او بخواهید تا با شما سخن گوید، او هرگز سخن نگوید، ولى. من از او بشما خبر مى‏دهم، در قرآنست علم گذشته و علم آینده تا روز قیامت میان شما حکم مى‏دهد و اختلافات شما را بیان مى‏کند، اگر از من قرآن را بپرسید به شما مى‏آموزم. 

 

8- عبدالاعلى گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: من زاده رسول خدایم و به قرآن دانایم، در قرآنست آغاز خلقت و آنچه تا روز قیامت رخ دهد و خبر آسمان و زمین و خبر بهشت و دوزخ و خبر گذشته و خبر آینده تمام اینها را میدانم چنانچه بکف دست خود مینگرم، همانا خدا مى‏فرماید: در قرآنست بیان آشکار هر چیز. 

 

امام صادق علیه السلام مى‏فرمود: قرآنست که هر خبرى که پیش از شما برده و هر خبرى که بعد از شما باشد در آنست و داور میان شما است و ما آن را میدانیم.  

 

10- سماعة به امام کاظم(ع) عرض کرد: همه چیز در کتاب خدا و سنت پیغمبرش موجود است یا شما هم در آن گفتارى دارید؟ فرمود: همه چیز در کتاب خدا و سنت پیغمبرش مى‏باشد.  

 

در ادامه مطلب فقط برچسب ها میباشد

ادامه مطلب ...

معرفی دو دسته از مردم از دیدگاه بزرگ مرد تاریخ

 هر که پیش از سلام کردن آغاز بسخن کند پاسخش را نگوئید، و فرمود: پیش از سخن گفتن بسلام کردن آغاز گفتار کنید، و هر که پیش از سلام کردن آغاز سخن کرد پاسخش ندهید.  

حضرت محمد صلی الله علیه و آله

 معرفی دو دسته از مردم از دیدگاه بزرگ مرد تاریخ 

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: مبغوض‏ترین مردم نزد خدا دو نفرند:
1 : مردیکه خدا او را بخودش وا گذاشته از راه راست منحرف گشته، دلباخته سخن بدعت شده، از نماز و روزه هم دم میزند، مردمى بوسیله او بفتنه افتاده‏اند، راه هدایت پیشینیانش را گم کرده و در زندگى و پس از مرگش گمراه کننده پیروانش گشته، باربر خطاهاى دیگرى شده و در گرو خطاى خویش است.
2 : مردى که نادانى را در میان مردم نادان قماش خود قرار داده، اسیر تاریکیهاى قتنه گشته، انسان نماها او را عالم گویند در صورتیکه یکروز تمام را صرف علم نکرده، صبح زود بر خاسته و آنچه را که کمش از زیادش بهتر است (مال دنیا یا علوم بیفائده) فراوان خواسته چون از آب گندیده سیر شد و مطالب بیفائده را انباشته کرد، بین مردم بر کرسى قضاوت نشست و متعهد شد که آنچه بر دیگران مشکل بوده حل کند، اگر با نظر قاضى پیشینش مخالفت مى‏کند اطمینان ندارد که قاضى پس از او حکم او را نقض نکند چنانکه او با قاضى پیشین کرد، اگر با مطالب پیچیده و مشکلى مواجه شود ترهاتى از نظر خویش براى آن بافته و آماده مى‏کند و حکم قطعى مى‏دهد شبهه بافى او مثل تار بافتن عنکبوت است، خودش نمى‏داند درست رفته یا خطا کرده، گمان نکند در آنچه او منکر است دانشى وجود داشته باشد و جز معتقدات خویش روش درستى سراغ ندارد، اگر چیزى را به چیزى قیاس کند (و بخطا هم رود) نظر خویش را تکذیب نکند و اگر مطلبى بر او تاریک باشد براى جهلى که در خود سراغ دارد آن را پنهان مى‏کند تا نگویند نمى‏داند سپس گستاخى کند و حکم دهد اوست کلید تاریکیها (که در نادانى بر مردم گشاید) شبها ترا مرتکب شود، در نادانیها کورکورانه گام بر دارد، از آنچه نداند پوزش نطلبد تا سالم ماند و در علم ریشه‏دار و قاطع نیست تا بهره برد. روایات را در هم مى‏شکند همچنانکه باد گیاه خشکیده را، میراثهاى بناحق رفته از او گریانند، و خونهاى بناحق ریخته از او نالان، زناشوئى حرام بحکم او حلال گردد، و زناشوئى حلال حرام شود، براى جواب دادن بمسائلى که نزدش میآید سرشار نیست و اهلیت ریاستى را که بواسطه داشتن علم حق ادعا مى‏کند ندارد.  


توضیح:
فرق میان این دو نفر اینستکه اولى در اصول دین خرابکارى کند و بدعت گذارد و دومى مقام قضاء و فتوى را بناحق غصب کند. 

 

در ادامه مطلب فقط برچسب ها میباشد

ادامه مطلب ...

یک راه پیشنهادی برای افزایش آمار وبلاگ

ثـعـلبـة بـن مـیـمـون از مـردى کـه نامش را برده حدیث کند که گفت : مردمى نزد حضرت صـادق عـلیه السلام بودند و حضرت براى آنها حدیث میکرد، در این میان مردى از آنها نام مـردى را بـبـدى یـاد کـرد و گـله او را بـحـضـرت صادق علیه السلام نمود، حضرت باو فرمود: کجا برایت برادرى تمام عیار بدست آید، و کدام مردى است که مهذب و پاک از همه عیوب باشد.  

 

یک راه پیشنهادی برای افزایش آمار وبلاگ 

 

با سلام.من الآن توی اینترنت مشغول گشت و گذار بودم که یک لحظه چشمم خورد به مطلبی که نوشته بود ((آمارگیر وبلاگ و وبسایت خود را منفجر کنید)).یعنی بیشترین آمار را از آن وبلاگ خود کنید.با خودم گفتم بد نیست که این رو توی وبلاگ خودم هم بذارم.کاری نداره یک ثبتنام کوچیکه و خودش گفته باید چیکار کنید. 

 

 اگر دوست دارید اینجا کلیک کنید 

 


نکاتی جالب و شنیدنی بزرگترین مرد تاریخ(۲)

 از حقوق مسلمان بر برادرش اینست که چون باو برخورد کـند سلامش کند، و چون بیمار شود بعیادتش رود، و چون پنهان شود (پشت سرش ) براى او خیر خواهى کند: و چون عطسه زند و بگوید: (((الحمد اللّه رب العالمین لا شریک له ))) بـاو بـگـویـد: (((یـرحـمـک الله ))) او نـیـز در جـواب این گوید: (((یهدیکم اللّه و یصلح بـالکـم ))) و چـون او را (بـکـارى یـا بـجـائى ) بـخواند (و دعوتش کند) بپذیرد، و چون بمیرد تشییعش ‍ کند. 

 

حـضـرت صـادق (ع ) 

 

دو مطلب در مورد آدم و داستان بهشت-فلسفه بعثت پیامبران 

 

  • آدم و داستان بهشت  

خداوند آدم را در خانه ای مسکن داد که زندگی در آن گوارا بود.جایگاه او را آمن و امان بخشید و او را از شیطان و دشمنی او ترساند.پس شیطان او را فریب داد بدان علت که از زندگی آدم در بهشت و همنشینی او با نیکان حسادت ورزید.پس آدم یقین را به تردید و عزم استوار را به گفته های ناپایدار شیطان فروخت و شادی خود را به ترس تبدیل کرد که فریب خوردن برای او پشیمانی آورد.آنگاه خدای سبحان در توبه را بر روی آدم گشود و کلمه رحمت بر زبان او جاری ساخت و به او وعده بازگشت به بهشت را داد.آنگاه آدم را به زمین خانه آزمایش ها و مشکلات فرود آورد تا ازدواج کند و فرزندانی به وجود آورد و ازمیان فرزندان او پیامبرانی برگزید. 

 

  • فلسفه بعثت پیامبران 

خدا پیمان وحی را از پیامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند.آنگاه که در عصر جاهلیت ها بیشتر مردم پیمان خدا را نادیده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدایان دروغین روی آوردند و شیطان مردم را از معرفت خدا بازداشت و از پرستش او جدا کرد خداوند پیامبران خود را مبعوث فرمود و هرچندگاه متناسب با خواسته های انسانها رسولان خود را پی در پی اعزام کرد تا وفاداری به پیمان فطرت را از آنان بازجویند و نعمت های فراموش شده را به یاد آورند و با ابلاغ احکام الهی حجت را بر آنان تمام نمایند و توانمندی های پنهان شده عقل را آشکار سازند و نشانه های قدرت خدا را معرفی کنند.مانند سقف بلند پایه آسمان بر فراز انسانها.گاهواره گسترده زمین در زیر پای آنها و وسایل و عوامل حیات و زندگی.وراههای مرگ و مردن و مشکلات و رنج های پیر کننده و حوادث پی در پی که همواره بر سر راه آدمیان است.خداوند هرگز انسانها را بدون پیامبر یا کتابی آسمانی یا برهانی قاطع یا راهی استوار رها نساخت.پیامبرانی که با اندک بودن یاران و فراوانی انکار کنندگان هرگز در انجام وظایف خود کوتاهی نکردند.بعضی از پیامبران بشارت پیامبر آینده را دادند و برخی دیگر پیامبران گذشته را معرفی کردند.بدین گونه قرن ها پدید آمد و روزگاران سپری شد.پدران رفتند و پسران جای آنها را گرفتند. 

 

در ادامه مطلب فقط برچسب ها میباشد

ادامه مطلب ...

آیامیدانید؟ترفندهای بدن۲

حـضـرت صـادق (ع ) فـرمـود: دو نـفـر مـرد بـر حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام وارد شـدنـد پس آنحضرت براى هر کدام از آنها توشکى انداخت ، یکى از آندو روى آن نشست و دیگرى خوددارى کرد، امیرالمؤ منین باو فرمود: بر آن بنشین زیرا از پذیرفتن احترام خود دارى نـکـنـد جز الاغ ، سپس فرمود: رسولخدا (ص ) فرموده : هرگاه بزرگوار قومى بر شما رسید او را گرامى دارید.
آیامیدانیدمیتوان به بدن ترفندهای عجیبی زد؟  

 

     ۵.رفلاکس مری 

 

کسانی که دوچار رفلاکس مری هستند اگر به پهلوی چپ بخوابند کمتر به این مشکل دچار میشوند!مری و معده تحت یک زاویه به هم وصل هستند.وقتی به پهلوی راست بخوابید سطح معده بالاتر از مری قرار میگیرد.در نتیجه غذا و اسید به معده باز میگردد 

 

     ۶.اگر نوک انگشت تان را سوزانده اید 

اگر در اثر تماس ناگهانی با اجاق گاز یا قابلمه داغ نوک انگشتتان را سوزانده اید به سرعت قسمت آسیب دیده را تمیز کنید و با یک تکه نخ ماساژ دهید.اگر یخ نبود از آب سرد نیز میتوانید استفاده کنید 

 

     ۷.درد دندان 

 

با یک تکه یخ قسمت <۷> شکل بین انگشتان اجاره و شست بمالید.به سادگی درد دندانتان کاهش میابد 

 

     ۸.سرگیجه 

 

کافی است که یک دستتان را روی یک نقطه ثابت قرار دهید.به سرعت دوران سرتان خوب میشود.قسمتی از گوش که فقط مسئول تعادل است در داخل یک مایع شناور بوده و هرگاه این مایع جابجا شود تعادل شما به هم میخورد.به کمک یک مرجع ثابت بیرونی مغز سریع تعادل خود را بدست می آورد 

 

     ۹.تپش قلب 

 

اگر در هنگام عصبانیت به تپش قلب دچار میشوید به انگشت شصت خود فوت کنید.عصب واگ که ضربان قلب را کنترل میکند به کمک نفس کشیدن آرام میگیرد 

 

    ۱۰.درد پهلو 

 

گاهی به هنگام دویدن پهلو درد میگیرد.این به خاطر آن است که بازدم شما با وقتی که پای راستتان به زمین میخورد همزمان است در نتیجه  به دیافراگم شما فشار وارد میشود.برای رهایی از این درد کافی است بازدم خود را با وقتی که پای چپتان بر روی زمین می آید هماهنگ کنید 

 

     ۱۱.مغز یخ زده 

 

چیز های کم اهمیتی وجود دارند که مغز را سرد و فلج میکنند.در این حالت زبان خود را به سقف دهانتان فشار دهید به طوری که بیشترین مقدار را از سقف دهانتان بپوشاند.در این صورت سردرد برطرف میشود.این سردردتان میتواند ناشی از یک بستنی یخی باشد 

 

     ۱۲.خونریزی بینی 

 

گرفتن بینی و به عقب برگرداندن سر راه متداول جلوگیری از خونریزی بینی است.اما شما اگر مقداری پنبه را درست زیر گردی لب بالایی روی لثه بگذارید و با یک انگشت آن را فشار دهید خونریزی قطع میشود. 

 

     ۱۳.تنفس زیر آب 

 

وقتی در زیر آب هستید این نبود اکسیژن نیست که شما را بیچاره میکند بلکه دی اکسید کربن است که باعث اسیدی شدن خون و استیصال شما میشود.بنابراین کافی است قبل از شنا چند نفس کوتاه و سریع بکشید تا میزان اسیدی بودن خون پایین بیاید.با این ترفند مغز شما میپندارد که اکسیژن بیشتری در اختیار دارد.به این ترتیب ده ثانیه زمان میخرید. 

 

     ۱۴.نزدیک بینی 

نزدیک بینی به ندرت ریشه ژنتیکی دارد و بیشتر از خیره شدن چشم به یک نقطه در فاصله نزدیک ناشی میشود.بنابراین بهتر است که هرازچندی چشمانتان را ببندید و به بدنتان کش و قوسی بدهید.نفس عمیقی بکشید و بعد از چند ثانیه به آرامی نفستان را رها کنید.این کار باعث استراحت عضلات غیر ارادی میشود.در نتیجه چشمها هم استراحت میکنند 

 

     ۱۵.خواب رفتگی 

اگر دست شما موقع رانندگی و نشستن در اثر یک وضعیت نادرست خواب رفته باشد.به آرامی حرکت دادن سر به چپ و راست در کمتر از یم دقیقه میتوانید این مشکل را حل کنید و از شر گزگز و سوزنی شدن دست راحت شوید 

 

در ادامه مطلب فقط برچسبها میباشد

ادامه مطلب ...

آیامیدانید؟ترفندهای بدن

پیوند میان برادران (دینى ) آنگاه که پیش هم هستند دیدار همدیگر است ، و در مسافرت نامه نوشتن بیکدیگر. 

حـضـرت صادق (ع ) 

 

آیامیدانیدمیتوان به بدن ترفندهای عجیبی زد؟ 

 

درد جسمانی علامت و نشانه مشکل و ناهنجاری در بدن است و عوامل مختلفی باعث این دردها و ناراحتی های جسمانی میشوند.بعضی از این عوامل موقتی و بعضی طولانی مدت هستند و نیازمند دارو و درمانند.در اینجا ما ترفندهایی را بیان میکنیم که شما با دانستن و به کار بستن آنها بعضی از دردها را موقتا میتوانید کاهش دهید. 

 

     ۱.خارش گلو 

 

وقتی کودک بودید قلقلک دادن برایتان یک سرگرمی بود.حالا در بزرگسالان هم میتوان از این ترفند برای رهایی از مشکل خارش گلو بهره جست.وقتی که سلولهای عصبی گوش تحریک بشوند موجب اسپاسم عضلات گلو و گردن میشوند.درنتیجه شما را از خارش گلو راحت میکنند.پس قلقلک دادن گوش باعث رفع خارش گلو میشوند 

 

     ۲.صداهای فراصوت بالاتر از حد آستانه شنوایی  

اگر در محلی شلوغ و پر سرو صدا هستید به طرف راست خم شوید و سعی کنید با گوش راست بشنوید.گوش راست برای شنیدن صداهای بلند و سریع مناسبتر است و گوش چب برای تمیز و تشخیص دادن تن های موسیقی 

 

     ۳.جرم های بینی  

 

فین کردن شدید را فراموش کنید.در اینجا ترفندی بسیار سریع و آسان برای راحت شدن از جرمهای بینی به شما خواهیم آموخت.به طور متناوب با زبان خود به سقف دهانتان ضربه بزنید.سپس با انگشت خود وسط دو ایرو را فشار دهید.این کار باعث میشود که تیغه بینی عقب و جلو برود . پس از بیست ثانیه جرم های متراکم شده آماده تخلیه شوند 

 

     ۴.درد آمپول 

 

به راحتی با سرفه کردن در حین تزریقات میتوانید درد آمپول را کاهش دهید.سرفه کردن در اصل ترفندی است که باعث افزایش سریع و موقتی فشار در قفسه سینه میشود و مسیرهای عصبی درد را مسدود میکند. 

 

    

 

دو حکایت جالب

عبدالملک بن عتبه گوید: از حضرت ابى الحسن علیه السلام پرسیدم از کاغذهائى که جـمـع مـى شـود آیا (جایز است ) بآتش سوزانده شود و در آنها نام خدا است ؟ فرمود: نه ، اول آنها را با آب بشویند (و سپس ‍ بسوزانند). 

  

دو حکایت جالب 

  1. علاقه 

مارک البیون در کتا بخود تحت عنوان ((ساخت زندگی و امرار معاش))درباره یک مطلب آشکار کننده از سوداگرانی مینویسد که دو مسیر کاملا متفات را پس از فراغت از تحصیلا دانشگاهی طی کرده اند.وی چنین میگوید:یک بررسی از فارغ التحصیلان دانشکده بازرگانی سابقه ۱۵۰۰ نفر را از سال ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۸۰ مورد مطالعه قرار داده است.در آغاز فارغ التحصیلان به دو دسته تقسیم شدند: 

گروه الف کسانی بودند که خواستند اول پول درآورندتا بعدا هرکار خواستند بکنند.یعنی اول مشکل مالی خود را حل و فصل کنند و بعدا به امور دیگر زندگی بپردازند 

گروه ب شامل کسانی بود که ابتدا به دنبال علاقه واقعی خود بودند و اطمینان داشتند که پول عاقبت خود به دنبال آن می آید 

چه درصدی از هرگروه وجود داشت؟ 

از ۱۵۰۰نفر فارغ التحصیل در مطالعه مورد نظر کسانی که در گروه الف ((اول پول))بودند ۸۳درصد کل یا ۱۲۴۵ نفر را تشکیل میدادند.گروه ب ((اول علاقه واقعی))یعنی خطر پذیرها جمعا ۱۷ درصد یا ۲۵۵ نفر بودند.پس از بیست سال ۱۰۱ نفر میلیونر در کل این دو گروه بوجود آمده بود که یک نفر از گروه الف و ۱۰۰ نفر از گروه ب بودند  

 

    ۲.آرزو 

 

آلیس:لطفا به من بگو از کدام راه باید بروم؟ 

گربه:بستگی دارد که کجا میخواهی بروی؟ 

آلیس:خیلی برایم مهم نیست کجا بروم! 

گربه:پس مهم نیست از کدام راه بروی 

 

 

برچسب ها 

حکایت-حکایت جالب-حکایت زیبا-حکایت کوتاه-داستان-داستان زیبا-داستان کوتاه-عجایب-عجایب جهان-خدا-اعتماد-داستان اعتماد-زیباترین داستان-زیباترین مطالب-هدف-حکایت مدیریتی-هدفمندی-آلیس در سرزمین عجایب-علاقه واقعی-نتایج علاقه واقعی-پول-داستان کوتاه-حکایت جالب-حکایت زیبا-حرفهای قشنگ

عشق

عشق با روح شقایق زیباست                        عشق با حسرت عاشق زیباست 
 عشق با نبض دقایق زیباست             عشق در حسرت دیدار تو بودن زیباست   


 راز شاد زیستن انجام انچه دوست داری نیست ،بلکه دوست داشتن ان چیزی است که انجام می دهیم. 

 به کسی عشق بورز که لایق عشق باشد نه تشنه عشق ،زیرا تشنه روزی سیراب می شود. 
 

مهر و محبت چیزی است تقسیم شدنی  ولی عشق نه.  

عشق ورزیدن به کسی که لیاقت دوست داشتن را ندارد نوعی اسراف در محبت است.  

                                                                                                   حضرت محمد (ص)  

 تمام محبت های خود را به پای دوست بریز ولی به او اطمینان نکن.  

                                                                                                         امام علی (ع)  
  نایاب ترین چیزها در جهان دوست صمیمی است.   

 

این مطالب از وبلاگ((تنها کسی مرا نساخت خدا ساخت))که مدیر آن لطف کرده بودند و به من نظر داده بودند میباشد

داستانی از دیدار با امام زمان

مـعـمـر بن خلاد گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم : و عرضکردم : قربانت گـردم مـردى در مـیان جمعى است و سخنى بمیان آید و آنها شوخى کنند و بخندند؟ فرمود: بـاکـى نـیـسـت تـا آنـجا که نباشد و گمانم که مقصودش فحش بود (یعنى در صورتیکه بـفـحـش و هـرزه گـوئى نـکـشـد، و فـحـش در آن نـبـاشـد) سـپـس فـرمـود: هـمـانـا رسـول خـدا (ص ) ایـنـگـونـه بود که عرب بیابانى نزدش مى آمد و هدیه اى برایش مى آورد و هـمـانـجـا مـى گـفـت : بـهـاى هـدیـه مـا را بـده ، پـس رسـول خـدا (ص ) مـى خندید، و هر زمان که اندوهگین مى شد مى فرمود: آن عرب بیابانى چه شد؟ کاش نزد ما مى آمد.

 

داستانی از دیدار با امام زمان

 

در زمانی نه چندان دور یعنی هنگامی که مردم بدون هواپیماهای بویینگ و ایرباس و بدون هیچگونه ریایی به حج میرفتند.در اصفهان چند نفری در قالب یک کاروان عازم سفر حج شدند.مسافت های زیادی را گزراندند و روزها و دشتهای زیادی را پشت سر گذاشتند.یک روز طبق معمول روزهای گذشته مشغول استراحت شدند.در این میان فردی بود که اسمش خاطر ذهنم نیست.او هم که مشغول استراحت بود در زیر سایه ای به خواب عمیقی رفت و وقتی به هوش آمد دیگر اثری از دیگر همسفران خود ندید.کاروانیان رفته بودند و او هم خواب مانده بود و از کاروان دور افتاد.ترسید و با عجله مشغول راه افتادن شد ولی او دیگر نه راه مکه را میدانست و نه راه اصفهان.وحشت او را فراگرفت و با ترس در حالی که زیر لب مشغول ذکر نام ائمه اطهار(علیهما السلام) و مدد جستن از آنها بود به جست و جوی کاروان پرداخت.آنقدر گشت تا از نفس افتاد ولی مداوم ذکر یاصاحب الزمان بر زبانش جاری بود اما اثری از کاروان نیافت.او درحالی که دیگر از خستگی توانی در بدن نداشت دو نفر سوار را دید که از دور می آیند وقتی نزدیک شدند دید که یک نفر سید زیبا به همراه یک نفر دیگر که برروی اسب قهوه ای نشسته جلوی او ایستادن.سید بزرگوار از او پرسید که چه شده؟شرح حال خود را بازگو کرد.آن مرد اصفهانی در حالی که مشغول شرح واقعه بود گاهی نیم نگاهی به آن مردی که کنار سید و روی اسب قهوه ای بود می انداخت و فکر میکرد که چقدر این آقا شبیه حالوی خودمون که در بازار اصفهان حمالی میکند است.بعد از شرح داستان آن سید بزرگوار رو به سوار بغل خود میکند و از او میخواهد که مرد اصفهانی را به مقصدش برساند.مرد اصفهانی همراه آن مرد میشود و در حالی که در راه مشغول رفتن بودند مرد اصفهانی از او میپرسد که آقا شما چقدر شبیه به ((حالو)) که در بازار اصفهان است میدهید!مرد میگوید من خود آن حالو هستم و آن سیدی که دیدی حضرت صاحب الزمان بودند.مرد اصفهانی ناگهان جا میخورد ولی چه کند که دیگه کار از کار گذشته و امامش رفته بود.وقتی که به مکه رسیدند حالو که آن مرد اصفهانی را رسانده بود گفت که مبادا راجع به این واقعه به کسی حرفی بزنی.این یک راز باشد بین من و تو و امام زمان.مرد اصفهانی قبول کرد ولی به شرط اینکه وقتی به اصفهان بازگشت حالو حتما به دیدن او بیاید.حالو هم قبول کرد ورفت.مرد اصفهانی وقتی به هم کاروانیان خود رسید کلی گلایه کرد ولی حرفی از ماجرایی که بر او گذشته بود نزد.مراسم حج تمام شد و مرد اصفهانی به همراه همسفرانش به اصفهان بازگشتند.مرد اصفهانی به شدت مشتاق دیدار دوباره حالو بود.او روز اول در خانه نشت مردم آمدند ولی از حالو خبری نبود.روز دوم هم به همین منوال گذشت.اما روز سوم وقتی که خانه نسبتا شلوغ بود حالو وارد خانه مرد اصفهانی شد و کنار درب ورودی نشست.همین که مرد اصفهانی آمد تعارف کند حالو اشاره ای کرد و گفت بشین.حالو کنر در نشسته بو تنها و کسی هم اعتنایی به او نکرد.کسانی که مسئول پذیرایی بودند میوه آوردند ولی به حالو تعارف نکردند.چایی آوردند ولی به حالوی امام زمان ببین تعارف نکردند.مرد اصفهانی که به شدت شرمنده و خشمگین شده بود خواست بلند شود و خود شخصا تعارف حالو کند که باز حالو اشاره ای کرد و گفت بشین.حالورفت.مدتی گذشت.یک روز مرد اصفهانی که در مغازه بود حالو به نزد او آمد و گفت که این جمعه به خانه من بیا کار مهمی با تو دارم.هرچه گفت چه کاری گفت بیا بهت میگویم.روزها گذشت و نوبت روز جمعه شد.با رسیدن جمعه حالو به خانه حالو رفت همین که وارد شد دید سیدبزرگوار و زیبایی مشغول خارج شدن از خانه بود و حالو گریه کنان و دوان دوان با پای برهنه پشت سر آقا حرکت میکرد.وقتی به حالو رسیدم ازش پرسیدم که آیا این سید همان آقا بود گفت:(( بله ایشان آمده بودند که خبر مرگ مرا به من بدهند))سپس به من گفت((حاضری برای من یک کاری بکنی؟))گفتم به روی چشمم چه کاری؟ گفت:من در فلان روز از دنیا میرم.تو در آن روز سراغ مرا از دیگر حمالان بازار بگیر.آنها به تو میگویند که امروز سر کار نیامده.با آنها به خانه من بیا.جسد مرا غسل و کفن و دفن کنید.مبادا تا من زنده ام درباره ماجراهایمان با کسی حرف بزنی.قبول کرد و با اشک از خانه حالو بیرون آمد.روز مقرر فرا رسید و مرد اصفهانی در بازار از حمالان سراغ حالو را گرفت و آنها هم گفتند امروز نیامده و با هم به خانه حالو رفتند و جسد او را یافتند و غسل و کفن کردند و دفنش کردند.بعد از آنکه حالو را دفن کردند مرد اصفهانی بر روی خاک حالو افتاد و زار زار مشغول گریه کردن شد.مردم متعجب شدند که حالو هیچ خویشاوندی با مرد اصفهانی ندارد ولی اینگونه گریه میکند.وقتی شرح ماجرا را از زبان او شنیدند خیلی ناراحت شدندوآنها هم خون گریستند از اینکه چرا آن مرد را نشناخته بودند. این ماجرا به گوش یکی از آیت الله های بزرگ اصفهان( که اسم او نیز یادم نیست)رسید.آن آیت الله بعد از خبر دار شدن همه مردم را جمع کردواو هم در سوگ حالو خون گریه میکرد ومردم باشکوه ترین مجلس را برای وی گرفتند.

چه خوب هست اینطور زندگی کردن و اینطور مردن مثل حالو

پیدا شدن حیوانی که در تخت جمشید به صورت مجسمه بود

دوسـت تـریـن اعـمـال نـزد خـداى عزوجل عملى است که بنده آنرا ادامه دهد، اگر چه اندک باشد (یعنى اگر چه کوچک باشد یا از لحاظ شماره کم باشد). 

امـام بـاقـر (ع ) 

 

 پیدا شدن حیوانی که در تخت جمشید به صورت مجسمه بود

این موجود در سواحل نیویورک پیدا شده و براستی شباهت قابل توجهی به پیکره های سرستون های تخت جمشید دارد…

آیا این موجود در ایران بوده؟
چرا در تخت جمشید چنین مجسمه ای وجود دارد؟ 

شاهان هخامنشی تمایلی برای نصب این مجسمه در داخل تالارهای  اصلی کاخ نداشتند.

«سگشیر»جانوری که امریکا برای کاربرد پلیسی و نظامی خلق کرده است.

یک کارشناس شهر سازی وتاریخ از آلمان، گمانه زنی خبر روزگذشته در باره آن حیوان عجیب و مجسمه های تخت جمشید را تائید می کند.

این موجود در سواحل montauk ,newyork پیدا شده و براستی شباهت قابل توجهی به پیکره های سرستون های تخت جمشید دارد.

فقط به این نکته توجه کنید که در شمال شرقی محل پیدا شدن این موجود، جزایری بنام plum island هست که مکانی فوق سری نظامی امریکاست.

بنا بر شنیده ها، در این مکان کنترل شده انواع آزمایشات ژنتیکی روی موجودات مختلف انجام میگیرد و با دستکاری ژنتیکی موجوداتی خلق می شوند که می توانند کاربرد نظامی داشته باشند. از جمله «سگشیر» که توانائی های چند حیوان قدرتمند را دارد.

مثلا فکی مانند عقاب، دندانها و پنجه هائی مانند شیر و از همه مهم تر، توانائی های مغزی و آموزشی در حد یک سگ آموزش دیده برای جنگ ها و نبرد های شهری.


 

   

 

   

 مطالب مرتبط: 

 

 

 

برچسبها  

عجایب جهان-عجایب-عجیب ترین ها-کشف جدید-اکتشافات جدید-جدید ترین-ژنتیک-دستکاری ژنتیکی-تکنولوژی-حیوان تخت جمشید-مجسمه حیوان تخت جمشید-کشف حیوان تخت جمشید-عجیب ترین کشف-کشف آمریکا-حیوان عجیب-موجود عجیب-امپراطور دریا-قویترین حیوان-عجیب ترین موجود-داستان عجیب-داستان زیبا-عجایب خلقت-عجایب دنیا-تخت جمشید-موجود عجیب-عجیب-حیوان سنگی تخت جمشید-موجود عجیب در تخت جمشید

 

 

دو سخن زیبا در مورد عقل


  کسیکه مردم از زبانش بترسند، او در آتش است   

 

امام صادق علیه السلام 

دو سخن زیبا در مورد عقل 

 

  •  ابن سکیت گوید به امام دهم علیه السلام عرض کردم: چرا خود حضرت موسى را با وسیله عصا و ید بیضا و ابزار ابطال جادو فرستاد و حضرت عیسى را با وسیله طبابت و حضرت محمد را که بر او و خاندانش و پیغمبران درود باد به وسیله کلام و سخنرانى حضرت فرمود: چون خدا موسى علیه السلام را مبعوث کرد جادوگرى بر مردم آن زمان غلبه داشت پس او از طرف خدا چیزى آورد که مانندش از توانائى آنها خارج بود و به وسیله آن جادوى آنها را باطل ساخت و حجت را بر ایشان ثابت کرد و عیسى علیه السلام را در زمانى فرستاد که فلج و زمینگیرى زیاد شده بود و مردم نیاز به طب داشتند پس او از جانب خدا چیزى آورد که مانندش را نداشتند پس به اجازه خدا مردگان را زنده کرد و کور مادرزاد و پیس را درمان نمود و حجت را بر ایشان ثابت کرد. و حضرت محمد (ص) را در زمانى فرستاد که خطبه خوانى و سخنورى به گمانم شعر را هم فرمود زیاد شده بود، پس آن حضرت از طرف خدا پندها و دستوراتى شیوا آورد که گفتار آنها را باطل کرد و حجت را بر ایشان تمام نمود. ابن سکیت گفت به خدا هرگز مانند تو را ندیده‏ام بفرمائید در این زمان حجت خدا بر مردم چیست فرمود: عقل است که بوسیله آن امام راستگو مى‏شناسد و تصدیقش مى‏کند و دورغگو را مى‏شناسد و تکذیبش مى‏نماید. ابن سکیت گفت به خدا جواب درست همین است.
    و فرمود: پایه شخصیت انسان عقل است و هوش و فهم و حافظه و دانش از عقل سرچشمه مى‏گیرند. عقل انسان را کامل کند و رهنما و بینا کننده و کلید کار اوست و چون عقلش به نور خدائى مؤید باشد دانشمند و حافظ و متذکر و با هوش و فهمیده باشد و از این رو بداند چگونه و چرا و کجاست و خیرخواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آنرا شناخت روش زندگى و پیوست و جدا شده خویش بشناسد و در یگانگى خدا و اعتراف بفرمانش مخلص شود و چون چنین کند از دست رفته را جبران کرده بر آینده مسلط گردد و بداند در چه وضعى است و براى چه در اینجاست و از کجا آمده و به کجا مى‏رود؟ اینها همه از تأیید عقل است.

     
  • امام صادق علیه السلام فرمود: اى مفضل کسى که تعقل نکند رستگار نگردد و تعقل نکند کسى که نداند، کسى که بفهمد نجیب مى‏شود، کسى که صبر کند پیروز شود، دانش سپر بدبختى است و راستى عزت است و نادانى زلت، فهمیدن بزرگوارى و سخاوت کامیابى و خوش خلقى دوستى آورنده است، کسى که به اوضاع زمانش آگاه باشد اشتباهات بر او هجوم نیارد، دوراندیشى همان بدبینى است واسطه بین انسان و رسیدن به حقیقت نعمت وجود عالم است و نادان در این میان بدبخت است، خدا دوست کسى است که او را شناخت و دشمن آنکه خودسرانه خویش را در زحمت شناسائیش انداخت خردمند عیب پوش است و نادان فریبنده اگر خواهى بزرگوار شوى ملایم باش و اگر خوار شوى درشتى کن شریف طینت نرم دل است بداصل سخت دل کس که کوتاهى کند به پرتگاه افتد و کسى که از عاقبت بیم کند از نسنجیده کارى سالم ماند، کسى که ندانسته و ناگاه بکارى در آید بینى خود را بریده است (خود را بنهایت خوارى و مذلت انداخته است). هر که نداند نفهمد و هرکه نفهمد سالم نماند و آنکه سالم نماند عزیز نگردد و هر که عزیز نگردد خرد شود. و آنکه خرد شود سرزنش شود و هر کس چنین باشد سزاوار است که پشیمان شود. 


 

برچسب ها 

 

نکات زیبا-نکات کوتاه-مطالب زیبا-مطالب کوتاه-جملات زیبا-جملات کوتاه-بهتر زیستن-احادیث زیبا-عجایب جهان-عجایب-داستان های زیبا-بهترین مطالب-اصول کافی-زندگی بهتر-سخنان شیرین-حدیث-داستان کوتاه-سخن شیرین-ستایش عقل-محسنات عقل-خوبیهای عقل-عقل-نکوهش جهل-بدیهای جهل-جهل-عقل و جهل-کتاب عقل-کتاب جهل-سخن بزرگان 


 

مطالب مرتبط: 

جالب اما تاسف بار

   هرکه به مردم درى از هدایت آموزد مثل پاداش ایشان دارد بدون اینکه از پاداش آنها چیزى کم شود و کسى که به مردم درى از گمراهى آموزد مثل گناه ایشان دارد بدون اینکه از گناه آنها چیزى کم شود 

 

حضرت باقر علیه السلام 

 

 جالب اما تاسف بار 

همین الآن از شبکه بی پدر و مادر بی بی سی انگلیس صحنه ای را دیدم که واقعا منو شوکه کرد.هرچی به ما بگن بابا این انگلیس روباه پیره میگیم برید بابا شما آخوندا هرچی به نفعتون نباشه علیه اون بد میشین و هی تزهای علکی میدین و بلانسبت زر میزنید. 

به نظر من به خدا این از روباه پیر بدتره.یکی از دوستان نزدیک من که به شدت تمام ضد انقلابیه و هرچی تو دهنش در میاد به آخوندا میگه وقتی ازش در رابطه با انگلیس و بی بی سی پرسیدم گفت:ای تو گور پدر انگلیس.اگر توی کف اقیانوس دو تا ماهی دارن باهم جنگ میکنن کار انگلیس بی پدر مادره.بابابابابابا!بی بی سی حیا کن مملکت رو رها کن.آخه کدوم کشوره که توی مملکتی سفیر داشته باشه در عین حال برای نابودی اون کشور همه کاری میکنه.این انگلیس سر شاه که از خوداشون بود کلاه گل و گشادی گذاشت حالا کی باور میکنه که با این نظام دست دوستی دراز کنه.درباره تظاهرات ضد احمدی نژاد و ترور دانشمندان و .... همه دست انگلیس تو کار بود یا به قول بزرگترها:کار انگلیساست 

بگذریم.الآن توی شبکه بی بی سی یک تکه صحنه داشت که یک بچه ۱۵ ساله مسلمان که توی انگلیس زندگی میکرد به خودش بمب میبنده و میره میون چند بچه که خودشو منفجر کنه به این عنوان که کفار را میکشه بعدش هم که از دست پلیس ها در میره بعد از یک تعقیب و گریز گیر میفته و محاصره میشه.یکی از پلیسها میاد و با او حرف میزنه.پسره میگه که من اگر کفار(بچه ها) را بکشه یه کله میرم توی بهشت و هفتاد نفر را میتونه شفاعت.پسره میگه ((در خارج از راه اسلام هیچ گونه رستگاری نیست))عین این عبارت را پسره به صورت کاملا حزب اللهی میگه.جالب تر اینه که پلیسه که از دین اسلام کامل آگاهه و به نوعی مسلمانه مشغول رام کردن پسره شد و گفت که چه بهشتی بهشت فقط توی این دنیاست بعد با نرمی خواست که بمب را از پسره جدا کنه ولی پسره چاشنی را میکشه و هردو با هم کشته میشن. 

این فیلم بهترین نمونه بود تا اسلام را مذهب تروریست پرور نشان دهد.بهترین نمونه دوبله و صدا گذاری و بهترین بازیگری را در این فیلم میتوان دید. 

خودتان قضاوت کنید

شگفتی آفرینش آدم و فرشتگان

 مؤ من را سزاوار است که داراى هشت خصلت باشد: 1 هنگام شدائد بـاوقـار بـاشـد، 2 هـنـگـام بـلا شـکـیبا باشد، 3 در فراوانى نعمت سپاسگزار باشد، 4 بـآنـچه خدا روزیش کرده قانع و خرسند باشد، 5 بدشمنانش ستم نکند، 6 بارش را بر دوسـتـانش نیفکند (بخاطر دوستانش متحمل گناه نشود)، 7 بدنش از او در رنج و مشقت باشد (از بـسـیارى عبادت و قضاء حوائج مردم )، 8 مردم از ناحیه او در آسایش باشند، همانا علم دوسـت مـؤ مـن اسـت و بـردبـارى و زیرش و عقل امیر سپاهش (یعنى اعضاء و جوارحش بفرمان عقلش رفتار کنند) و مدارا برادرش و احسان پدرش ‍ باشد 

 

امـام صـادق (ع ) 

 

شگفتی آفرینش آدم و فرشتگان 

 

  • شگفتی خلقت فرشتگان 

سپس آسمانهای بالا را از هم گشود و از فرشتگان گوناگون پر نمود.گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارد.گروهی هم در رکوعند و یارای ایستادن ندارند و گروهی در صف هایی ایستاده اند که پراکنده نمیشوند و گروهی  همواره تسبیح میگویند و خسته نمیشوند و هیچگاه خواب به چشمشان راه نمی یابد و عقل های آنها دچار اشتباه نمیگردد.بدن های آنها دچار سستی نشده و آنها دچار بی خبری ناشی از فراموشی نمیشوند.برخی از فرشتگان امینان وحی الهی و زبان گویای وحی برای پیامبران میباشند که پیوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند.جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی دیگر دربانان بهشت خداوندند.بعضی از آنها پاهایشان در طبقالت پایین زمین قرار داشته و گردنهاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته و عرش الهی بر دوشهایشان استئار است.برابر عرش خداد دیدگان به زیر افکنده و در زیر آن بالها را به خود پیچیده اند.میان این دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پاییین تری قرار دارندحجاب عزت و پرده های قدرت فاصله انداخته است.هرگز خدا را با وهم و خیال در شکل و صورتی نمیپندارند و صفات پدیده هار را بر او روا نمیدارند.هرگز خدا را در جایی محدود نمیسازند و نه با همانند آوردن به او اشاره میکنند 

 

  • شگفتی های آفرینش آدم و ویژگی انسان کامل 

سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمین از قسمت های سخت و نرم-شور و شیرین گرد آورد آب را بر آن افزود تا گلی خالص و آماده شد.وبا افزودن رطوبت چسبناک گردید که از آن اندامی شایسته و عضوهایی جدا و به یکدیگر پیوسته آفرید.آن را خشکانید تا محکم شود.خشکاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معین و سرانجامی مشخص اندم انسان کامل گردید.آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد.دارای نیروی اندیشه که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در دیگر موجودات تصرف نماید.به انسان اعضا و جوارهی بخشید که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود که آنها را در زندگی به کار گیرد.قدرت تشخیص به او داد تا حق و باطل را بشناسد و حواس چشایی و بویایی و وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد.انسان را مخلوطی از رنگهای گوناگون و چیزهای همانند و سازگار و نیروهای متضاد و مزاج های گوناگون گرمی-سردی-تری و خشکی قرار داد.سپس از فرشتگان خواست تا آنچه در عهده دارند انجام دهند و عهدی را که پذیرفته اند وفا کنند.اینگونه که بر آدم سجده کنند و او را بزرگ بشمارند و فرمود<<بر آدم سجده کنید پس همه سجده کردن جز شیطان>>.غرور و خودبزرگ بینی او را گرفت و شقاوت و بدی بر او غلبه کرد و به آفرینش خود از آتش افتخار نمود و آفرینش انسان را از خاک پست شمرد.خداوند برای سزاوار بودن شیطان به خشم الهی و برای کامل شدن آزمایش و تحقق وعده ها به او مهلت داد و فرمود<<تا روز رستاخیز مهلت داده شدی>>  


 

مطالب مرتبط: 

  1. سه مطلب جالب از گوشه و کنار جهان 
  2. روایت حکیمه خاتون در مورد تولد امام زمان 
  3. جدید ترین موجودات کشف شده عجیب 
  4. داستان واقعی از جن.ازدواج با جن 
  5. اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر 
  6. زمین و جو آن 
  7. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد مثلث برمودا 
  8. ایا انیشتین بعدی یک ایرانی خواهد بود  
  9. بنای زیرزمینی زیبای ایتالیا، تعداد عجایب جهان را به عدد ۸ رساند 
  10. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد میدان مغناطیسی بدن انسان

 

برچسب ها  

 

 

داستان های زیبا-عجایب جهان-عجایب-داستان-داستان جالب-مطلب جالب-مطلب شگفت-شگفتی خلقت انسان-چگونگی خلقت انسان-خلقت انسان-چگونگی آفرینش انسان-آفرینش انسان-شگفتی آفرینش انسان-آفرینش آدم-خلقت آدم-شگفتی خلقت آدم-خلقت فرشتگان-آفرینش فرشتگان-شگفتی خلقت فرشتگان-شگفتی آفرینش فرشتگان-شگفتی های جهان-نهج البلاغه-حضرت علی-بهتر زیستن

تبادل لینک

با سلام مجدد.همانطور که میبینید بازدید از این وبلاگ بدک نیست مثل خیلی از وبلاگهای شما برای اینکه بازدید وبلاگامون بیشتر شه راههای زیادی هست که بهترین و موثرترین راه تبادل لینک هست.من که خیلی زیاد عاشق تبادل لینک هستم.اگر شما هم موافق هستید پس یالاه

با یک نظر دادن مثل نمونه من که در زیر میبینید و دادن مشخصات وبلاگتون موافقتتون را اعلام کنید من هم توی هر دو وبلاگم شما را لینک میکنم  

منو با عناوین زیر لینک کنید  

آدرس وبلاگ ۱ : parsitel2.blogsky.com

عنوان وبلاگ ۱: داستانهای زیبا-عجایب جهان 

آدرس وبلاگ ۲ : parstiel.blogfa.com

عنوان وبلاگ ۲ :مطالب جالب حقوقی 

 

 

ممنون

سه مطلب جالب از گوشه و کنار جهان

هـر کـه خـشـمـى را فـرو خـورد کـه بـتـوانـد آن را اعمال کند (و از طرف خود انتقام بگیرد)، خدا روز قیامت دلش را از رضاى خود پر کند.
 

امـام صـادق (ع ) 

 

سه مطلب جالب از گوشه و کنار جهان  

 

  • پنگوئن ملانیزنمی 

یک پنگوئن بسیار نادر که تماما سیاه رنگ است ئر سواحل فورچن در جورجیای جنوبی تصویر برداری شده است.کارشناسان معتقدند که این پنگوئن از نوعی بیماری به نام ملانیزم رنج میبرد.تخمین زده میشود از هر دویت و پنجاه هزار پنگوئن یک مورد به این شکل در می آید  

 

ملانیزم-عجایب جهان

  • موجود عجیب 

یکی از روزنامه های کانادا از قول مقامات محلی این کشور اعلام کرد یک موجود عجیب با سری بسیار بزرگ و دهانی حفره مانند چندی پیش در یکی از مناطق ساحلی این کشور به گل نشسته و باعث تعجب و وحشت رهگذران و دانشمندان شد .<<داریل سیناواپ>>یکی از ساکنان منطقه هاتسون در مساحبه ای با روزنامه تورنتو سان گفت چنین موجودی تا به حال روئیت نشده بود.این حیوان همانند موش دم بلند و باریکی دارد و صورتش سفید است.دندانهای این حیوان بلند و تیز هستند.وی خاطر نشان کرد در آرشیو دپارتمان محیط زیست کانادا به کشف گونه ای از این نوع حیوان عجیب و ترسناک که در دهه ۱۹۵۰ میلادی مشاهده شده بود اشاره شده است اما هنوز مشخص نیست که این حیوان از همان گونه است یا خیر  

  • گوشی عجیب 

نمونه اولیه یک گوشی جدید با نام ویندوفون که کاملا متفاوت با گوشی های موجو است معرفی شد.این گوشی به نحوه غیر عادی و به صورت یک صفحه شیشه ای طراحی و ساخته شده است و مثل پنجره ساختمان با تغییر دما و وضع آب و هوای بیرونی تغییر میکند.گوشی یاد شده از جنس یک پلاستیک شفاف است و در هوای آفتابی بسیار شفا و در هوای ابری و بارانی به شکل شیشه حاوی قطرات باران و در زمستان و هوای برفی به گونه ای مه گرفته و منجمد شده دیده میشود.این گوشی صفحه کلید ندارد و برای تغییر ظاهر آن به منظور تایپ پیامک یا انجام مکالمه باید به آرامی روی سطح آن فوت کرد و حروف یا شماره ها باید روی بخش پایینی سطح گوشی با دست نوشته شود تا گوشی در قسمت بالا آن را به صورت دیجیتالی وارد کند 

 

گوشی ویدوفون-جدید ترین گوشی-عجایب جهان 

 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. روایت حکیمه خاتون در مورد تولد امام زمان 
  2. جدید ترین موجودات کشف شده عجیب 
  3. داستان واقعی از جن.ازدواج با جن 
  4. اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر 
  5. زمین و جو آن 
  6. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد مثلث برمودا 
  7. ایا انیشتین بعدی یک ایرانی خواهد بود  
  8. بنای زیرزمینی زیبای ایتالیا، تعداد عجایب جهان را به عدد ۸ رساند 
  9. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد میدان مغناطیسی بدن انسان 
  10. جنگ ستارگان(تکنولوژی هارپ)
  11.  

برچسبها 

 

جدیدترین کشفیات-عجایب دنیا-عجایب جهان-عجایب-مطالب زیبا-مطالب عجیب-تکنولوژی-فناوری-بیماری ملانیزم-بیماری پنگوئن-پنگوئن-حیوانات قطبی-بیماری سیاه-پنگوئن ملانیزمی-حیوان عجیب-حیوان موش مانند-حیوان جدید-حیوان کانادایی-داریل سیناواپ-حیوان به گل نشسته-گوشی جدید-فناوری جدی-گوشی پلاستیکی-گوشی چهار فصل-جدیدترین گوشی-فناوری نانو-تلفن همراه جدید-موبایل جدید-جدیدترین موبایل-ویندوفون-تکنولوژی موبایل

اشعارکهایی در مورد بزرگ مظلوم عالم

نرمى میمنت دارد و خشونت نحوست . 

رسولخدا (ص ) 

 

اشعارک هایی در مورد بزرگ مظلوم عالم  

 

قیامت بی حسین غوغا ندارد 

شفاعت بی حسین معنا ندارد

حسینی باش که در محشر نگویند 

چرا پرونده ات امضا ندارد 

 

 

آبروی حسین به کهکشان میارزد 

یک موی حسین بر در جهان می ارزد 

گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست 

گفتا که حسین بیش از آن می ارزد 

 

 

عالم همه قطره و دریاست حسین 

خوبان همه بنده و مولاست حسین 

ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش 

از بس که کرم دارد و آقاست حسین 

 

 

ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد 

بر دل فاطمه داغ عالم شد 

 

 

ای وجودت عشق را معنا حسین 

عالمی یک قطره تو دریا حسین 

 

 

پرسیدم از حلال ماه چرا قامتت خم است 

ّی کشید و گفت که ماه محرم است 

گفتم که چیست محرم 

با ناله گفت ماه عزای اشرف اولاد عالم است 

 

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد 

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد 

 

محرم آمد و ماه عزا شد     مه جانبازی خون خدا شد 

جوانمردان عالم را بگویید     دوباره شور عاشورا به پا شد 

 

یه جایی توی دانیا همه براش میمیرن 

تموم حاجتا را همه از اون میگیرن  

بین دو نحر آبه یه سرزمین خشکه 

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عطرمشکه 

 شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه یل ام البنینه 

 

دوست دارم هرچی دارم بدم به راه تو حسین 

تاکه سینه خیز بیایم میون بین الحرمین 

 

السلام ای وادی کرب و بلا 

السلام ای سرزمین پر بلا 

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن 

السلام ای کشته های بی کفن 

 

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم 

از تو و طفلان تو یاری کنیم 

کاش ما هم کربلایی میشدیم 

در رکاب تو فدایی کیشدیم 

شعر محرم

خداى عزوجل براى بدى قفلهائى قرار داده ، و کلیدهاى آنها را شراب قرار داده ، و دروغ بدتر از شراب است .  

 امـام صـادق عـلیـه السلام 

 

بیخبران 

 

بیخبران گوش کنید          عیش فراموش کنید  

نوای جان بخش قیام          به نینوا گوش کنید  

دلشدگان ندای حق ز نینوا می آید 

طنین آزادگی از کرب و بلا می آید  

کمند نینوای خون-ذبیح اوج عزت 

 ز حنجر بریده اش ز نینوا می آید 

 

ز یاری به پا خیز حسین مانده تنها 

زریشه بر افکن بنای ستمها 

 

ساقی تشنه در فرات          آب روان نوش نکرد 

          وسوسه آب روان          سوز عطش نوش نکرد 

 

برون شد از فرات و سوی خیمه ها می آید 

ز هر طرف ز دشمنان تیر جفا می آید 

 

ناله تشنگی اطفال حسین در گوش است 

ز ساقی و ز علقمه بانگ اخا می آید 

 

نه دست و نه مشک و نه ساقی نه سردار 

سپاه حسین شد چرا بی علمدار 

 

چه دیده بر نی زینب          به هر نگاه میسوزد 

       پناه جان آدمی          ز بی پناهی سوزد 

 

عزم سفر کرده و دل هوای دلبر دارد 

زجسم گلگون حسین چگونه دل بردارد 

 

محمل غم روانه شد خدای صبر و طاقت 

ز دل غم همسفران داغ برادر دارد 

 

غبار جدایی به محمل نشسته 

ز احوال زینب دل غم شکسته

عاقبت دنیا پرستی

  کـسـیـکـه در کـمـک کـردن بـه بـرادر مـسـلمـانـش بـخـل ورزد و از اقـدام در انـجـام حـاجـتـش دریـغ کـنـد گـرفـتـار بکمل کسى شود که در آن کمک گناهکار (خدا) شود و مزدى هم نبرد 

حـضـرت بـاقـر عـلیـه السـلام

  

عاقبت دنیا پرستی 

امـام صـادق (ع ) فـرمـود: عـیـسـى بـن مـریـم بـقـریـه گـذشـت کـه اهـل آن و پـرنـده هـا و جـاندارانش یکجا مرده بودن ، فرمود: همانا اینها بخشم و عذاب (خدا) هـلاک شـده انـد، و اگـر بمرگ خود بتدریج مرده بودند هر آینه یکدیگر را بخاک سپرده بـودنـد، حـواریون عرض کردند: یا روح الله از خدا بخواه اینان را براى ما زنده کند تا بما بگویند کردارشان چه بوده (که باین عذاب گرفتار شده اند) تا ما از آن دورى کنیم ، عـیـسى (ع ) از پروردگار خود خواست ، پس از جانب فضا بدو ندا شد: که آنان را صدا بزن ، پس عیسى علیه السلام شب هنگام بر تپه از زمین بر آمد، و فرمود: اى مردم این ده ، یـک تـن از مـیـان آنها پاسخ داد، بلى اى روح خدا و کلمه اش ، فرمود: واى بر شما کردار شـمـا چـه بـود؟ در پاسخ عرض کرد: پرستش طاغوت ، و دوستى دنیابهمراه ترس اندک (از خـدا) و آرزوى دور و دراز، و غـفلت در سرگرمى و بازى ، عیسى علیه السلام فرمود: دوستى شما بدنیا چگونه بود؟ عرض کرد: مانند دوستى کودک بمادرش ، هرگاه بما رو مـیـآورد شـاد و خـرسـنـد مـیـشدیم ؟ و چون از ما رومیگرداند گریان و غمناک میشدیم فرمود: پرستش شما از طاغوت چگونه بود؟ عرض کرد: گنهکاران را فرمانبرى داشتیم ، فرمود: سـر انـجام کار شما بکجا کشید؟ عرض کرد: شبى را بخوشى بسر بردیم و بامدادان در هـاویه افتادیم ، فرمود هاویه چیست ؟ عرض کرد: سجین است ، فرمود: سجین چیست ؟ عرض کـرد: کـوههائى از آتش گداخته است که تا در روز قیامت بر ما فروزان است ، فرمود: چه گفتید و بشما چه گفتند:؟ عرض کرد: گفتیم ما را بدنیا بر گردانید تا در آن زهد ورزیم ، بـمـا گـفـتـه شـد: دروغ مـیگوئید: فرمود: واى بر تو چه شد که جز تو دیگرى از این جـمـاعـت با من سخن نگفت ؟ عرض کرد: یا روح الله همه آنها بدهنه ولگام آتشین مهار شده اند، و بدست فرشتگان سخت و تند گرفتارند، و من در میان آنها بسر میبردم ولى از آنها نـبـودم ، تا آن هنگام که عذاب خدا آمد مراهم با ایشان در برگرفت ، پس من به تار موئى بـر لبـه دوزخ آویزان و نمیدانم که آیا در آن برو درافتم و یا از آن رهائى یابم ، پس عـیـسـى (ع ) بـسـوى حواریون رو کرده فرمود: اى دوستان خدا خوردن نانى خشک با نمکى زبـر و خـوابـیـدن بـر مزبله ها خیر بسیاریسد در صورتى که در دنیا و آخرت در عافیت باشد. 

 

 

برچسب ها 

 

داستان زیبا-داستان بلند-حضرت عیسی-داستان حضرت عیسی-عجایب-عجایب جهان-مطلب زیبا-کوتاه و جالب-دنیا پرستی-عاقبت دنیا پرستی-عذاب دنیا-عذاب-دوزخ-رهایی از دوزخ-حدیث-حدیث زیبا-مسیح-حواریون-عذاب شدگان-بهترین داستان-داستان جالب-بهترین داستان-اهالی دوزخ

سه حکایت جالب

 هر که بدون بصیرت عمل کند مانند کسى است که بیراهه میرود هر چند شتاب کند از هدف دورتر گردد.  

امام صادق علیه السلام  

 

سه حکایت جالب در مورد هدفمندی و ایمان به هدف 

 

  • بازی در برف 

در یک روز برفی وقتی سه نفر از معلمهای یک مدرسهء روستایی به مدرسه رسیدند از دانش آموزان خبری نبود و مدرسه به دلیل برف شدید تعطیل شده بود. 

معلم ها برای سرگرم کردن خود قرارا گذاشتند روی برف با پا خط راستی از یک طرف حیاط مدرسه به طرف دیگر آن درست کنند.برنده کسی بود که خط راست تری رسم میکرد. 

نفر اول نهایت سعی خود را کرد و با دقت کافی پایش را در مسیر مستقیم حرکت داد ولی هنگامی که در طرف دیگر حیات نگاه به پشت سر خود کرد خط کاملا منحنی و کج شده بود. 

نفر دوم گاهگاهی به پشت سر خود نگاه میکرد ولی او هم توفیقی نیافت.اما نفر سوم توانست با موفقیت خط راستی رسم کند! 

به نظر شما چگونه این کار را انجام داد؟ 

 

  • با یک نخ 

رام کنندگان حیوانات سیرک برای مطیع کردن فیل ها از ترفند ساده ای استفاده میکنند.زمانی که حیوان هنوز بچه است یکی از پاهای او را به تنه درختی میبندند.حیوان جوان هرچه تلاش میکند نمیتواند خود را از بند خلاص کند. 

اندک اندک این عقیده که تنه درخت خیلی قوی تر از اوست در فکرش شکل میگیرد.وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد کافی است شخصی نخی را به دور پای فیل ببندد و سر دیگرش را به شاخه ای گره بزند.فیل برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد. 

برداشت شما چیست؟ 

 

  • دستور خدا 

آدم بدبینی به دوستش گفت:بیا به کوهی که خدا آنجا زندگی میکند برویم.میخواهم ثابت کنم که او فقط بلد است به ما دستور بدهد و هیچ کاری برای خلاص کردن ما از زیر بار مشقات نمیکند. 

دیگری گفت موافقم اما من برای ثابت کردن ایمانم می آیم. 

وقتی به قله رسیدند شب شده بود.در تاریکی صدایی شنیدند:سنگ های اطرافتان را بار اسبانتان کنید و آنها را پایین ببرید. 

اولی گفت:میبینی ؟ بعد از چنین صعودی از ما میخواهد که بار سنگین تری  را حمل کنیم.محال است که اطاعت کنم! 

دیگری به دستور عمل کرد.وقتی به دامنه کوه رسیدند هنگام طلوع بود و انوار خورشید سنگهایی را که آدم خوشبین همراه خود آورده بود روشن کرد.آنها خالص ترین الماسها بودند 

 

برداشت شما چیست؟ 

 

 

برچسب ها 

 

حکایت-حکایت جالب-حکایت زیبا-حکایت کوتاه-داستان-داستان زیبا-داستان کوتاه-عجایب-عجایب جهان-خدا-اعتماد-داستان اعتماد-زیباترین داستان-زیباترین مطالب-هدف-حکایت مدیریتی-هدفمندی

نقشه ماهواره ای کل ایران

 زکاة علم این است که آن را به بندگان خدا بیاموزى.  


 

 نقشه ماهواره ای کل ایران 

 

با سلام با توجه به حجم بالای این نقشه و کند شدن سرعت لود آن را در ادامه مطلب قرار دادم.امیدوارم لذت ببرید. 

در ضمن این نقشه روی روستای مهدی آباد بهادران متمرکز است با نگه داشتن چپ کلید ویندوز به چپ و راست و با استفاده از غلطک زوم کنید

 امام باقر علیه‏السلام  ادامه مطلب ...

نکاتی در مورد عقل و جهل

 

 نکاتی در مورد عقل و جهل

  • امام باقر(ع) فرماید:  

چون خدا عقل را آفرید از او بازپرسى کرده باو گفت پیش آى پیش آمد، گفت باز گرد، بازگشت، فرمود بعزت و جلالم سوگند مخلوقى که از تو به پیشم محبوب‏تر باشد نیافریدم و ترا تنها بکسانیکه دوستشان دارم بطور کامل دادم. همانا امر و نهى کیفر و پاداشم متوجه تو است. 
 

  • اصبغ بن نباته از على علیه السلام روایت مى‏کند که جبرئیل بر آدم نازل شد و گفت: اى آدم من مأمور شده‏ام که ترا در انتخاب یکى از سه چیز مخیر سازم پس یکى را بر گزین و دو تا را واگذار. آدم گفت چیست آن سه چیز؟ گفت: عقل و حیاء و دین آدم گفت عقل را برگزیدم، جبرئیل بحیاء و دین گفت شما باز گردید و او را واگذارید، آن دو گفتند اى جبرئیل ما مأموریم هر جا که عقل باشد با او باشیم. گفت خود دانید و بالا رفت. 

 

  • شخصى از امام ششم علیه السلام پرسید عقل چیست؟ فرمود چیزى است که بوسیله آن خدا پرستش شود و بهشت بدست آید آن شخص گوید: گفتم پس آنچه معاویه داشت چه بود؟ فرمود: آن نیرنگست، آن شیطنت است، آن نمایش عقل را دارد ولى عقل نیست.
     

 

  •  حسن بن جهم گوید: از امام رضا علیه‏السلام شنیدم که مى‏فرمود: دوست هر انسانى عقل او است و دشمن او جهلش.
     
  • حسن بن جهم گوید: بحضرت ابوالحسن علیه السلام عرض کردم نزد ما دسته‏اى هستند که دوستدار امامند ولى آن تصمیم راسخ را ندارند (که بتوانند از راه عقیده خویش از جان و مال بگذرند) همین قدر است که از محبت امام دم مى‏زنند. فرمود آنها (بواسطه کوتاهى عقل و قصور ادارکشان) از جمله کسانى که مورد سرزنش خدا قرار گرفته‏اند نیستند. همانا خدا مى‏فرماید: عبرت گیرید اى صاحبان بصیرت (و ایشان صاحب بصیرت نمى‏باشند).
     
  • اسحاق بن عمار گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: هر که عاقل است دین دارد و کسى که دین دارد ببهشت مى‏رود (پس هر که عاقل است ببهشت مى‏رود).
     
  •  ابو جارود از امام پنجم علیه السلام نقل مى‏کند: خدا در روز قیامت نسبت بحساب بندگانش باندازه عقلى که در دنیا به آنها داده است باریک بینى مى‏کند.
     
  • سلیمان دیلمى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم فلانى در عبادت و دیانت و فضیلت چنین و چنانست فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتم نمى‏دانم، فرمود، پاداش باندازه عقل است، همانا مردى از بنى اسرائیل در یکى از جزایر دریا که سبز و خرم و پر آب و درخت بود عبادت خدا مى‏کرد یکى از فرشتگان از آنجا گذشت و عرض کرد پروردگارا مقدار پاداش این بنده‏ات را به من بنما خداوند باو نشان داد و او آن مقدار را کوچک شمرد، خدا باو وحى کرد همراه او باش پس آن فرشته بصورت انسانى نزد او آمد عابد گفت تو کیستى؟ گفت مردى عابدم چون از مقام و عبادت تو در این مکان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا کنم پس آن روز را با او بود، چون صبح شد فرشته باو گفت: جاى پاکیزه‏اى دارى و فقط براى عبادت خوب است. عابد گفت: اینجا یک عیب دارد. فرشته گفت: چه عیبى؟ عابد گفت: خداى ما چهارپائى ندارد، اگر او خرى مى‏داشت در اینجا مى‏چراندیمش براستى این علف از بین مى‏رود! فرشته گفت: پروردگار که خر ندارد، عابد گفت: اگر خرى مى‏داشت چنین علفى تباه نمى‏شد، پس خدا بفرشته وحى کرد: همانا او را باندازه عقلش پاداش مى‏دهم (یعنى حال این عابد مانند مستضعفین و کودکان است که چون سخنش از روى ساده دلى و ضعف خرد است مشرک و کافر نیست لیکن عبادتش هم پاداش عبادت عالم خداشناس را ندارد).
     
  • امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى الله و آله نقل مى‏کند که: چون خوبى حال مردى (مانند نماز و روزه بسیارش) بشما رسید، در خوبى عقلش بنگرید زیرا به میزان عقلش پاداش مى‏یابد.
     
  •  ابن سنان گوید بحضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردیست عاقل که گرفتار وسواس در وضو و نماز مى‏باشد: فرمود چه عقلى که فرمانبرى شیطان مى‏کند؟ گفتم: چگونه فرمان شیطان مى‏برد؟ فرمود از او بپرس وسوسه‏ایکه باو دست میدهد از چیست؟ قطعا بتو خواهد گفت از عمل شیطانست.
     
  • پیغمبر فرمود: خدا به بندگانش چیزى بهتر از عقل نبخشیده است، زیرا خوابیدن عاقل از شب بیدارى جاهل بهتر است و در منزل بودن عاقل از مسافرت جاهل (به سوى حج و جهاد) بهتر است و خدا پیغمبر و رسول را جز براى تکمیل عقل مبعوث نسازد (تا عقلش را کامل نکند مبعوث نسازد) و عقل او برتر از عقول تمام امتش باشد و آنچه پیغمبر در خاطر دارد، از اجتهاد مجتهدین بالاتر است و تا بنده‏اى واجبات را به عقل خود در نیابد آنها رإ؛ انجام نداده است همه عابدان در فضیلت عبادتشان بپاى عاقل نرسند. عقلا همان صاحبان خردند که درباره ایشان فرموده: تنها صاحبان خرد اندرز مى‏گیرند. 

 

 

برچسب ها 

 

نکات زیبا-نکات کوتاه-مطالب زیبا-مطالب کوتاه-جملات زیبا-جملات کوتاه-بهتر زیستن-احادیث زیبا-عجایب جهان-عجایب-داستان های زیبا-بهترین مطالب-اصول کافی-زندگی بهتر-سخنان شیرین-حدیث-داستان کوتاه-سخن شیرین-ستایش عقل-محسنات عقل-خوبیهای عقل-عقل-نکوهش جهل-بدیهای جهل-جهل-عقل و جهل-

روایت حکیمه خاتون در مورد تولد امام زمان

خداى تبارک و تعالى ثوابى را که بر حسن خلق بنده میدهد مانند ثواب کسى است که هر صبح و شام در راه خدا جهاد کند 

امام صادق علیه السلام 

 

روایت جالب حکیمه خاتون از تولد امام زمان 

 

از کسانی که در هنگام تولد امام زمان علیه السلام حضور داشتند و جریان را مفصلا شرح داده.حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسکری علیه السلام است.شرح این داستان این است: 

حکیمه خاتون میگوید:روزی به خانه امام حسن مشرف شدم.شبانگاه که نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود وقتی خواستم به منزلم برگردم امام حسن فرمود:عمه جان امشب در خانه ما بمان زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد.پرسیدم از کدام کنیزانت؟فرمود از سوسن.پس هرچه در سوسن جست و جو نمودم آثاری از حمل ندیدم.بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اطاق خوابیدیم.طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می نمودم.بعد مشغول نماز شب شدم.سوسن هم از خواب برخواسته و نماز شب به جای آورد.نزدیک سپیده دم بود ولی از وضع حمل خبری نبود.داشتم در صحت وعده امام حسن تردید مینمودم که از اطاقش فرمود : عمه جان!شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است. 

ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم.از جریان پرسیدم فرمود:احساس ناراحتی شدیدی در خود میکنم.من به تهیه مقدمات وضع حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم. 

طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد و در همان حال امام حسن فرمود:عمه جان!فرزندم را بیاور.وقتی کودک را به نزدش بردم او را در بغل گرفته دهان مبارکش را بر چشمان آن کودک نهاد.بلافاصله باز شد.سپس دهانش را بر دهان و گوش آن نوزاد نهاد و دست بر سرش مالید.پس از آن کودک به سخن آمده و به تلاوت قرآن مشغول شد.بعدا کودک را به من داد و فرمود:به نزد مادرش ببر!کودک را نزد مادرش بردم و به منزل بازگشتم.در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و ابتدائا به قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم اما کودک را ندیدم.پس خدمت امام حسن مشرف شدم ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سوال نمایم.امام حسن ابتدائا فرمود:عمه جان!فرزندم در پناه خدا غایب شده است.هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد وثوق خبر بده.اما باید آن قضیه مخفی بماند.زیرا فرزندم غایب خواهد شد 

 

روز دوم محرم 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. جدید ترین موجودات کشف شده عجیب 
  2. داستان واقعی از جن.ازدواج با جن 
  3. اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر 
  4. زمین و جو آن 
  5. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد مثلث برمودا 
  6. ایا انیشتین بعدی یک ایرانی خواهد بود  
  7. بنای زیرزمینی زیبای ایتالیا، تعداد عجایب جهان را به عدد ۸ رساند 
  8. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد میدان مغناطیسی بدن انسان 
  9. جنگ ستارگان(تکنولوژی هارپ) 
  10. عجایبی از حیات وحش و علم 

 

برچسبها 

 

امام زمان-داستان جالب در مورد امام زمان-عجایب امام مهدی-ولیعصر-مهدی-صاحب زمان-تولد امام زمان-داستان حکیمه خاتون-عجایب-عجایب جهان-داستان عجیب-داستان زیبا-ماجرای تولد-تولد مهدی-نوزادی امام زمان-ماجرای امام زمان-آخرالزمان-ظهور امام زمان-علایم ظهور-

نکاتی جالب و شنیدنی بزرگ مرد تاریخ(۱)

بسم رب الشهداء و الصدیقین 

 

حلول ماه محرم ماه ذبح عظیم تسلیت 

 

  1. عجز انسان از شناخت ذات خدا  

سپاس خداوندی را که سخنوران از ستودن او عاجزند و حسابگران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاشگران از ادای حق او درمانده اند.خدایی که افکار ژرف اندیش ذات او را درک نمیکنند و دست غواصان دریای علو به او نخواهد رسید.پروردگاری که برای او حد و مرزی وجود ندارد و تعریف کاملی نمیتوان یافت و برای خدا وقتی معین و سرآمدی مشخص نمیتوان تعیین نمود.مخلوقات را با قدرت خود آفرید و با حرکت خود بادها را به حرکت درآورد و به وسیله کوهها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد. 

 

    ۲.   دین و شناخت خدا  

سرآغاز دین خداشناسی است و کمال شناخت خدا باور داشتن او و کمال باور داشتن خدا شهادت به یگانگی اوست و کمال توحید اخلاص و کمال اخلاص خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است.زیرا هر صفتی نشان میدهد که غیر از موصوف و هر موصوفی گواهی میدهد که غیر از صفت است.پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده و با نزدیک کردن خدا به چیزی دو خدا مطرح شده و با طرح شدن دو خدا اجزایی برای او تصور نموده و با تصور اجزا برای خدا او را نشناخته است.وکسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره میکند و هرکس به سوی او اشاره کند او را محدود کرده و به شمارش آورد. 

وآن کس که بگوید ((خدا در چیست؟)) او را در چیز دیگری پنداشته است.وکسی که بپرسد((خدا بر روی چه چیز قرار دارد؟))به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است.با همه چیز هست نه آنکه همنشین آن باشدو با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد.انجام دهنده همه کارهاست.بدون حرکت و ابزار و وسیله.بیناست حتی در آن هنگام که پدیده ای وجود نداشت.یگانه و تنهاست زیرا کسی نبوده تا با او انس گیرد و یا از فقدانش وحشت کند

    ۳.   راههای خدا شناسی 

    اول-آفرینش جهان  

 

خلقت را آغاز کرد و موجودات را بیافرید.بدون نیاز به فکر و اندیشه ای.با استفاده از ذتجربه ای بی آنکه حرکتی ایجاد کندو یا تصمیمی مضطرب در او راه داشته باشد.برای پدید آمدن موجودات وقت مناسبی قرار داد و موجودات گوناگون را هماهنگ کرد و در هرکدام غریزه خاص خودش را قرار داد و غرایض را همراه آنان گردانید.خداوند پیش از آنکه موجودات را بیافریند از تمام جزئیات و جوانب آنها آگاهی داشت و حدود و پاین آنها را میدانست و از اسرار درون و بیرون پدیده ها آشنا بود.سپس خدای سبحان طبقات آسمان را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوای به آسمان و زمین راه یافته را آفرید.در آن آبی روان ساخت آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود که یکی بر دیگری مینشست.آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلط ساخت و حد و مرز آن را به خوبی تعیین فرمود.فضا در زیر تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود.سپس خدای سبحان طوفانی برانگیخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبید.طوفان به شدت وزید و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد.سپس به طوفان امر کرد تا امواج دریاها را به هر سو روان کند و بر هم کوبد و با همان شدت که در فضا وزیدن داشت بر امواج آبها حمله ور گردد.از اول آن برمیداشت و به آخرش میریخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برگرداند تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند گوهها بالا آمدند.امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن هفت آسمان را پدید آورد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمانهای بالا را مانند سقفی استوار و بلند قرار داد بی آنکه نیازمند به ستونی باشد یا میخ هایی که آنها را استوار کند.آنگاه فضای آسمان پایین را به وسیله نور ستارگان درخشنده زینت بخشید و در آن چراغی روشنایی بخش(خورشید)وماهی درخشان به حرکت درآورد که هموار در مدار فلکی گردنده و برقرار و سقفی متحرک و صفحه ای بی قرار به گردش خود ادامه دهند. 

 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است 

                              باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است   

 

السلام علیک یا ثارالله... 

 

 

 

 

برچسبها 

 

نکات جالب-نهج البلاغه-زیباترین نکات-جالبترین نکات-نکات زیبا-حرف های ارزشمند-کلمات گهربار-داستان زیبا-خلقت جهان-خلقت آسمان-خلقت زمین-آفرینش زمین-آفرینش جهان-آفرینش آسمان-ساخت آسمان-چگونگی ساخت آسمان-ساخت زمین-چگونگی ساخت زمین-ساخت جهان- چونگی ساخت جهان-چگونگی تشکیل زمین-چگونگی تشکیل آسمان-هفت آسمان-مطالبی در مورد هفت آسمان-چگونگی خلقت آسمانها و زمین-داستان آفرینش آسمانها و زمین-کلام نهج البلاغه

  

جدید ترین موجودات کشف شده عجیب

آنکه خلق نیکو دارد، پاداش روزه گیر شب زنده دار، دارد 

رسول خدا(ص) 

 

کشف شش گونه جاندار عجیب  

 

  • قارچی که میدرخشد  

این قارچ درخشان که در جنگلهای کشور برزیل کشف شده در تمام شبانه روز میدرخشد.سطح این گونه کوچک از یک لایه نازک ژلاتین پوشیده شده و نوری زرد-سبز روشن را از خود ساطع میکند.در میان یک و نیم میلیون گونه قارچ تنها ۷۱ نمونه بیولومینسانس کشف شده است. 

 

  • باکتری آهن خوار 

تصاویر بدست آمده از کشتی تایتانیک نشان میدهد که توسط باکتریهایی که قادر به تجزیه اکسید آهن هستند خورده شده اند.محققان احتمال میدهند همکاری این باکتری با سایر میکرو اورگانیسم هایی که میتوانند در این خرابی مشارکت داشته باشند و به از بین رفتن کشتی های بسیاری پس از غرق شدن منجر شده باشند 

 

  • قارچی که درون آب زندگی میکند 

 این گونه عجیب از قارچها در آب های سرد و شفاف رودخانه ای در اورگان کشف شده است.این قارچ که در مدت یازده هفته مورد مطالعه قرار گرفته اولین قارچی است که درون آب رشد کرده و همچنان به حیات ادامه میدهد. 

 

  • آهوی کوچک آفریقایی 

 این گونه جدید از آهو که اولیت بار در بازارهای این کشور دیده شده یکی از گونه های جدید کشف شده سال گذشته است.این آهوی کوچک برای تهیه غذا یا انجام تشریفات مذهبی شکار میشود. 

 

  • ماهی پنکیکی 

 این ماهی عجیب که در اعماق اقیانوس زندگی میکند درست پیش از نشت نفت در خلیج مکزیک کشف شده است.این ماهی از زایده های باله مانندش برای حرکت روی بستر اقیانوس استفاده میکند. 

 

  • هیولای درختی 

 تنها زیستگاه شناخته برای این سوسمار با نام علمی((VARANUS BITATAWA)) جنگلهای جزیره لوزن متعلق به کشود فیلیپین است.این خزنده که دو متر طول دارد و به وسیله لکه های طلایی روی پوستش قابل شناسایی است در بیشتر ساعات روز روی درختها دیده میشود. 

 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. داستان واقعی از جن.ازدواج با جن 
  2. اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر 
  3. زمین و جو آن 
  4. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد مثلث برمودا 
  5. ایا انیشتین بعدی یک ایرانی خواهد بود  
  6. بنای زیرزمینی زیبای ایتالیا، تعداد عجایب جهان را به عدد ۸ رساند 
  7. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد میدان مغناطیسی بدن انسان 
  8. جنگ ستارگان(تکنولوژی هارپ) 
  9. عجایبی از حیات وحش و علم 
  10. 119 علامت ظهور مهدی(عج)

 

برچسبها 

 

جدیدترین کشفها     کشفهای جدید     موجودات جدید     هیولای سبز     سوسمار سبز     جانداران جدید         موجودات عجیب    عجایب جهان      عجایب جدید     قارچهای نورانی 

آهوی آفریقایی       آهوی جدید           آهوی کشف شده  آهوی زیبا       کشف جدید 

باکتری آهن خوار    موجود آهن خوار     نابودگر آهن         نابودی تایتانیک باکتری کشف شده 

ماهی پنکیکی      ماهی کشف شده   ماهی مکزیکی    ماهی عجیب    دریایی جدید 

سوسمار عجیب    هیولای جدید         سوسمار درختی  جدیدترین         عجیب ترین موجود 

قارچ درخشان     قارچ سبز                 قارچ عجیب            کشف عجیب      قارچ نورانی

چندتا آیا میدانید + طنز

مؤ من بعداز انجام واجبات پیش خداى عزوجل عملى محبوبتر از این نیاورد که مردم را از لحاظ خلقش در وسعت گذارد. (یعنى تنگ خلق نباشد).  

امام صادق (ع ) 

 

آیا میدانید...! 

 

  1. آچار فرانسه را سوئدی ها اختراع کردند و جالب تر اینکه این آچار در فرانسه به آچار انگلیسی معروف است! 
  2. اختراع پیچ گوشتی قبل از پیچ بوده است 
  3. گربه های خانگی هفتاد درصد وقت خود را در خواب سپری میکنند 
  4. سرود ملی یونان از ۱۲۸ تا بیست تشکیل شده است 
  5. چین بیش از هر کشور دیگری همسایه دارد و با سیزده کشور هم مرز است 
  6. ونگوگ در زمان حیاتش تنها توانست یک تابلوی خودش را بفروشد  

 جملات خنده دار نوشته شده بر روی بعضی محصولات خارجی 

 

  • روی جعبه سشوار:از استفاده در هنگام خواب جدآ خودداری کنید 
  • روی جعبه چیپس:شانس خود را برای برنده شدن بیازمایید.نیازی به خریدن نیست جزئیات در داخل جعبه است 
  • روی جعبه یکی از غذاهای منجمد:پیشنهاد میشود در حالت غیر منجمد مصرف کنید 
  • روی جعبه پیتزا:لطفا جعبه را سر و ته نکنید 
  • روی قوطی سوپ آماده:تذکر!محتویات بعد از حرارت دیدن گرم خواهد بود 
  • روی جعبه اتوبرقی:لباسها را قبل از اتو کردن از تن درآورید 
  • روی جعبه قرص سرماخوردگی کودکان:برای اطفال زیر ۱۲سال.بعد از مصرف قرص از رانندگی بپرهیزید 
  • روی جعبه قرص خواب:استفاده از این قرص با حالت خواب آلودگی توام خواهد بود 
  • روی جعبه چراغ های کریسمس:فقط در داخل یا خارج از خانه استفاده شود 
  • روی جعبه چرغ گوست:از استفاده در موارد دیگر خودداری کنید  
  • روی بسته آجیل:قبل از استفاده بسته را باز کنید 
  • روی بسته بندی لباس سوپرمن برای بچه ها:توجه.این لباس توانایی پرواز ندارد 
  • روی جعبه دستگاه چمن زنی:وقتی دستگاه روشن است تیغه چمن زنی حرکت میکند 
  • ته قوطی نوشابه:لطفا از طرف دیگر قوطی آن را باز کنید 
  • روی قوطی اسپری رنگ:لطفا از اسپری کردن بر روی صورت خودداری کنید 
  • روی قوطی فندک:محتوی مواد محترقه 
  • دوخته شده به گوشه پتو:لطفا در هنگام گردباد از این پتو به عنوان پناهگاه استفاده نکنید 

در ضمن نظر یادتون نره 

ممنون 

 

برچسب 

 

جملات کوتاه        طنز    سرگرمی    آیا میدانید     عجیب ها    عجایب جهان    خنده بازار     

جملات خنده دار   جملات زیبا          کوتاه و جالب  مطالب جالب مطالب زیبا      حرفهای قشنگ  

جملات کوتاه        طنز    سرگرمی    آیا میدانید     عجیب ها    عجایب جهان    خنده بازار     

جملات خنده دار   جملات زیبا          کوتاه و جالب  مطالب جالب مطالب زیبا      حرفهای قشنگ 

جملات کوتاه        طنز    سرگرمی    آیا میدانید     عجیب ها    عجایب جهان    خنده بازار     

جملات خنده دار   جملات زیبا          کوتاه و جالب  مطالب جالب مطالب زیبا      حرفهای قشنگ 

داستان واقعی از جن.ازدواج با جن

خداوند از شنونده قرآن بلاهای دنیایی را برطرف میکند و از قرائت کننده آن بلاهای آخرت را 

امام حسن عسگری(ع) 

 

 

 

این داستان بر گرفته از کتاب “دانستنیهایی درباره جن”

تالیف حضرت حجته السلام والمسلمین حاج شیخ ابوعلی خداکرمی

ماجرایی واقعی درباره ی ازدواج جن با انسان نقل شده که از این قرار است: 

ماجرایی در تاریخ ۱۳۵۹ شمسی مطابق با ۱۹۸۰ میلادی ماه آوریل بوقوع پیوست، که اهالی کشور مصر به شهرهای نزدیک و روستا های مجا ور را به خود معطوف داشت ، و آنرا نویسنده معروف ، استاد اسماعیل ، در کتاب خود به نام ((انسان و اشباح جن)) چنین می نویسد:

مرد ۳۳ ساله ای ، به نام عبدالعزیز مسلم شدید ، ملقب به <ابوکف> که در دوم راهنمایی ترک تحصیل کرده بود ، به نیروهای مسلح پیوست و در جنگ خونین جبهه ی کانال سو ئز ، به ستون فقراتش ترکش اصابت کرد واین مجروحیت او منجر به فلج شدن دو پایش گردید ، نا چار جبهه را ترک کرده به شهر خود بازگشت تا در کنار مادر و برادرانش با پای فلج به زندگی خود ادامه دهد. در همان شب اول که از غم و اندوه رنج می برد، ناگاه زنی را دید که لباس سفید و بلندی پوشیده و سر را با پارچه سفیدی پیچیده، در اولین دیدار او همچون شبحی که بردیوار نقش بسته مشاهده کرد.زمانی نگذشت که همان شبح در نظرش مانند یک جسم جلوه نموده ، و به بستر (ابوکف) نزدیک شد و گفت:ای جوان اسم من (حاجت ) است و قادر هستم به زودی بیماری تو را درمان نمایم . لکن به یک شرط که با دختر من ازدواج کنی. ابوکف جوابی نداد ، زیرا که وحشت ، قدرت بیان را از اوگرفته بود و اورا در عرق غوطه ورکرده بود. زن دوباره سخن خود را تکرار نموده اضافه کرد که من از نسل جن مومن هستم و قصد کمک به شما و به نوع انسانها را دارم ، و در همین حال از دیواری که بیرون آمده بود ناپدید شد .

ابو کف این قضیه را به کسی اظهار نکرد زیرا می ترسید او را به دیوانگی متهم سازند . باز شب دوم دوباره(حاجت) آمد و تقاضای شب اول را تکرار کرد ، ابو کف نتوانست جواب قاطعی بدهد . شب سوم باز آمد و گفت: تنها کسی که میتواند خوشبختی تو را فراهم کند دختر من است ، ابو کف مهلت خواست که در این خصوص فکر کند ، بعد تصمیم گرفت که اول شب ، در اتاقش را از داخل قفل کند و به رختخواب برود تا کسی نتواند وارو شود اما یکدفعه دید ( حاجت) ودخترش از درون دیوار عبور کردند و نزد او آمدند و تا صبح با او مشغول شب نشینی بودند . در همان شب وقتی که ابوکف به چهره ی دختر نگاه کرد ، دید چهره ی جذاب ،بدن لطیف قد کشیده ، گردن بلند و مثل نقره می درخشید.رو کرد به (حاجت ) و گفت: ((من شرط شما را پذیرفتم )) ، (حاجت) وسیله ی عروسی را فراهم کرد . شب بعد با موسیقی و ساز و دهل عروسی را انجام دادند، در حالی که کسی از انسانها آن آواز را نمی شنیدند ، عروس را با این وضع وارد خانه کردند .(حاجت)عروس و داماد را به یکدیگر سپرد و از خانه بیرون رفت هنوز داماد عروسش را در بستر به آغوش نکشیده بود که احساس کرد پاهایش جان گرفته است

.روز بعد هنگامی که مادر و برادران متوجه شدند که (ابوکف )سلامتی خود را بازیافته و با پای خود راه می رود خوشحال شدند لیکن او سر را به کسی نگفت.این شادی بطول نینانجامید،زیرا که به زودیروش و رفتار ابوکف تغییر کرد او در اتاقش می نشست و بجز موارد محدود بیرون نمی آمد.تمام کارهای لازم را مانند غذا خوردن و استحمام را همانجا انجام می داد ،تمام روز و شبش را در پشت در سپری کرد.آخرالامر برادران متوجه شدندکه او با کسی که قابل رویت نیست صحبت می کند. گمان کردند که عقلش را از دست داده ،اما او با عروس زیبایش در عیش و نوش و خوشبختی بود. 

منبع : راد اس ام اس

 

 

نماز شب چهارم ماه رمضان 

 

هشت رکعت و د هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه سوره قدر.حضرت امیر (ع) میفرمایند کسی که این نماز را بخواند بلند میگردد عمل او در این شب به عمل هفت پیغمبری که رسالات پروردگار متعال را به انجام رسانیده باشد 

 

نماز شب پنجم ماه رمضان 

 

دو رکعت و در هر رکعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره توحید و بعد از سلام صد مرتبه صلوات.حضرت علی علیه السلام میفرمایند کسی که این نماز را بخواند در قیامت همراه من وارد بهشت میشود 

 

 

راستی نظر یادتون نره ممنون 

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر 
  2. زمین و جو آن 
  3. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد مثلث برمودا 
  4. ایا انیشتین بعدی یک ایرانی خواهد بود  
  5. بنای زیرزمینی زیبای ایتالیا، تعداد عجایب جهان را به عدد ۸ رساند 
  6. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد میدان مغناطیسی بدن انسان 
  7. جنگ ستارگان(تکنولوژی هارپ) 
  8. عجایبی از حیات وحش و علم 
  9. 119 علامت ظهور مهدی(عج) 
  10. گوشه ای از نجوم

تبادل لینک

با سلام مجدد.همانطور که میبینید بازدید از این وبلاگ بدک نیست مثل خیلی از وبلاگهای شما برای لینکه بازدید وبلاگامون بیشتر اههای زیادی هست که بهترین و موثرترین راه تبادل لینک هست.من که خیلی زیاد عاشق تبادل لینک هستم.اگر شما هم موافق هستید پس یالاه

با یک نظر دادن مثل نمونه من که در زیر میبینید و دادن مشخصات وبلاگتون موافقتتون را اعلام کنید من هم توی هر دو وبلاگم شما را لینک میکنم  

منو با عناوین زیر لینک کنید  

آدرس وبلاگ ۱ : parsitel2.blogsky.com

عنوان وبلاگ ۱: داستانهای زیبا-عجایب جهان 

آدرس وبلاگ ۲ : parstiel.blogfa.com

عنوان وبلاگ ۲ :

مطالب جالب حقوقی

اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر

به برادرت وعده ای نده که وفای آن در توان تو نباشد 

 امام جعفر صادق (ع) 

 

اقتدار ایران-منشور حقوق بشر کورش کبیر 

 

اینک که به یاری مزدا ، تاج سلطنت ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه را به سر گذاشته ام ، اعلام می کنم :
که تا روزی که من زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد

دین و آیین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم ، محترم خواهم شمرد و نخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من ، دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آنها هستم یا ملتهای دیگر را مورد تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین نمایند .

من از امروز که تاج سلطنت را به سر نهاده ام ، تا روزی که زنده هستم و مزدا توفیق سلطنت را به من می دهد ،
هر گز سلطنت خود را بر هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد
و هر ملت آزاد است ، که مرا به سلطنت خود قبول کند یا ننماید
و هر گاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند ، من برای سلطنت آن ملت مبادرت به جنگ نخواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه ایران و بابل و کشورهای جهات اربعه هستم ، نخواهم گذاشت ،
کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد ، من حق وی را از ظالم خواهم گرفت
و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد .

من تا روزی که پادشاه هستم ، نخواهم گذاشت مال غیر منقول یا منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر
بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال ، تصرف نماید

من تا روزی که زنده هستم ، نخواهم گذاشت که شخصی ، دیگری را به بیگاری بگیرد
و بدون پرداخت مزد ، وی را بکار وادارد .

من امروز اعلام می کنم ، که هر کس آزاد است ، که هر دینی را که میل دارد ، بپرسد
و در هر نقطه که میل دارد سکونت کند ،
مشروط بر اینکه در آنجا حق کسی را غضب ننماید ،

و هر شغلی را که میل دارد ، پیش بگیرد و مال خود را به هر نحو که مایل است ، به مصرف برساند ،
مشروط به اینکه لطمه به حقوق دیگران نزند .

من اعلام می کنم ، که هر کس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده ، مجازات کرد ،
مجازات برادر گناهکار و برعکس به کلی ممنوع است
و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیر میشود ، فقط مقصر باید مجازات گردد ، نه دیگران

من تا روزی که به یاری مزدا ، سلطنت می کنم ، نخواهم گذاشت که مردان و زنان را بعنوان غلام و کنیز بفروشند
و حکام و زیر دستان من ، مکلف هستند ، که در حوزه حکومت و ماموریت خود ، مانع از فروش و خرید مردان و زنان بعنوان غلام و کنیز بشوند
و رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد .

و از مزدا خواهانم ، که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک اربعه عهده گرفته ام ، موفق گرداند .  

 

نماز شب دوم ماه رمضان 

 

چهار رکعت است و در هر رکعت بعد از حمد بیست مرتبه سوره قدر خوانده میشود.حضرت علی علیه السلام میفرماید کسی که این نماز را بخواند خدای تعالی تمام گناهان او را می آمرزد و رزقش را وسیع میگرداند و کفایت داده میشود برایش کار سالش 

 

نماز شب سوم ماه رمضان 

 

دو رکعت است ودر هر رکعت  بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره توحید.امام علی علیه السلام میفرماید کسی که این نماز را بخواند به او ندا داده میشود که ازاد شده خداست از آتش   

 


 

مطالب مرتبط: 

  1. زمین و جو آن 
  2. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد مثلث برمودا 
  3. ایا انیشتین بعدی یک ایرانی خواهد بود  
  4. بنای زیرزمینی زیبای ایتالیا، تعداد عجایب جهان را به عدد ۸ رساند 
  5. مطلب خیلی خیلی جالب در مورد میدان مغناطیسی بدن انسان 
  6. جنگ ستارگان(تکنولوژی هارپ) 
  7. عجایبی از حیات وحش و علم 
  8. 119 علامت ظهور مهدی(عج) 
  9. گوشه ای از نجوم 
  10. ازعجائب علم نجوم و ستاره شناسی